در جایجای جهان، افراد زیادی در حوزهی معماری نظریهپردازی میکنند، اما میدان پویای جهانی نظریِ معماری در نوشتههای فارسی ناشناس و گنگ و دور مانده است. هزارتو قصد دارد در هر شماره به سراغ یکی از این مفاهیمی برود که موضوع بحث نظریهپردازان، اندیشمندان، و پژوهشگران حوزهی معماری بوده است. این کار واجب است، نه برای آن که پرزانتهی پروژهای را زینت ببخشد یا چند ایسم و اسم غریبهی دیگر به فهمِ معوج ما از نظریهی معماری بیفزاید. فضا را اندیشیدن و در معرض مستقیم مهمترین نوشتههای نظری قرار گرفتن واجب است تا بتوانیم به خود بیندیشیم؛ به اینجا و اکنونمان، به تهران و شیراز و اصفهان و تبریز و رشت و بوشهرمان، در سدهی پانزدهم شمسی. جز این اگر باشد، در خلأ زیستهایم و در خلأ اندیشیدهایم؛ حال آنکه آن نظریات و اندیشهها ارزشی اگر دارند دقیقاً به اینخاطر است که نه در خلأ، که در مراودهی مداوم با زمینه و زمانهشان پدید آمدهاند، یا، اگر به تئوری بازگردیم، حاصل تکثیر سوژههای تئوروساند: بیننده و مشاهدهگر و ناظر.
بنابراین، ما نیازمند مشاهدهی فعال دور و اطرافمانیم؛ اما این مشاهده بیدستگاهی برای چارچوبمندکردنش و بدون توجه به پیشینهی نظری موجود خام میماند. ما همانقدر که محتاج مشاهدهایم، نیازمند آشنایی و سیر در نظریات و اندیشههایی که دیگران پدیدش آوردهاند نیز هستیم. این دوگانه، دغدغه و جهتگیری بنیادین هزارتو را میسازند: آشنایی مداوم و بیواسطه با مهمترین نظرات و نظریات موجود دربارهی معماری، و سر چرخاندن برای فهم دوبارهی آنچه در اطرافمان میگذرد. بنابراین، هزارتو، همزمان بر این دو وجه متمرکز است اگرچه یکی بر دیگری سنگینی کند.
هر شمارهی هزارتو درونمایه یا موضوعی یکسان دارد و دربرگیرندهی چند متن است که به آن موضوع خطوربطی دارند. بیشتر این نوشتهها ترجمهشدهاند، اما هر متن افقی را پیشنهاد میدهد که میتوان از آن افق، به وضعیت معماری ایران نگاه کرد. ممکن است بتوان از خلال این دیدن، با برقراری نسبتهای جدید میان مفاهیم، نظریهپردازی کرد، که این آرمان هزارتوست. نیز هزارتو در انتخاب نوشتهها تلاش میکند طیف گسترده و متنوعی از نگاهها را پوشش دهد و با شیوههای گوناگونی از صورتبندیهای نظری در حوزهی معماری و فضا آشنا شود. مخاطب هزارتو هرکسی است که دوست دارد حوصله کند و عمیقتر به معماری و فضا و نظریهی معماری بیندیشد، و موضوعات هر شماره برآمده از اندیشیدن به رابطهی آن موضوع با وضعیت موجود معماری در ایران است.
هزارتو، همچون هر کوشش نظری دغدغهمندانهی دیگری، مشتاق است که گفتوگویی ایجاد کند؛ چه با زمانه و زمینهاش، چه با مخاطبانش، و چه با متخصصان، نظریهپردازان معماری و هنر، و حتی خود معماران.
معرفی هزارتو؛ نشریهی کانون معماران معاصر
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
آخرین راوی رمان، دختری بیستساله به اسم نداست که نام او نیز مانند سه شخصیت دیگر، از بخش اول تا چهارم بارها تکرار شده و در تمام بخشهای دیگر حضور دارد. تجربهی ندا در مواجهه با شهر و بناها قدری متفاوت با بقیهی راویان است؛ چرا که مسیر زندگی او نیز تفاوتهای زیادی با باقی شخصیتها دارد. او که دوران نوجوانی خود را، مانند سامان، در شهرک اکباتان گذرانده، زمانی ناچار به کوچ همراه خانوادهاش شده و به بندرعباس میرود.
صبح به اتفاق یاران به زیارت آرامگاه حافظ و از آن پس به ساختمان مقبرهی سعدی شتافتیم. نخست در مدخل اللّهاکبر طاق دروازهی قرآن را...
همخون بودن و خون ملی یعنی چه؟ کسی چه خبر دارد که در عروقش چه خونی جریان دارد؟ این همه ادوار که بر ما گذشته،...
با اینکه نقش زنان، در جایگاه طراحان و/یا بانیان معماری، در سدهی هجدهم میلادیِ بریتانیا و ایرلند بیش از پیش شناخته شده، نقش آنها در ساخت معماری مناقشه برانگیز باقی مانده است. این موضوع، در این مقاله، با بیرون کشیدن بسیاری از منابع درجهی دوم و همچنین اسناد اصناف و دیگر منابع اولیه در لندن و دوبلین، روشن میشود.