×

جستجو

ضرورتِ ساختنِ هستان‌شناسی‌های معماری

بسیاری از آنچه انسان از حضور در مکانِ ساخته، از عمل معماری، یا از نظر کردن به معماری درمی‌یابد معرفت درونی است. این معرفت درونی گاهی از قبیل چیزهایی است که آدم به‌دل درمی‌یابد؛ مانند آنچه بر اثر حضور در فضایی در دل و جان انسان موج و شور ایجاد می‌کند. چنین معرفتی را به‌دشواری می‌توان به زبان علمی بیان کرد. این‌گونه دریافت‌های دل را (که امروزه به آن فهم پدیدارشناسانه می‌گویند) ناگزیر باید در قالب هنر و شعر ریخت. گاهی هم این معرفت درونی از قبیل مهارت و دانش حین عمل است. فقط لایه‌هایی از چنین معرفتی را می‌توان به زبان علمی بیان کرد. اصل آن را باید باز از طریق عمل به دیگران انتقال داد.
اما از اینها گذشته، بخش مهمی از معرفت‌های مربوط به معماری از قبیل معرفت‌های بیرونی است. این معرفت‌ها را می‌توان با دیگران در میان گذاشت (به‌اصطلاح عجیب این روزها: به اشتراک گذاشت). این معرفت‌ها بین‌اذهانی است و می‌شود آنها را در قالب زبان علمی بیان کرد. مشکلی که بسیار گرفتار آنیم درآمیختن آدابِ انتقالِ این دو دسته معرفت است. گاهی معرفت علمی را به زبان شاعری بیان می‌کنیم و گاهی برعکس، معرفت درونی را، از آن جهت که به زبان علم درنمی‌آید، انکار می‌کنیم.
در سخن شاعرانه، گنگ بودن الفاظ حسن است؛ زیرا می‌توان از این گنگی بهره برد و خیال شنونده و خواننده را جنباند و با خود همراه کرد و از آن طریق، معانی‌ای را بیان کرد که در قالب لفظ درنمی‌آید. برعکس، در سخن علمی، گنگ بودن الفاظ عیب است. اگر قاعده‌ها و آداب سخن شاعرانه را به سخن علمی منتقل کنیم، راه را برای راه‌زنان هموار کرده‌ایم؛ زیرا آنان که از خود متاعی برای عرضه ندارند، با بهره‌گیری از لحن شاعرانه در زبان علمی، راه فهم و اندیشۀ دیگران را می‌زنند.
ما از یک سو موظفیم سهم و حق شاعری و زبان شاعرانه در معماری را، در جای خود، ادا کنیم؛ و از سوی دیگر موظفیم نگذاریم زبان شاعرانه در بیان علمی به کار رود و بر گنگیِ بیان و آشفتگیِ تفکرِ معماری بیفزاید. ساختنِ انواع هستان‌شناسی‌های معماری به روشن‌تر شدن زبان معماری و اندیشۀ معماری کمک می‌کند. البته هستان‌شناسی (اُنتولوژی) فایده‌های متعددی دارد؛ و این ابهام‌زدایی یکی از آن فایده‌هاست. در این باره، توضیحی مختصر می‌دهم:
ـ هر چیزی در جهان که انسان قادر به شناخت آن و سخن گفتن دربارۀ آن باشد در قالب واژه‌ها و پیوندهایی بین آن واژه‌ها به فهم درمی‌آید. به عبارت دیگر، هر موجود یا هر «هست» نظیری در ذهن انسان دارد.
ـ جهان مجموعه‌ای است از «هست‌ها» یا «هستان». شناخت ما مجموعه‌ای است از واژه‌ها و مفاهیمِ نظیر آن هستان همراه با پیوندهای بین آنها در ذهن ما.
ـ هر اندیشیدن و هر اقدام ارادی و متفکرانۀ انسان بر مبنای شناخت او از هست‌ها صورت می‌گیرد. وقتی که ما به تحقیق دربارۀ موضوعی اقدام می‌کنیم، مفاهیم و مقولات آن و پیوندهای میان آنها را به ذهن می‌آوریم. گاهی چیزی موجب تداعی چیزهای دیگر در ذهن ما می‌شود. حتی این تداعی نیز ناشی از پیوندهای آشکار و نهان مفاهیم و واژه‌ها با یکدیگر است.
ـ هرچه شناخت ما از موضوعی عمیق‌تر و مفصل‌تر باشد، تعداد مفاهیم و مقولاتْ بیشتر و روابط آنها پیچیده‌تر است.
مفاهیم نادرست یا پیوندهای نادرست میان مفاهیم، موجب شناخت معوج یا ناقص از آن موضوع می‌شود.
حال اگر بخواهیم ماشین به جای ما بیندیشد، باید کاری کنیم که همان نظام ذهنی انسان تا حد امکان به ماشین منتقل شود.
ـ یعنی باید واژه‌ها و مفاهیم و مقوله‌های مربوط به موضوع مورد نظرمان را همراه با روابط آنها با دقت منطقی، یعنی با همان منطقی که انسان با آن می‌اندیشد، به ماشین منتقل کنیم.
ـ به عبارت دیگر، باید هستان را به‌دقت روشن و به ماشین معرفی کنیم.
ـ ماشین نمی‌تواند جانشین ذهن انسان بشود؛ اما می‌تواند برخی از وظایف ذهن انسان را، به‌ویژه در جایی که داده و اطلاعات و دانش بسیار گسترده یا پیچیده است، بهتر و دقیق‌تر انجام بدهد.
ـ ذهن ما گاهی، خواسته یا ناخواسته، از منطق عدول می‌کند. مثلاً گاهی روابط شاعرانه و عاطفی را جانشین منطق می‌کند؛ گاهی پیوندهای استعاری را با پیوندهای حقیقی، اعتباریات را با حقایق، اشتباه می‌گیرد. ماشین چنین چیزهایی را، بر مبنای منطق هستان‌شناسی که برای آن تعریف می‌کنیم، نمی‌پذیرد و جلو این خطاها را می‌گیرد.
ـ ذهن ما گاهی متوجه خلأها نمی‌شود. ماشین خلأهای دانش ما در حوزه یا موضوعی که آن را هستان‌شناسی کرده‌ایم به ما نشان می‌دهد.
ـ به‌ویژه در هنگامی که زبان دچار آشفتگی و ابهام است، ذهن ما متوجه ابهام معانی واژه‌ها نمی‌شود. حتی میل شاعرانه در ایرانیان و زبان فارسی، گاهی صنایع لفظی را (که در شعر خوب و در علم بد است) به علم راه می‌دهد. ماشین مجهز به هستان‌شناسی ابهام واژه‌ها را روشن می‌کند. 

ـ برای هستان‌شناسی، لازم است نخست دو اقدام صورت گیرد: اول، انتخاب منابع هستان‌شناسی موضوع مورد نظر؛ دوم، انتخاب نرم‌افزار مناسب از میان نرم‌افزارهای هستان‌شناسی.
ـ در خصوص انتخاب منابع، باید توجه کرد که هستان‌شناسی‌ای که برای ماشین تعریف می‌کنیم مبتنی بر دانش موجود انسان دربارۀ موضوع است. به عبارت دیگر، اگر دانش انسان دربارۀ موضوع را معرفت درجۀ اول بشماریم، کار هستان‌شناس در حیطۀ معرفت درجۀ دوم است (و محصول هستان‌شناسی «منبع» درجۀ سوم).
ـ منابع هستان‌شناسی در هر موضوع عبارت است از مجموعۀ منابع نوشتاری یا تصویری «موجود» که متخصصان آن موضوع آنها را معتبر «به‌شمار می‌آورند».
ـ برای تعیین این منابع، باید هیئتی از متخصصان مسلط بر حوزۀ مورد نظر معین شوند و آنها بگویند که این کتاب‌ها و این گزارش‌های پژوهشی و این نقشه‌ها و تصاویر «شناسنامه‌دار» منابعی است که می‌توان آنها را نمایندۀ دانش موجود (خوب یا بد) دربارۀ موضوع شمرد.
ـ گروه هستان‌شناسی واژه‌ها و مفاهیمِ موجود در همان منابع را از آنها استخراج می‌کند؛ معانی آنها و پیوند میان آنها، سلسله‌مراتب و هر نوع رابطه میان آنها را «فقط» از همان منابع بیرون می‌کشد و به آنها دقت منطقی می‌دهد. سپس آنها را به نرم‌افزار وارد می‌کند.
ـ در تعامل بین متخصصان هستان‌شناسی و نرم‌افزار و آن منابع، و در موارد اختلافی با مراجعه به هیئت متخصصان، شبکۀ هستان‌شناسی ساخته می‌شود.
ـ متخصص هستان‌شناسی می‌تواند این شبکه را در خود نرم‌افزار درک کند.
ـ برای اینکه این شبکه برای دیگران هم قابل استفاده باشد، نرم‌افزارهای دیگری به نرم‌افزار هستان‌شناسی افزوده می‌شود که می‌تواند شبکۀ منطقی موجود در هستان‌شناسی را به صورت‌های گوناگون به بیان تصویری یا اقسام دیگرِ بیان درآورد.
ـ این شبکه‌ها یا نمودارها همۀ مفاهیم و روابط بین آنها را، بسته به درخواست کاربر، نشان می‌دهد. محققان و مدیران می‌توانند از نرم‌افزار درخواست‌های گوناگونی بکنند و نمودارهای مختلفی بطلبند.
ـ گفتیم که از هستان‌شناسی می‌توان نمودار دریافت کرد؛ اما فایدۀ هستان‌شناسی بیش از این است.
هر دانشنامۀ مفصل کاغذی یا رقومی، دانسته یا ندانسته، مبتنی بر هستان‌شناسی‌ای است. همچنین موتورهای جستجو مبتنی بر هستان‌شناسی است. اگر بخواهیم دانشنامه‌ای کاغذی یا رقومی یا پایگاه دانش/ پایگاه اطلاعات/ یا حتی پایگاه داده‌هایی برای موضوعات گوناگون بسازیم که مستحکم باشد و قابلیت‌های جستجوی گسترده داشته باشد، ناگزیر به ساختن هستان‌شناسی‌ایم.
۱۶ مهر ۱۳۹۵

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر