چند هفتهای است که کاربرد بیرویۀ اصطلاح (باغ- شهر)(Garden City) ذهنم را مشغول کرده است و از خود میپرسم چگونه است که یک اصطلاح تخصصی شهرسازی شهره در عرصۀ بین المللی که رجوع به نظریهای برای نوشهرهای دوران پس از انقلاب صنعتی دارد، مدتی است به عنوان صفتی برای شهرهای تاریخی ایرانی به کار گرفته می شود و نهایتاً همچون لقبی و نامی خاص برای برخی شهرهای ما حک میشود؟
این روزها سرنخهایی پیدا کردهام و شاید مقالهای از آن در آید. ضمن جستجوی سرنخها، با یاری آقای مهرعلی گرامی به مقالهای دست یافتم با عنوان و محتوا و انشایی مغشوش (به نظر می رسد متن از روی سخنرانی پیاده شده اما برای چاپ ویرایش نشده است) و با نتیجهگیریهای بسیار عجیب. فکر کردم شاید بد نباشد عنوان پیچیده و چند سطر از متن آن را به عنوان مستوره در این یادداشت قرار دهم تا دوستان حلقۀ آسمانه خود در بارهاش قضاوت کنند. (در متن زیر آنچه داخل پرانتز آمده از سوی من است.)
عنوان: پژوهشی در ویژگیهای شهرهای اسلامی (ایده پیدایش "باغ شهرها" و رابطۀ شهرسازی و دین)
" ... در اواخر این قرن (؟) (هاوارد در 1898کتابش را منتشر ساخت) که بحران شهرهای صنعتی انگلستان و مردمش را به ستوه آورده بود، شخصی باذوق و متفکری به نام ابنزر هاوارد که منشی پارلمان انگلیس (؟) (انگلستان) بود به فکر احداث باغ شهرها انداخت (افتاد). او می خواست شهرهای صنعتی و منازل یکنواخت (؟) انگلیس (انگلستان) را رنگورویی تازه داده و مردم سخت کوش و مشغول به صنعتگرایی (؟) را به نحوی از این مشکل رهانیده طبیعت را مجدداً به آنها ارزانی دارد. (زهی برداشت ناقص و باطل از نظریۀ هاوارد).
... اکنون خوانندگان عزیز را یاد آور شوم 2500سال (!) قبل از آنکه شخصی چون هاوارد باغ شهری بنا نهد، اصفهان (منظور نویسنده اصفهان صفوی است که پیشتر شرح چهارباغ آن را داده است)، و قرنها (!) قبل از آن سمرقند (منظور سمرقند تیموری است) و بخارا (؟) و شیراز (سلجوقی) میزیست (!) و بر خود میبالید (!)."
زهی تأسف که اینگونه مقالات منتشر میشوند و صورت مرجع پیدا میکنند برای رسالۀ دکتری یا کتاب.
(نک، شاهچراغی، پارادایمهای پردیس، ص 52)
این روزها سرنخهایی پیدا کردهام و شاید مقالهای از آن در آید. ضمن جستجوی سرنخها، با یاری آقای مهرعلی گرامی به مقالهای دست یافتم با عنوان و محتوا و انشایی مغشوش (به نظر می رسد متن از روی سخنرانی پیاده شده اما برای چاپ ویرایش نشده است) و با نتیجهگیریهای بسیار عجیب. فکر کردم شاید بد نباشد عنوان پیچیده و چند سطر از متن آن را به عنوان مستوره در این یادداشت قرار دهم تا دوستان حلقۀ آسمانه خود در بارهاش قضاوت کنند. (در متن زیر آنچه داخل پرانتز آمده از سوی من است.)
عنوان: پژوهشی در ویژگیهای شهرهای اسلامی (ایده پیدایش "باغ شهرها" و رابطۀ شهرسازی و دین)
" ... در اواخر این قرن (؟) (هاوارد در 1898کتابش را منتشر ساخت) که بحران شهرهای صنعتی انگلستان و مردمش را به ستوه آورده بود، شخصی باذوق و متفکری به نام ابنزر هاوارد که منشی پارلمان انگلیس (؟) (انگلستان) بود به فکر احداث باغ شهرها انداخت (افتاد). او می خواست شهرهای صنعتی و منازل یکنواخت (؟) انگلیس (انگلستان) را رنگورویی تازه داده و مردم سخت کوش و مشغول به صنعتگرایی (؟) را به نحوی از این مشکل رهانیده طبیعت را مجدداً به آنها ارزانی دارد. (زهی برداشت ناقص و باطل از نظریۀ هاوارد).
... اکنون خوانندگان عزیز را یاد آور شوم 2500سال (!) قبل از آنکه شخصی چون هاوارد باغ شهری بنا نهد، اصفهان (منظور نویسنده اصفهان صفوی است که پیشتر شرح چهارباغ آن را داده است)، و قرنها (!) قبل از آن سمرقند (منظور سمرقند تیموری است) و بخارا (؟) و شیراز (سلجوقی) میزیست (!) و بر خود میبالید (!)."
زهی تأسف که اینگونه مقالات منتشر میشوند و صورت مرجع پیدا میکنند برای رسالۀ دکتری یا کتاب.
(نک، شاهچراغی، پارادایمهای پردیس، ص 52)
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
جستار چهارم از پنج جستار در باب نقش معماری و شهر در رمان یوسفآباد، خیابان سیوسوم، نوشتهی سینا دادخواه [۴] | نازنین عارفکیا
آخرین راوی رمان، دختری بیستساله به اسم نداست که نام او نیز مانند سه شخصیت دیگر، از بخش اول تا چهارم بارها تکرار شده و در تمام بخشهای دیگر حضور دارد. تجربهی ندا در مواجهه با شهر و بناها قدری متفاوت با بقیهی راویان است؛ چرا که مسیر زندگی او نیز تفاوتهای زیادی با باقی شخصیتها دارد. او که دوران نوجوانی خود را، مانند سامان، در شهرک اکباتان گذرانده، زمانی ناچار به کوچ همراه خانوادهاش شده و به بندرعباس میرود.
احیای «شهر اسلامی» در قرون ۲۰ و ۲۱ | میزگرد
«شهر اسلامی» بهعنوان یک مفهوم و موضوع تاریخی مبهم از قرن نوزدهم در تخیل اروپایی ابداع شده است. با این حال، نقد شرقشناسی این انتظار را که تجدید حیات عقاید و سیاستهای اسلامی آغازگر مرحله جدیدی از شهرسازی اسلامی باشد، بهویژه در حکومتهای دینسالاری مسلمان مانند ایران و همچنین ترکیه و خلیجفارس، فرونشانده است.
نظم بصری تفرجگاه؛ چهارباغ اصفهان صفوی و تجربههای حسیاش | برگزاری رویداد
فرشید امامی بر اساس کتاب اخیر خود با عنوان اصفهان: معماری و تجربه شهری در ایران اولیه (انتشارات دانشگاه ایالتی پن، 2024) که به تازگی...
«تأملی بر اسطورهی شیخ بهایی در معماری» | جعفر طاهری
اندیشهی اسطورهای بهاءالدین عاملی (شیخ بهایی)، بیش از چهار سده حاکم بر قلمروهای گوناگون علوم و فنون، بویژه معماری بوده است. مقالهی حاضر تأملی تاریخی در آثار و لایههای پنهان زندگی شیخ بهایی و ارتباط او با قلمرو معماری است؛ و تلاش میکند با استناد به مدارک تاریخی اندیشهی دیرپای توانایی و حضور برجستهی شیخ در قلمرو معماری را مورد تحلیل قرار دهد.