×

جستجو

مرمت و الهام شاهانه
![](/assets/img/posts/3-1.jpg){: .img-float-left} سال گذشته، وقتی دوستان خبر ایجاد سایت آسمانه را دادند بسیار به شوق آمدم. نه به خاطر این‌که حرف‌های گفتنی‌ام زیاد باشند و دنبال گوش و چشمی بگردم که او را شریک کنم؛ برعکس… دوستانی که مرا می‌شناسند می‌دانند چقدر در نوشتن تنبلم و کم‌توان. هیچ‌گاه نشده که چیزی بنویسم و ساعتی بعد از نوشتنش پشیمان نشده باشم. وقتی می‌نویسم حس می‌کنم نوشته‌هایم خامند و ابتر، مثل جنینی که به زور به دنیا آورده باشندش و همه عمر - اگر عمری برایش تقدیر باشد – رنج ناقص بودن و ناتمام بودنش را باید عمری تحمل کند. شوق و شادی‌ام از بابت خواندن مطالب استادان و دوستان عزیزم بود، و خدای را شاکرم که بلاخره چشم ما به دیدنش روشن شد. اما دلهره هم داشتم. حالا که پیاز را هم قاطی مرکبات کرده‌اند، چه بنویسم که خدا را خوش آید! همان موقع مطلبی درباره طَنَبی نوشتم و آماده کردم، و حالا که خبر دادند که مطلبی بفرست، دوباره خواندمش و البته که از آن خوشم نیامد! باید چیز دیگری می‌نوشتم، اما از طرفی آنقدر گرفتاری این روزها زیاد بود و از طرف دیگر آنقدر تنبلم که در موعد مقرر هیچ نفرستادم و از خدا پنهان نیست، از شما چه پنهان اگر شرم از اساتید و دوستان نبود همین چند خط هم قلمی نمی‌شد. اما حالا که قرار است بنویسم، امیدوارم این نوشتن را دیگر رها نکنم و هر از چندگاهی – نه دیربه‌دیر- چیزی بفرستم که امیدوارم تصدیع خاطر خوانندگان نباشد. این روزها به تناسب مشغله‌ها، سروکارم بیشتر با نسخه‌های خطی است و آثار موزه‌ای. یکی از سرفصل‌های آسمانه هم که ایران‌شناسی است. پس سعی می‌کنم مطالب جالبی که در نسخه‌های خطی می‌بینم را بنویسم. نکات کوچک و جالبی که اغلب در دل انبوه نسخه‌های خطی مدفونند و اگر برای پژوهشگری که بر حسب اتفاق به آن برخورده هم جالب باشند معمولاً چون کوچکتر از آنند که در قالب مقاله بگنجند فراموش می‌شوند. و نیز هر از گاهی هم البته درباره علاقه‌ها و دل‌مشغولی‌های دیگرم مثل باغ و گیاهان، امید که مفید باشد. بسیاری از نسخه‌های خطی در قالب «مجموعه رسائل» گردآوری و صحافی شده‌اند. این مجموعه گاه در اصل از هم جدا بوده و توسط کاتبین مختلفی نوشته شده و بعدها کسی آنها را به صحاف سپرده و در قالب کتاب، بین‌الدفتین جلد قرار داده است. اما اغلب کاتبی مجموعه‌های مربوط و غیر مربوط به ‌همی را که مورد علاقه خود یا سفارش‌دهنده نسخه بوده در موضوع واحد یا موضوعات مختلف از نسخه‌های مختلف استنساخ کرده و کنار هم قرار داده است. بسیاری از این رسائل، بخصوص آن نسخه‌هایی که کاتب مالک نسخه بوده و اغلب دانشجو و طلبه، خط و کاغذ و جدول و تزئینات چندان خوبی ندارند. اما بخصوص در نسخه‌هایی که یکی از اعیان و اشراف به کاتبی سفارش داده اغلب این نکات به‌خوبی رعایت شده است. نسخه‌ای که یکی از رسایل آن مورد بحث ما خواهد بود در کتابخانه و موزه ملی ملک به شماره ۴۳۱۸ نگهداری می‌شود. خط شکسته نستعلیق خوش و خوانا که عنوان‌ها را به شنگرف و متن را به مرکب سیاه نوشته است. کاغذ آن فرنگی با آهار و مهره مختصر است و به‌خوبی رد مسطر بر آن پیداست. از نوع مسطر و نیز متن ناتمام دره نادره که در هامش صفحات نخست آمده مشخص است که قرار بوده متن‌های دیگری در هامش نوشته شود، اما به پایان نرسیده. ۱۱۲ برگ بیست‌ودو سطری در قطع رحلی دارد و جلد آن میشن زرد ضربی است. کاتب نسخه مشخص نیست اما از فحوای برخی نامه‌ها چنین به نظر می‌آید که از مستوفیان قاجار بوده که در نیمه نخست قرن سیزدهم می‌زیسته. برخی از نامه‌ها تاریخ دارند (مثلاً ۱۲۹۲ق) و برخی نامه‌ها – به‌ویژه در صفحات آخر- به نظر می‌رسد که به قلم کاتب است. موضوع رسایل، گذشته از تاریخ قاجاریه و دره نادره ناتمام مذکور