×

جستجو

لئوناردو ریچی و تغییر آموزش طراحی معماری در ایران

همیشه برایم سؤال بوده است که وقتی درسی به برنامه‌ی آموزش یک دانشکده یا به طور کلی یک نظام آموزشی اضافه می‌شود ریشه‌اش در کجا است؟ معمولاً در پاسخ به این سؤال، تغییرات برنامه‌های جهانی آموزش و یا مقتضیات زمانه و کشور مطرح می‌شود. این پاسخ‌ها اغلب درست‌اند اما به نظر می‌رسد همیشه پاسخ‌های دقیق‌تری هم می‌توان برای این موضوع یافت. این پاسخ‌ها معمولاً در سیاق استاد یا استادانی که این درس را در برنامه گنجانده‌اند و برای اولین بار تدریسش کرده‌اند، نهفته است.

موضوع این یادداشت ظهور درس ویژوآل دیزاین در برنامه‌ی آموزش معماری ایران است. این درس به یک‌باره در سال ۱۳۴۵ در برنامه‌ی آموزشی دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران برای دانشجویان سالِ‌ اول اضافه شد. دانشکده‌ی هنرهای زیبا از بدو تأسیس در سال ۱۳۱۹ تا این زمان، برنامه‌ی درسیِ تقریباً ثابت و بدون تغییری داشت. دانشجویان سالِ اول اردرهای کلاسیک یونان و روم باستان را کپی می‌کردند. اما موضوع و شیوه‌ی تدریس ویژوآل دیزاین کاملاً متفاوت بود و سنخیتی با سایر درس‌های این برنامه‌ی مشخص و قدیمی نداشت. موضوع این درس بنا بر برنامه‌ی مکتوب دانشکده، «شناخت کیفیت و خصیصه‌های ممیزه خط، صفحه و رنگ‌ها» بود. در سال ۱۳۴۸ برنامه‌ی دانشکده‌ تغییرات اساسی کرد و برنامه‌ی تازه‌ای جایگزین برنامه‌ی قبلی شد. اما درس ویژوآل دیزاین پیش از این تحولات اساسی به برنامه افزوده شد. همه‌ی اینها ما را کنجکاو می‌کند که بدانیم این درس چگونه به برنامه اضافه شد، از کجا آمده بود و ریشه‌اش چه بود. پیش از هر چیز، موضوع این درس احتمالاً ما را به یاد برنامه‌ی دوره‌ی مقدماتی مدرسه‌ی باهاوس می‌اندازد. اما آیا برنامه‌ریزان و استادان دانشکده‌ی هنرهای زیبا با مطالعه‌ی برنامه‌ی درسی باهاوس این درس را در برنامه گنجانده بودند؟

حقیقت این است که پاسخ دقیق سؤالات طرح شده را باید در دانشکده‌ی معماری دانشگاه فلورانس در دهه‌ی ۱۹۶۰ جستجو کرد. در این سال‌ها، در برنامه‌ی دانشکده‌ی معماری فلورانس درسی به نام «ویژوآل دیزاین» وجود داشت. در این درس دانشجویان با فرم و خط و رنگ و مصالح مختلف آشنا می‌شدند و تمریناتی عملی انجام می‌دادند. این درس را لئوناردو ریچی، نقاش و معمار شهیر ایتالیایی تدریس می‌کرد. چیزی که این درس را برای دانشجویان جذاب می‌کرد شخصیت خاص و متفاوت ریچی بود. او شخصیتِ کاریزماتیک و پرشوری داشت. در کلاس بسیار پر جنب‌وجوش و پرتحرک بود. حتی گاهی هم عصبانی می‌شد و فریاد می‌کشید. او تمرین‌های خاصی به دانشجویان می‌داد؛ مثلاً با سه رنگ روی بوم طرحی بکشند که هیچ معنایی نداشته باشد، یا با یک تکه سیمِ مفتول، حجمی بسازند که بیننده را به یادِ هیچ ساخته‌ای نیندازد، یا با ترکیب چند متریال مختلف، از بتن و آهن و چوب و سنگ و ...، المان خاصی بسازند. نه فقط ایتالیایی‌ها، بلکه دانشجویان ایرانی‌ای که در کلاس ریچی بودند هم تحت تأثیر شخصیت و شیوه‌ی تدریسش قرار می‌گرفتند. شاید شیوه‌ی ریچی برای ایرانی‌ها جذاب‌تر هم بود؛ چراکه اغلبِ آنها، پیش از این، تجربه‌ی تحصیل در دانشکده‌ی هنرهای زیبای تهران را هم داشتند و شیوه‌ی استادانِ تهران را با شیوه‌ی ریچی بسیار متفاوت می‌یافتند. در آن سال‌ها، تعداد دانشجویان ایرانی در ایتالیا پرشمار بود. گرچه ایرانی‌ها بیشتر در رم تحصیل می‌کردند چند نفری‌شان به فلورانس آمده بودند تا بهتر تحصیل کنند. محمدامین میرفندرسکی هم در میان این دانشجویان بود. او در ایتالیا دانشجوی موفقی بود. او را در زمره‌ی بهترین شاگردان لئوناردو ریچی می‌دانستند. مدتی نیز جزو دستیاران ریچی بود و او را در کرکسیون‌ها یاری می‌کرد. میرفندرسکی پس از اتمام تحصیل به ایران بازگشت و خیلی زود در دانشکده‌ی هنرهای زیبا استخدام شد. پس از چندی که موقعیتش در دانشکده تثبیت شد، کوشید تا تغییراتی در برنامه‌ی آموزش دانشکده پدید آورد. از اولین اقداماتش اضافه کردن درس «ویژوآل دیزاین» به برنامه بود. او این درس را در برنامه گنجاند و خود، برای نخستین‌بار، تدریسش را برعهده گرفت. این نخستین گام در تغییر برنامه‌ی آموزش بود و چند سال بعد، میرفندرسکی و هم‌فکرانش منشأ تغییراتی اساسی در آموزش معماری شدند.

آنچه گذشت روایتی از ورود یک درس به برنامه‌ی آموزش معماری ایران بود. درسی که سال‌ها در برنامه‌ی آموزش باقی ماند و بعدها پایه‌ای برای تغییرات آتی در آموزش مقدمات معماری به دانشجویان شد. این روایت البته جزییاتی هم دارد و عوامل دیگری نیز در آن دخیل بودند. مقصودم در این یادداشت، بیشتر، پر رنگ کردن جایگاه برنامه‌ریزان در تغییرات آموزش بود؛ اینکه برخی اشخاص و سابقه‌ی آنها چگونه در برنامه‌ریزی تأثیر می‌گذارد.

 

پی‌نوشت

۱. لئوناردو ریچی (۱۹۹۴-۱۹۱۸)، معمار، نقاش و استاد معماری ایتالیایی بود. او در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در دانشگاه فلورانس و ونیز تدریس می‌کرد. همچنین در امریکا، در دانشگاه‌های ام‌آی‌تی، دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، دانشگاه کنتاکی و دانشگاه فلوریدا استاد مدعو بود. از او آثار معماری متعددی در شهرهای مختلف ایتالیا باقی مانده است. ریچی در ابتدای دهه‌ی ۱۳۵۰ش سفری به ایران داشت و در دانشکده‌ی هنرهای زیبا سخنرانی کرد.

۲. از دکتر ماریا کلارا گیا ممنونم که مرا با ریچی بیشتر آشنا کرد. از بیاتریچه کامفورتی هم ممنونم که بخشی از آرشیو لئوناردو ریچی را در اختیارم گذاشت.

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر