معایب المعمار
صبا مدنی
مدّتی پیش یادداشتی با عنوان «معماری پس از شهریور ۱۴۰۱» در روزنامۀ اعتماد و بعداً در آسمانه منتشر شد که موضوع آن بررسی و پیشبینی تأثیر دگرگونیهای اجتماعی برآمده از جنبش اجتماعی «زن، زندگی، آزادی» بر معماری بود. صرفِ اندیشیدن به چنین موضوعی و نوشتن دربارهاش از دید من کاری بسیار باارزش آمد؛ زیرا بررسی آنچه گذشت و اثری که گذاشت، در ارزیابی این حرکت اجتماعی فداکارانه و قدردانی از آن بسیار مؤثر است؛ بهعلاوه، پیشبینی ظرفیتهای موجود برای تغییر، میتواند حرکت به سوی تغییر را در درجۀ نخست تعیّن ببخشد و چهبسا تسریع کند، چه پیشبینیها محقق بشود...
کاخ استانداری خوزستان از خلال سندی اداری
سید جعفر مجتهدموسوی
اولویت ثبت و یا مستندنگاری رویدادهای تاریخی در هر دوره متفاوت بوده است و به همین دلیل بخشهایی از تاریخ، حتی در گذشتهٔ نزدیک، در تاریکی به سر میبرد. یک پژوهشگر تاریخ گاهی ساعتها و روزها به دنبال نشانههایی میگردد که در زمان وقوع به درستی ثبت نشدهاند و یا در نگهداری مستندات آن کوتاهی صورت گرفته است. به اسناد اداری به جای مانده در واحد بایگانی و یا انبار یک سازمان ممکن است به چشم اشغالکنندهٔ فضا و یا مادهٔ آماده برای بازیافت نگاه شود و اگر بخت یار باشد در گوشهای باقی میمانند و شاید روزی نوری از گذشته بتابانند. بسیاری از نامهها و پروندههایی که به نظر میرسد اهمیت خود را از دست دادهاند، ممکن است حاوی نکات ارزشمند تاریخی باشند. متاسفانه بیشتر اسناد بعد از گذشت چند سال، امکان حضور در قفسههای بایگانی سازمان مربوطه و یا مرکز اسناد کتابخانه ملی را پیدا نمیکنند. اخیراً، پیرو طرحی که میراث فرهنگی خوزستان جهت مرمت عمارت کاخ استانداری خوزستان در دست تهیه دارد، فرصتی دست داد تا در فرایند مطالعات این پروژه که زیر نظر دکتر روحاله مجتهدزاده و دکتر کاوه ضیا انجام میشود، همکاری داشته باشم. نتایج این مطالعات که امید است در آیندهای نزدیک انتشار یابد،...
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت هشتم (پایانی)
مهرداد قیومی بیدهندی
اییِن بوردِن، جین رِندِل| ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی قسمت اول یادداشت قسمت دوم یادداشت قسمت سوم یادداشت قسمت چهارم یادداشت قسمت پنجم یادداشت قسمت ششم یادداشت قسمت هفتم یادداشت مواجههی نهم: پراکسیس[۹۱] تاریخ همواره با تحول شهر و معماری آن سروکار داشته است؛ پیوندی که از سدهی نوزدهم به بعد پیوسته پیچیدهتر و خردتر شده است.[۹۲] پس در این حالت، میدانیم که هرچه مورخانِ معماری بنویسند بهنحوی در معماری تغییر ایجاد میکند. این یعنی مورخان باید به پیامدهای بالقوهی اندیشهها و کنشهایشان توجه داشته و مسئولیتش را بپذیرند. مورخان نهتنها باید به «چیزی» توجه کنند که میخواهند جهان آنچنان باشد؛ بلکه باید به زمینههایی هم توجه کنند...
دربارﮤ استعاره | جستار نخست: آفت بدخیم
محمدعلی بدری
اگر از من بپرسند[۱] که بزرگترین آسیب فهم پدیدهها و درک مطلب در میان مردم کنونی ایران چیست، میگویم: «استعاره». مقصودم از استعاره تنها تشبیه با ارکان محذوف نیست. بلکه برخی صُوَر خیال را –مانند مبالغه و کنایه و مجاز- و برخی انواع ادبی را نیز در همین دسته میشمارم و همه را با تسامحْ استعاره میخوانم. مقصودم هر لفظی است که معنایی را به عاریت گرفته باشد، یا از آن سو، هر معنایی است که لفظی را به اسارت درآورده باشد. آسیب استعاره علاوه بر ایرانیانْ گریبان فهم و تفاهم را در میان گروههایی بزرگ از مسلمانان و تا جایی...
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت هفتم
مهرداد قیومی بیدهندی
اییِن بوردِن، جین رِندِل| ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی قسمت اول یادداشت قسمت دوم یادداشت قسمت سوم یادداشت قسمت چهارم یادداشت قسمت پنجم یادداشت قسمت ششم یادداشت مواجههی هشتم: بهکارگیریِ دوبارهی نظریه چنانکه از آخرین قول منقول [از تافوری] برمیآید، فقط تاریخ معماری نیست که باید در آن از طریق مواجهه با نظریهی انتقادی بازنگری کرد. نظریهی انتقادی فقط عرصهای دیگر برای تفکر دربارهی معماری نیست و صِرف نوشتن یا خواندن متنهایی در این مرتبه از انتزاع کافی نیست. یکی از رویکردهای متداول در تاریخِ نظریهمدارِ معماری پیروی از ژیل دلوز[۷۳] است که نظریه را «درست مانند جعبهابزار» میشمارد.[۷۴] خوب، این هم درست است و هم نادرست....
بزرگداشت «شیرازی معلم»
روحالله مجتهدزاده
این روزها مقارن با شانزدهمین سالروز درگذشت دکتر باقر آیتاللهزاده شیرازی است. مردی که فضائل بسیار داشت و خدمات بیشمار به فرهنگ این مرز و بوم کرد. شیرازی چهره ماندگار معماری بود؛ از بناگذاران سازمان میراث فرهنگی ایران بود و برخی ارزشمندترین پروژههای مرمت آثار تاریخی در نیم سدهٔ گذشته، مستقیم یا غیرمستقیم، حاصل عمل او بود؛ مدیری مدبر و محققی مبصّر بود؛ مرمت علمی در ایران، بهویژه پس از انقلاب ۵۷، مرهون علم و عمل او بود؛ اما برای من، بیش از همه اینها، معلم بود و امروز که چندین سال است خود در وادی معلمی گام برمیدارم و...
مقبرهٔ سامانیان، بخارا
مقبرهٔ سامانیان بنایی نسبتاً کوچک به شکل مکعب با چهارطاقی گنبدین است که آن را یکسره از آجر مرغوب ساختهاند و سراسر وجوه بنا را، به جز سطح گنبد، با نقوش آجری ظریف و متنوعی آراستهاند که با مهارتی کمنظیر ساخته شده است. بنا دارای چهار وجه کاملاً یکسان و همشکل، با چهار سردر در میانهٔ اضلاع و چهارستون سهربعی ــ پیلَک ــ در چهار گوشهٔ بنا است. بر فراز بنا، گنبدِ نیمکروی با چهار قبهٔ کوچک در پیرامون آن، در چهار گوشهٔ بام قرار دارد.
ذکر سیدباقر شیرازی
مهرداد قیومی بیدهندی
در روزگار ما خُرد و کلان و سَره و ناسَره بههم درآمیختهاند. از همینروست که دیگر، سخن گفتن خُردان و کممایگان دربارهی بزرگان را زشت نمی شمارند. اگر چنین نبود، همچو منی گستاخی نمی کرد که از کسی چون دکتر شیرازی، ولو در مدح و رَثا و فِراق او، سخن بگوید. اما راستی این است که اگر بنا باشد دربارهی شیرازی تنها کسانی سخن بگویند که دستکم همپایهی او باشند، همه باید لب فروبندند و سکوت پیشه کنند. باری، درازگویی دربارهی شیرازی را بر خود روا نمیدارم؛ به بیان چند نکتهی خاطرهگونه بسنده میکنم که شاید جوانها را بهکار آید...
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت ششم
مهرداد قیومی بیدهندی
اییِن بوردِن، جین رِندِل| ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی قسمت اول یادداشت قسمت دوم یادداشت قسمت سوم یادداشت قسمت چهارم یادداشت قسمت پنجم یادداشت مواجههی هفتم: خودبازنگری[۶۶] هفتم، نظریهی انتقادیْ خودِ مورخان را از آنچه میکنند آگاه میسازد و نیز آنان را قادر میکند که نهتنها به موضوع رسمی مطالعه، بلکه به تحول حوزهی انتقادیای هم توجه کنند که بدان موضوع معطوف است و به پدید آمدن آن کمک میکند. چنانکه آنری لوفِوْر[۶۷] و رولان بارت هردو میگویند، ضروری است که هر اقدام اندیشمندانه ناقدِ خود باشد تا چنانکه باید و شاید زنده بماند. وجود هیچ فلسفهای بدون نقد فلسفه و با امتناع از «فلسفهورزی» ممکن...
نگاهى گذرا بر فاجعۀ دردناک پلاسكو
پرویز پیران*
به مناسبت سالگرد آتشسوزی ساختمان پلاسکو
فرزین فردانش*
نگاهی به پدیدۀ کنشگرنمایی در بستر فاجعۀ پلاسکو
علی طیّبی*
مدیریت شهری و فعالیتپذیری شهر
فردین یزدانی*
گنبد عالی ابرقو
فرزاد زرهداران
این بنا قدیمترین بنای تاریخدار ابرقوست. استقرار بنا بر بلندی، عظمت آن را تشدید کرده است. بنا مقبرهای هشتپهلو با گنبدی نیمکروی است؛ تماماً از سنگ ساخته شده، مگر رویهٔ گنبد که در اصل پوشیده از آجری نازک بوده که امروز فروریخته است. در داخل بنا، جز یک محراب گچی دیده نمیشود و آثار قبرها از میان رفته است. در بخش بالاییِ بنا، در زیر گنبد، در هر ضلع دو طاقنما تعبیه شده است. دو کتیبه در بنا وجود دارد: یکی بر سردر و دیگری در بخش بالاییِ گریو گنبد، که در آنها از سازنده و مدفونان و تاریخ احداث...
جستار روایی: تمام شهرهایی که نساختهایم
محمدجواد زرین
ارجنامۀ هادی ندیمی؛ پیشگفتار
ارجنامۀ زهرا اهری؛ به جای مقدمه
ارجنامۀ فرهاد نظری؛ پیشگفتار
وبگاه تاریخپژوهی و نظریهپژوهی معماری و هنر
