در عالمی که فردوسی در شاهنامه تصویر کرده است، معماری (به معنای ساختن مکان زندگی انسان) جایگاه مهمی دارد. در این عالم، معماری بر دو نوع است: معماری برآمده از هنر و معماری برآمده از جادویی. معنای هنر در شاهنامه با معنای امروزی این واژه تفاوت دارد. هنر خاستگاهی ایزدی دارد و با نیکویی پیوسته است. در برابر آن، جادویی است که بدهنری و بددانشی و اهریمنی است. معماریِ هنر صفتهای بهشتی دارد، دلآرا و جاودانه است. معماری جادویی صفتهای دوزخی دارد و جای ماندن آدمیان و نیکوان نیست. معماری هنر بهترین شیوۀ شاهان فرهمند است و با آن فرّ و گوهر خود را نشان میدهند و آبادانی و نیکویی میگسترند. برخی از آنان، به پیغام سروش ایزدی، شهرهای جاودانه میسازند که جای جاودانان نجاتدهندۀ جهان است.
در گزارش شاهنامه از سرگذشت ایرانیان، معماری و هنر در گذر روزگار سیری فروکاهنده دارند. در آغاز این روزگار، در زمان چهار پیامبر-پادشاه نخستین، هنر متّصل به وحی خداوند است و هنرآموزان هنر را از ایزد و سروش فرا میگیرند و میگسترند و به دیگران میآموزند؛ اما با فرو افتادن جمشید و فراز آمدن ضحاک، که «هنر خوار شد جادویی ارجمند»، رفتهرفته از حضور و شمار و تأثیر فرهمندان میکاهد. فرهمندان همچنان در میاناند و هنرهای جاودانه میکنند؛ اما پیوند با آسمان در آموختن هنر به قوت و کثرت پیشین نیست. حتی شاهان شهرها و بناهای مقدس را نه به پیام ایزدی، بلکه با تکیه بر مهارت و دانش برترین هنرمندان و دانشمندان جهان میسازند.
معماری در شاهنامه از آسمان و آسمانیان تا زمین و قعر زمین و پیوستگان خاک را در بر میگیرد. معماری در شاهنامه آشکار و نهان، دیدنی و نادیدنی، خوب و بد، مینوی و اهریمنی است. نیکوان و هنرمندان و فرهمندان، معماری جاودانه میکنند و بدان و ددمنشان و دیوان، معماری جادُوانه.
- مهرداد قیومی بیدهندی و مونا بلوری بزاز. «معماری هنر و معماری جادویی در شاهنامه». در فصلنامه علمی مرمت و معماری ایران، سال یازدهم، ش ۲۷، پاییز ۱۴۰۰.
اطلاعات بیشتر و دریافت مقاله: https://mmi.aui.ac.ir/article-1-786-fa.html&sw=