در اول نسخه، فرمان‌ها و نامه‌ها و اسناد است، به‌ویژه فرمان‌های مختلفی در دادن مناصب مختلف؛ و چنین به نظر می‌رسد نمونه‌ای از هر فرمان را برای خود و آیندگان ثبت کرده تا با مراعات نظیر و سبک و سیاق نوشتن برای هر موضوع آشنا شویم. یکی از این رسایل که در فهرست‌نویسی استادان افشار و دانش‌پژوه از قلم افتاده و گویا ادامه رساله قبلی تشخیص داده شده شرحی درباره چگونگی فرمان مرمت امامزاده ابوالحسن ساوجبلاغ توسط فتحعلی‌شاه قاجار دارد که به نظرم برای دوستانی که دغدغه تاریخ معمار دارند جالب باشد. نمونه‌های دیگر از این دستور به مرمت‌ها را احتمالاً در سفرنامه‌های مختلف ناصرالدین شاه دیده‌اید. رساله قبل از آن هم در وصف عمارت کاخ بلور در همان دوره است که اگر مجالی بود بعدها آن هم معرفی خواهد شد. شناخت نگارنده از این امام‌زاده محدود است به دیداری که سال‌ها پیش از آن داشته. بنایی به ظاهر صفوی با سابقه مرمت‌های مختلف به‌ویژه در دوره قاجار. این بنا به شماره ۳۸۳ در تاریخ سال ۱۳۸۰ به ثبت رسیده است. جناب آقای فقیه بحرالعلوم شرح مختصری از آن در اینجا داده‌اند که ما را از تطویل این نوشته بی‌نیاز می‌کند. رسم‌الخط کاتب در نوشتن متن رعایت شد. اما شرح نیت فتحعلی شاه به روایت این نسخه خطی: **«شرحی که در بقعه شریفه امام‌زاده لازم‌التکریم و التعظیم واقعه ساوج‌بلاغ من اعمال دارالخلافه تهران بر […] منصوبه مشیت و منویت افتاد** > سبب تعمیر این رواق گردون‌مساق و مرمت این بقعه فلک‌رواق که مدفن فرزند فرستاده خلاق علی‌الاطلاق و فرزندزاده رسول خجسته‌اخلاق امام‌زاده واجب‌الاحترام ابوالحسن ابن علی ابن جعفر ابن الامام الهمام موسی الکاظم علی روضه و روح اجداده و اولاده آلاف روایح الرحمه والسلام است، اینکه باری پادشاه دین‌پرور حق‌شناس خدیو خورشید سریر فلک اساس عامره معموره جهان باسط بساط امن و امان آفتاب اوج خلافت و اقتدار سایه آفتاب‌پایه پروردگار السلطان ابن السلطان و الخاقان ابن خاقان فتحعلی‌شاه قاجار را لازال زمان دولته ضماناً للامان بر راه اتفاق شرف عبوری بدین سرزمین افتاده برای ادای نماز چون پرتو فیوضات خداوند بی‌نیاز بدین بقعه سعادت‌انبار نزول و بعد از ادای رسوم عبادت اقدام مقدمه اهتمام و اتمام تعبّد معبود علام را آن مسجود خاص و عام بتقدیم سجده قیام و در حین مراقبت بین النوم و السنه از ملهم لا تأخذه سنة و لا نوم بدین الهام یافته بودند که اگر بقعه این امامزاده سعید چون روضات اجداد طاهرینش صل الله علیه و آله سمت تعمیر یابد باعث فیوضات کامل بجهة دولت قاهره خواهد بود و در آینه مخیله خاطر آفتاب‌نظیر شاهد اینمطلب چنین صورت‌پذیر می‌آید احدی از پیشکاران خدمت‌حضور بدین عرض مبادرت نموده باشد بعد از تحقیق معلوم میگردد که از ملهمات بوده و از خارج کسی اقدام بعرض ننموده بدین موجب اراده این مهم تصمیم همت همایون افتاده هم در آنجا برای امتحان و اطمینان خاطر بر ضمیر بحر می‌گذرد که چنانچه تا روز دیگر خبر مهمی معهود بر اقتضای رای مهرنمود معروض افتد جلالت‌شان امامزاده یقین و این ظن بعلم قرین خواهد شد و حتما بتعمیر این قلعه حکم خواهد رفت از اتفاقات در اول صبح روز دیگر همان خبر بر حسب منتظر معروض مقربان درگاه آسمان مقر آمده حکم اقدس بعز امضا مقرون میشود و سرکاران بااهتمام موتمن و معماران باوقوف نادر فن بتقدیم این مهم مامور و بوجه منظور معمور گردیده بر آثار خیری که از این خسرو بیهمال افزون از حد و احصا در عرصه جهان است این یک ضمیمه آمد و اتمام مدارج ثواب را بر بازوی سعادت تامه تمیمه و کان ذلک فی شهور سنه ثمان و عشرین و مأتین بعد الالف من الهجرة المقدسة النبویة علی روح هاجرها و آله و اولاده و احفاده آلاف الثناء و التحیة.»
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر