×

جستجو

شاید همه نتوانند نویسنده شوند، اما همه می‌توانند بنویسند

نوشتن از آن دسته مقولاتی است که عده‌ای به صورت تخصصی دنبال آن می‌روند، اما به طور کلی مهارتی است که جامعۀ دانشگاهی در جهان با آن روبه‌روست. در میان رشته‌های دانشگاهی شاید بتوان گفت معماری از آن دسته‌ای است که حداقل در مقطع کارشناسی کمتر به این مهارت احساس نیاز می‌کند؛ البته استادانی نیز وجود دارند که از این ابزار به همراه ساخت ماکت، عکس، فیلم و سایر ابزار کمک‌آموزشی برای پرورش دانشجویان استفاده می‌کنند و در قالب تکالیفی خواهان انجام آن هستند. فارغ از اهمیت نوشتن در معماری به طور کلی، نوشتن در سطح تحصیلات تکمیلی این رشته به طور عام و گرایش مطالعات معماری ایران به طور خاص اهمیت دارد؛ چرا که هدف از تأسیس رشتۀ مطالعات معماری ایران تربیت معمار محقق بوده است. به همین علت بخشی از آزمون ورودی به این رشته نیز به سنجش این مهارت اختصاص پیدا کرده است و دانشجویان حتی قبل از ورود به آن نیز با تمرین مداوم سعی می‌کنند این توانایی را در خود بپرورانند. در این زمینه پرسش‌هایی مطرح می‌شود؛ از قبیل اینکه نویسندگی در این رشته به چه سطحی از این مهارت نیازمند است و درنهایت آیا تمام فارغ‌التحصیلان این رشته قادر خواهند بود این قابلیت را کسب کنند یا خیر.

در ترم یک گرایش مطالعات معماری ایران، درسی با عنوان «آداب نوشتن دربارۀ معماری» در نظر گرفته شده است که مباحث متعددی از انواع ویرایش و نقد را دربر می‌گیرد. مهم‌ترین مسئله‌ای که استادان ضمن این درس درصدد انتقال آن هستند، مبارزه با ترس از نوشتن به‌مثابۀ یگانه راه ارتباط این رشته با سایر متخصصان معماری است. در عین حال اکثر دانشجویان به علت همین ترس، در اوایل کار از نوشتن اجتناب می‌کنند یا حتی ممکن است نگارش پایان‌نامه را به تعویق بیاندازند. شاید بتوان منشأ این ترس را در گرایش به کمال‌طلبی جست. این نوع کمال‌طلبی نیز شاید ناشی از عدم اطمینان از میزان توانایی خود در امر نویسندگی باشد و این موضوع از خلط نوشتن با نویسندگی نشئت می‌گیرد.

نویسندگی مهارت تخصصی نوشتن است. بنابراین زیرمجموعۀ نوشتن محسوب می‌شود. نویسندگان نویسندگی را به‌مثابۀ نویسندگی و با هدف نوازش روح انسان به‌کار می‌برند، مشابه آن چیزی که در هنر برای هنر اتفاق می‌افتد؛ اما نوشتن برای معماران، عموماً در نقش یک ابزار است. این نکته را فراموش نکنیم که قایل شدن نقش ابزاری این مهارت برای معماران، وجود افرادی با مهارت نویسندگی را که حتی قادرند کلام معمارانۀ خود را با صنایع ادبی بیارایند، در این رشته نفی نمی‌کند و فقط الزام تجهیز به مهارت نویسندگی را از دوش معماران برمی‌دارد. بنابراین چنین استنتاج می‌شود که یک معمار محقق تا اندازه‌ای نیاز به فراگیری این مهارت دارد که بتواند از طریق آن، دانش خود را از معماری به اشتراک بگذارد؛ همانند ورزش کردن که برای همۀ انسان‌ها ضروری است، اما الزامی بر ورزشکار حرفه‌ای شدن برای آنها وجود ندارد. بنابراین تسلط به مقدمات عمومیِ نویسندگی کافی است و لزومی بر کسب مهارت نویسندگی حرفه‌ای برای معماران وجود ندارد، هرچند افرادی که از این قابلیت برخوردارند، قابل ستایش هستند. به این ترتیب با تفکیک امر نوشتن از نویسندگی می‌توان گفت شاید همه نتوانند نویسنده شوند، اما همه می‌توانند بنویسند.

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
جستار چهارم از پنج جستار در باب نقش معماری و شهر در رمان یوسف‌آباد، خیابان سی‌وسوم، نوشته‌ی سینا دادخواه [۴] | نازنین عارف‌کیا
آخرین راوی رمان، دختری بیست‌­ساله به اسم نداست که نام او نیز مانند سه شخصیت دیگر، از بخش اول تا چهارم بارها تکرار شده و در تمام بخش‌­های دیگر حضور دارد. تجربه‌­ی ندا در مواجهه با شهر و بناها قدری متفاوت با بقیه­‌ی راویان است؛ چرا که مسیر زندگی او نیز تفاوت­‌های زیادی با باقی شخصیت­‌ها دارد. او که دوران نوجوانی خود را، مانند سامان، در شهرک اکباتان گذرانده، زمانی ناچار به کوچ همراه خانواده­‌اش شده و به بندرعباس می‌­رود.
احیای «شهر اسلامی» در قرون ۲۰ و ۲۱ | میزگرد
«شهر اسلامی» به‌عنوان یک مفهوم و موضوع تاریخی مبهم از قرن نوزدهم در تخیل اروپایی ابداع شده است. با این حال، نقد شرق‌شناسی این انتظار را که تجدید حیات عقاید و سیاست‌های اسلامی آغازگر مرحله جدیدی از شهرسازی اسلامی باشد، به‌ویژه در حکومت‌های دین‌سالاری مسلمان مانند ایران و همچنین ترکیه و خلیج‌فارس، فرونشانده است.
نظم بصری تفرجگاه؛ چهارباغ اصفهان صفوی و تجربه‌های حسی‌اش | برگزاری رویداد
فرشید امامی بر اساس کتاب اخیر خود با عنوان اصفهان: معماری و تجربه شهری در ایران اولیه (انتشارات دانشگاه ایالتی پن، 2024) که به تازگی...
«تأملی بر اسطوره‌ی شیخ بهایی در معماری» | جعفر طاهری
اندیشه‌ی اسطوره‌ای بهاء‌الدین عاملی (شیخ بهایی)، بیش از چهار سده حاکم بر قلمروهای گوناگون علوم و فنون، بویژه معماری بوده است. مقاله‌ی حاضر تأملی تاریخی در آثار و لایه‌های پنهان زندگی شیخ بهایی و ارتباط او با قلمرو معماری است؛ و تلاش می‌کند با استناد به مدارک تاریخی اندیشه‌ی دیرپای توانایی و حضور برجسته‌ی شیخ در قلمرو معماری را مورد تحلیل قرار دهد.

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر