×

جستجو

کاربرد و تماشا (۱): دوگانه زیبایی-کارایی

یادداشت حاضر خلاصه‌ای از مقاله «کاربرد و تماشا» از کتاویو پاز، شاعر و نویسنده و منتقد مکزیکی، است. تا آنجا که می دانم این مقاله تنها یکبار در سال 1376 و در کنار چند مقاله دیگر به زبان فارسی منتشر شده [۱] اما از آنجا که موضوعات مطرح در آن در نوع خود جالب و تامل انگیز است، فکر کردم معرفی و مرور اجمالی آن در قالب یادداشتهای این وب نوشت خالی از لطف نباشد. مقاله، نوشتاری نسبتا طولانی با موضوعاتی متنوع است؛ سعی کردم خلاصه آن را در سه بخش و تحت سه زیر عنوان تهیه کنم تا استفاه از آن برای علاقه‌مندان به مباحث اینچنینی آسان‌تر باشد. منبع این معرفی متن فارسی پیش‌گفته، با ترجمه آقای ناصر فکوهی، است که مشخصات آن در ذیل یادداشت حاضر آمده است.

مقاله با توصیفی شاعرانه و نسبتا بلند از یک کوزه سفالی آغاز می‌شود. نویسنده از این توصیف نتیجه می‌گیرد یک کوزه سفالی، و به صورت کلی صنایع دستی، زیبایند زیرا کارآمدند و در زندگی روزمره نقشی ایفا می‌کنند. در واقع از منظر پاز صنایع دستی « اشیائی فاخراند به برکت کاربردشان، نه به رغم آن. زیبایی برای اینها، همچون عطر و رنگ برای گل‌ها، صفتی مضاعف است و از کارکردشان جدایی‌ناپذیر؛ زیبایند زیرا به کاری می‌آیند». این اشیا به جهانی تعلق دارند که در آن هنوز میان زیبایی و کارایی جدایی نیفتاده بود. پاز می‌گوید عمر جدایی میان این دو، برخلاف آنچه پنداشته می‌شود، چندان زیاد نیست. بسیاری از اشیایی که امروزه در موزه‌ها یا کلکسیونهای خصوصی به نمایش درمی‌آیند، به جهانی تعلق دارند که در آن زیبایی به هیچوجه ارزشی منفرد و مستقل شمرده نمی‌شد. جهانی که در آن جامعه به دو بخش بزرگ "روحانی" و "غیرروحانی"، یا به تعبیر رایج‌تر مقدس و نامقدس، تقسیم می‌شد و زیبایی در هر دوبخش امری تابعی بود. در یکی تابع کارایی و در دیگری تابع اثرات ماورایی-جادویی.

از منظر پاز جهان مدرن با خارج ساختن اشیا از بستر تاریخی خود آنها را از کارکرد ویژه و معنای اصلی‌شان تهی می‌سازد و از این رهگذار این اشیا در برابر نگاه ما چون خدایانی اسرار آمیز جلوه می‌کنند که ستایش و تکریم ما را می‌طلبند. این نگاهِ ویژه، یا به تعبیر پاز بت‌پرستی، که از عصر نوزایی آغاز می‌شود، از قرن هجده به یکی از مذاهب رایج غرب در کنار سیاست، که مذهب دیگر است، بدل می‌شود: «مذهب هنر، درست همانند مذهب سیاست، بر ویرانه‌های مسیحیت بنا شد. هنر از دین باستان این قدرت را به ارث برده است که به اشیا تقدس ببخشد و به آنها وجهه ابدی بدهد. موزه‌ها معابد ما هستند و اشیا نمایانده در آنها فراتر از تاریخ جای دارند. سیاست –یا به عبارت دقیق‌تر انقلاب- وظیفه دوم مذهب را قبضه کرد: دگرگون ساختن انسان و جامعه را».

به این ترتیب هنر و سیاست دوشادوش هم وظیفه دگرگونی جهان و طبیعت بشر را بر عهده گرفتند. در نتیجه چنین روندی بود که در جهانِ هنر اشیاء هنری به ایده‌آل‌های ذهنی بدل شدند. اگر در حوزه سیاست ایده‌ها به ایدئولوژی‌ها می‌انجامیدند و ایدئولوژی‌ها به بت‌پرستی؛ «اشیاء هنری خود بت می‌شوند و بت‌ها، ایده». به این ترتیب نوعی بینش مذهبی و فلسفی در درک ما از هنر بازتولید شد: «تابلوها و مجسمه‌ها در نظر ما به هیچ‌وجه اشیایی زیبا یا زشت نیسنتد، بلکه وجودی ذهنی و محسوس، واقعیت‌هایی روحانی، یا شکل‌هایی هستند که ایده‌ها از خلال آنها خود را به نمایش می گذارند.» به این ترتیب ارزش آثار هنری، چون تابلوها و مجسمه‌ها، که تا پیش از دوران مدرن با رابطه میان زیبایی و مفهوم سنجیده می‌شد، از این دوران به گونه‌ای تناقض‌وار با خود اثر سنجیده می‌شود؛ زیرا در دوران مدرن مفهوم غایی اثر نه در ورای آن که در درونش نهفته است. به عبارت دیگر برای دریافت مفهوم یک اثر هنری نیاز به هیچ ماخذی فراتر از خود اثر نیست. به این ترتیب «در هنر مدرن معنی در پرتو وجود رنگ می‌بازد. کار تماشا عملی اندیشمندانه می‌شود که یک منسک جادویی نیز هست: نگریستن یعنی ادراک و ادراک یعنی برقراری ارتباط». در نتیجه چنین روندی است که در بخش مهمی از تاریخ هنر مدرن اثر هنری دیگر یک شی نیست، بلکه انبانی از نشانه‌هاست که با باز و بسته شدن به تناوب معنی خود را به ما می‌نماید و پنهان می‌کند. اثر هنری نشانه اندیشمندانه‌ای است که در آن محسوس و نامحسوس مبادله می‌شود. خطر این طرز تلقی آن است که گاه هنر را به یک "احساس" صرف و فکر بدیع فرومی‌کاهد. در واقع هنرمند فراموش می‌کند که هنر ادراک و احساس نیست بلکه موضوع ادراک و حواس است.

ادامه دارد...

۱. پاز، اکتاویو. هنر و تاریخ؛ مقالاتی در زمینه زیباشناسی. ترجمه ناصر فکوهی. تهران: توس. ۱۳۷۶. صص۸۲-۶۰.
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر