×

جستجو

لنین بر فراز مسکو: مسابقهٔ کاخ شوروی

کاخ شوروی مشهورترین و باشکوه‌ترین پروژهٔ محقق‌نشدهٔ اتحاد جماهیر شوروی در دورهٔ استالین است؛ پروژه‌ای که برای طراحی آن یکی از بزرگترین مسابقات معماری قرن بیستم برگزار شد. این بنا قرار بود نماد دولت پرولتاریا، سوسیالیسم و نیز شهر مسکو، پایتخت حکومت جدید کمونیستی [۱]، باشد. همچنین طرح و ساخت این بنا بهانه‌ای بود برای حزب کمونیست تا موضع رسمی و مانیفست خود در معماری را اعلام کند؛ چراکه تا آن زمان با این مسأله محتاطانه برخورد کرده بود و سعی می‌کرد حداقل به ظاهر از گروه یا سبک و سیاقی خاص در معماری طرفداری نکند.

برنامه‌ٔ پروژه از این قرار بود که همهٔ سازمان‌های دولتی و اداری در این بنا مستقر شوند و جلسات شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی در آنجا برقرار شود، ساختمان می‌بایست دارای تالارهای عظیم گردهمایی، کتابخانه، تئاتر و سینما، استخر  و ... باشد و به مکانی برای تظاهرات توده‌های مردم بدل شود. ابتدا محل قرارگیری پروژه در اوتانی‌ریاد [۲] در نزدیکی میدان سرخ و مقبرهٔ لنین تعیین شد؛ اما بعدتر آن را به مجاورت رودخانه مسکو [۳]  و کاخ کرملین و درست در محل قرارگیری کلیسای مسیح نجات‌دهنده [۴] منتقل کردند. بنای این کلیسا به دست تزار نیکلاس اول در اوایل قرن نوزدهم و به شکرانهٔ تقدیر الهی برای نجات مردم روسیه از جنگ با ناپلئون، ساخته شده بود، این بنا عظیم‌ترین و بلندترین بنای مسکو بود و بر شهر تسلط داشت؛ و اکنون باید نماد مذهبی روسیه و اقتدار تزارها تخریب می‌شد تا آرمانشهر جامعهٔ سوسیالیستی به جایش ساخته شود.

در اوایل سال ۱۹۳۱، برای طرح بنا مسابقه‌ای داخلی برگزار شد که در آن ترکیبی از معماران آوانگارد و سنتی شرکت کرده بودند اما نتیجه‌ای در بر نداشت. در تابستان همین سال، شورای ساخت بنا تصمیم گرفت دور دوم مسابقه را برگزار کند؛ نظر به اهمیت سیاسی این پروژه، رژیم حاضر شد مسابقه را به صورت آزاد و بین‌المللی برگزار کند تا به کار جلوه‌ای بی‌طرفانه و آزاد ببخشد. بدین‌ترتیب از معماران خارجی برای ارائهٔ طرح‌هایشان دعوت کردند؛ در مجموع، صد و شصت معمار و گروه معماری در مسابقةٔ آزاد شرکت کردند که در میان آنها بیست و چهار شرکت‌کنندٔ خارجی قرار داشت؛ از جمله معماران به نامْ لوکربوزیه، والتر گروپیوس، اریش مندلزون [۵] ، هانس پولتسیش [۶] ، اُگوست پره [۷] بودند که دستمزدهای هنگفت بر حسب دلار دریافت کردند. آثار منتخب در مجلات و کاتالوگ مخصوص چاپ شد و در نمایشگاهی در معرض دید همگان قرار گرفت و شانزده طرح جایزه گرفتند؛ در نهایت سه طرح، از بوریس یافان [۸] ، ایوان ژولتوفسکی [۹]  (معماران روس) و هکتور همیلتون [۱۰] (معمار بریتانیایی- آمریکایی) انتخاب شد. هنرمندان و معماران پیشرو به ویژه لوکربوزیه و گروپیوس به نحوهٔ داوری شدیداً اعتراض کردند؛ این دو تلگرامی خطاب به استالین فرستادند و در آن دولت شوروی را متهم به خیانت در پوشش برگزاری مسابقه‌ای نمایشی کردند؛ چرا که داوری نهایی دیدگاهی ارتجاعی داشت و معماری مدرن و نیز کنستروکتیویسم [۱۱]، اصلی‌ترین جنبش نوین در روسیه، را نادیده می‌گرفت.



تصویر ۱. کلیسای مسیح نجات‌بخش پیش از تخریب سال ۱۹۳۱

 نکته مهم این که پس از برگزاری مسابقهٔ آزاد بود که شورای ساخت بدون هیچ طرح امکان‌سنجی و صرفاً بر اساس ملاحظات سیاسی تصمیم گرفت محل قرارگیری پروژه را از اوتانی‌ریاد به محل کلیسای مسیح نجات‌دهنده منتقل کند. با منفجر کردن کلیسا در اواخر سال ۱۹۳۱ چنان خلأیی در شهر حس ‌شد [۱۲] که ناگزیر هر بنای جایگزینی باید ابعادی عظیم و خصلتی تاریخی و ملی می‌داشت تا این فضای خالی را پر کند؛ در کل، تنها بنایی «یادمانی» می‌توانست جای اثر قبلی قرار گیرد؛ اما هیچ یک از آثار منتخب از این نظر راضی‌کننده نبودند.

تصویر ۲. طرح لوکربوزیه برای کاخ شوروی در مسابقهٔ بین‌المللی سال ۱۹۳۱

در اوایل سال ۱۹۳۲، مقرر شد برای تعیین طرح نهایی دور سوم مسابقه برگزار شود؛ اما این بار مسابقه‌ای محدود و میان بیست گروه از شوروی برگزار شد و مهم‌تر از آن شورای ساخت بنا دستورالعمل‌هایی برای طراحی وضع کرد: بنا به هیچ وجه چیزی از کلیسا را به ذهن متبادر نکند، باشکوه و بلندمرتبه باشد و هیچ بخش گسترده و کم‌ارتفاعی نداشته باشد، در جلوی بنا میدانی باز در نظر گرفته شود و بر فراز آن بخشی به عنوان تاج بنا طراحی شود و ... . در دور بعدی مسابقهٔ محدود (دور چهارم) که در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۳۳- ۱۹۳۲ برگزار شد، طرح یافان، معمار دانش‌آموخته در آکادمی هنرهای زیبای رم و از اعضای حزب کمونیست، انتخاب شد؛ ساختمانی به سبک نئوکلاسیک و منطبق با رواق‌ها و رمپ‌های طویل و پله‌های عظیم. یوفان خود می‌گوید محراب زئوس در پرگامون [۱۳]  و معبد فورتیونا پریمیجنیا [۱۴] برای ورودی باشکوه بنا و پانتئون برای تالارها الهام‌بخش‌ طراحی‌اش بوده‌اند؛ گویی در نگاه او کاخ شوروی معبد و مکانی مقدس بود. بنا ارتفاعی حدود دویست و بیست متر داشت و بر فرازش مجسمهٔ هجده متری پرولتاریای آزاد با مشعلی در دست قرار می‌گرفت، شمایلی شبیه به مجسمهٔ آزادی در آمریکا.

تصویر ۳. طرح اولیهٔ یافان برای کاخ شوروی، منتخب در مسابقهٔ محدود ۱۹۳۳- ۱۹۳۲

اما مقامات همچنان به اجرای طرح یافان راضی نشدند؛ آنها می‌خواستند ایده‌های بلندپروازانه‌تری را در بنا بگنجانند و استالین مستقیماً در مورد طرح نظر می‌داد. شورای ساخت برای پیشبرد طرح  دو معمار سنت‌گرا، اشچو [۱۵] و گِلفریش [۱۶]، را به عنوان همکار به یافان تحمیل کردند؛ اما در واقع مشارکتی در کار نبود. آنها تغییراتی را اعمال و یافان را مجبور ‌کردند یا طرح را بپذیرد یا نام‌اش به عنوان معمار اصلی پروژه حذف شود. با دخل و تصرف در طرح اولیه، حدود صد متر به ارتفاع بنا افزوده شد و به بیش از سیصد متر رسید؛ استالین دستور داد بنا به یادمانی برای لنین تبدیل شود؛ پس مجسمهٔ پرولتاریای آزاد از روی بنا برداشته و مجسمهٔ لنین جایگزین‌اش شد؛ پیکره‌ای به ارتفاع نزدیک به صد متر، با بازویی به طول سی متر و انگشت اشاره‌‌ای به درازای چهار متر که از فاصلهٔ ده کیلومتری شهر دیده می‌شد؛ با این کار مجموع ارتفاع بنا به بیش از چهارصد متر می‌رسید و با پیشی گرفتن از رقیب آمریکایی‌اش، امپایر استیت [۱۷]، به بلندترین بنای جهان تبدیل می‌شد.


تصویر ۴. طرح نهایی یافان، اشجو و گلفریش برای کاخ شوروی، ساختمان و مجسمهٔ لنین با مجموع حدود چهارصد متر ارتفاع


کاخ شوروی به رغم سیمای تاریخی‌اش قرار بود از نظر فن‌آوری از پیشرفته‌ترین بناهای جهان باشد؛ تالارهایی با گنجایش هزار و پانصد تا پنج هزار نفره، مجهزترین سیستم‌های تصفیه هوا و بالابرهای متعدد برای آن در نظر گرفته شده بود و دارای سکوی نمایش و سخنرانی بود که در موقع لزوم می‌توانست به استخری تبدیل شود. ساختمانْ مرکز شهر مسکو را هم تحت تاثیر قرار می‌داد، راه‌های جدیدی از آن منشعب می‌شد و محوطهٔ اطراف‌اش باید گشوده می‌شد؛ بدین ترتیب در سطح وسیعی از اطراف کاخ همه چیز غیر از چند بنای یادمانی باید تخریب می‌شد.


تصویر ۵. استخر بزرگ مسکو ساخته شده در محل فونداسیون کاخ شوروی


همهٔ تصمیمات بدون درنظرگرفتن ملاحظات فنی و عقلانی و صرفاً بر اساس میل به ساخت اسطورهٔ شوروی صورت گرفت؛ پس سرنوشت پروژه از پیش هم معلوم بود: غیرقابل اجرا. ساخت بنا از سال ۱۹۳۷ آغاز شد و سازه‌ای غول آسای برپا کردند اما با شروع جنگ دوم جهانی کار متوقف شد و طی جنگ کل سازهٔ فولادی صرف ساخت تسلیحات نظامی شد. پس از پایان جنگ، دیگر تمایلی برای ساخت بنا وجود نداشت؛ در زمان نیکیتا خروشچوف استخر مسکو،‌ که در زمان خود وسیع‌ترین در جهان بود، در محل فونداسیون بنا ساخته شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و در دههٔ پایانی قرن بیستم کلیسای مسیح نجات‌دهنده در همان‌جا بازسازی شد.



پی‌نوشت

[۱]  پیش از آن برای نزدیک به دو سده پایتخت تزارها در سن‌پترزبورگ بود.

[2] Okhtony Ryad

[۳] احتمالا به تقلید از ساختمان اتحادیۀ ملل در ژنو و برج تریبون در شیکاگو که در مجاورت آب قرار گرفته‌اند

[4] Cathedral of Christ the Saviour
[5] Erich Mendelsohn (1887-1953)
[6] Hans Poelzig (1869 - 1936)
[7] Auguste Perret (1874 - 1954)
[8] Boris Iofan (1891- 1976)
[9] Ivan Zholtovsky (1867-1959)
[10] Hector Hamilton
[11] Constructivism

[۱۲] رژیم تلاش می‌کرد با سازماندهی تجمعات و تظاهرات در محل بنای تخریب‌شده این احساس خلا‌ء را کم کند. 

[13] Pergamon
[14] Fortuna Primigenia
[15] Vladimir Alekseyevich Shchuko (1878- 1939)
[16] Vladimir Georgiyevich Helfreich (Gelfreikh) (1885-1967)
[17] Empire State

منابع

Sona Stephan Hoisington, “Ever Higher": The Evolution of the Project for the Palace of Soviets, Slavic Review, Spring, 2003, Vol. 62, No. 1.
Jean-Louis Cohen, The Future of Architecture Since 1889: A Worldwide History, Phaidon,  pp 171- 173.
https://www.rbth.com/history/332355-palace-of-soviets-ussr

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
معایب المعمار
صبا مدنی
  مدّتی پیش یادداشتی با عنوان «معماری پس از شهریور ۱۴۰۱» در روزنامۀ اعتماد و بعداً در آسمانه منتشر شد که موضوع آن بررسی و پیش‌بینی تأثیر دگرگونی‌های اجتماعی برآمده از جنبش اجتماعی «زن، زندگی، آزادی» بر معماری بود. صرفِ اندیشیدن به چنین موضوعی و نوشتن درباره‌اش از دید من کاری بسیار باارزش آمد؛ زیرا بررسی آنچه گذشت و اثری که گذاشت، در ارزیابی این حرکت اجتماعی فداکارانه و قدردانی از آن بسیار مؤثر است؛ به‌علاوه، پیش‌بینی ظرفیت‌های موجود برای تغییر، می‌تواند حرکت به سوی تغییر را در درجۀ نخست تعیّن ببخشد و چه‌بسا تسریع کند، چه پیش‌بینی‌ها محقق بشود و چه نشود. به بیان دیگر، نوشتن و خواندن دربارۀ چنین موضوعی اولاً موجب می‌شود از خود بپرسیم که آیا «زن‌، زندگی، آزادی» تا کنون در حوزۀ حرفه‌ای ما نیز تغییری ایجاد کرده‌است؛ اگر پاسخ مثبت است، این تغییر چه بوده است و اگر پاسخ منفی است، علّت چیست. ثانیاً،...
«خبررسانِ هنر»: تبادل هنری چینی-ایرانی | انتشار قسمت جدید این پادکست
پادکست «خبررسانِ هنر» فضایی برای علاقمندان و عاملان هنر اسلامی و هندی است تا در آن وضع کنونی بازار، نمایشگاه‌ها و پژوهش‌های هنری را بررسی...
شرکت پل دزفول: تاریخ‌نگاری جدید پل ساسانی | رضا مسعودی‌نژاد
جرقهٔ آغاز این مطالعه، یافتن مجموعه‌ای از اسناد دیده‌نشدهٔ وزارت امور خارجۀ بریتانیا دربارۀ تأسیس و فعالیت «شرکت پل دزفول» بود که در خلال جنگ...
تاریخ گمشده: تبدیل خانه‌های تاریخی به تجربه‌ای مجازی | فراخوان مشارکت در مجموعه‌مقالات
این شماره بر تاریخچه‌ها و چالش‌های منحصر‌به‌فرد خانه-موزه‌ها متمرکز است. خانه-موزه‌ها علاوه بر دیدنی‌های تاریخی، می‌توانند محل تعامل و تأمل مدنی باشند. مراکز کنشگری و گفتمان فرهنگی و مکان هایی برای رویدادها و اجتماعات عمومی.

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر