×

جستجو

مصاحبه با مهندس سیحون (۲)

صحبت ما گرم و چایی من سرد شده بود. با این وجود آن را به یک جرعه سر کشیدم و دربارهٔ ارزش معماری ایران سئوالی طرح کردم.


از نحوهٔ سخن ایشان آشکار بود که علاقهٔ خاصی به آثار معماری ایران دارند. مطالب گفتنی را که در این زمینه داشتند، منظم کردند و این چنین ادامه دادند:


«معماری ایران پیش از اسلام و پس از آن دارای تنوع و ارزش فوق‌العاده است و در تاریخ هنر مقامی والا دارد. ولی درجهٔ ارزش همهٔ اعصار یکسان نیست. معماری هخامنشی با وجود عظمت و جلال خارق‌العاده، صفا و خلوص و یک‌رنگی با محیط را که در آثار ساسانی محسوس است، ندارد. ابنیهٔ این دوره (مثلاً تخت جمشید) مخلوطی است از سبک‌های آشوری و مصری و یونانی. از این گذشته، سازنده‌های آن، کمتر ایرانی بوده‌اند. حتی در یکی از کتیبه‌های تخت جمشید به این نکته اشاره شده است که مصالح و بنّا و پاره‌ای از متخصصین را از نقاط دوردست امپراتوری آورده‌اند. با این وصف، آثار عهد هخامنشی، عاری از عظمت و اهمیت نیست. برجسته‌ترین و درخشان‌ترین دوره در ایرانِ پیش از اسلام، بی‌شک دورهٔ ساسانی است.


تأثیر نزدیکی با امپراطوری روم در آثار این دوره محسوس است، با این وجود، تطابق با محیط و رنگِ محلی و خلوص و تازگی دارد. بهترین نمونهٔ معماری این دوره تاق کسری است. معماری ساسانی به نوبهٔ خود نفوذ بسیاری در معماری غربی داشته و از دو راه، یکی ترکیه و یونان و ایتالیا و فرانسه، و دیگری مصر و افریقای شمالی و اسپانیا به قارهٔ اروپا راه یافته است. از طرفی، تأثیر آن تا دورهٔ بعد از اسلام و به طور کلی در معماری عرب و اسلامی نیز محسوس است.


و اما پس از اسلام با این که معماری سلجوقی شایان دقت و واجد ارزش و اهمیت است، درخشان‌ترین دوره را که کمال معماری اسلامی در ایران است، باید عصر صفوی شمرد، خاصه این که از این دوره آثار نسبتاً سالم بر جای مانده است.


بزرگ‌ترین اشتباه این است که تصور شود هنر معماری ایران پس از اسلام، تحت نفوذ معماری عرب بوده است. قطع نظر از این که اعراب اصولاً معماری نداشته‌اند و نفوذ معماری ایرانی، خصوصاً ساسانی در هنر ایشان مشهود است، سبک معماری ایران نیز با سایر ملل مسلمان تفاوت‌های بارز دارد. مثلاً مساجد دورهٔ صفوی فاقد آن قدرت مذهبی و روح عرفانی است که در معابد ملل دیگر احساس می‌شود؛ گویی این مساجد برای بزم و نشاط ساخته شده‌اند و در داخل هیچ یک از معابد سایر ملل چنین حال بهجت و انبساط به انسان دست نمی‌دهد. زیبایی و ظرافت کاشی‌های رنگین و نقش و نگارهای شاعرانه، با تناسبات قرینه و ابعاد موزون در هم آمیخته و بر نشاط مساجد می‌افزایند. می‌توان گفت معماران هنرمند ایرانی در هنر خود مذهب را در درجهٔ دوم قرار داده و بیشتر به محیط و روحیهٔ شخصی خود و ذوق ملی و توجه سلاطین هنرپرور نظر داشته‌اند. شهر اصفهان شاهکار معماری دورهٔ صفوی است. میدان شاه این شهر از جهت تناسب ابعاد و وسعت و مناظر و مرایا در نوع خود در سراسر جهان کم‌نظیر است. زیبایی مسجد شاه و مسجد شیخ لطف‌الله و عالی‌قاپو خیره‌کننده است. حتی از نظر شهرسازی نیز در ساختمان میدان و بازار و خیابان‌ها و ابنیه، اصول منطقی متناسب با زمان به کار رفته است.


بالاخره دورهٔ قاجار که به زمان ما نزدیک‌تر است، به اشتباه عصر انحطاط قلمداد شده (است). تردیدی نیست که در این عصر فن معماری به رکود و سستی دچار بوده (است) ولی با این وصف، نمونه‌های نسبتاً با ارزشی از آثار این عصر باقی مانده که در حد خود خوب هستند. قصور سلطنتی قاجار، مسجد سپهسالار، دروازه‌های سابق تهران، بعضی ابنیهٔ ولایات از جمله سردر شاهزاده حسین در قزوین و پاره‌ای منازل مسکونی مجلل و قدیمی پایتخت، نمونه‌های مشخص این دوره به شمار می‌رود.


متأسفانه در دورهٔ بیست ساله، پاره‌ای از این آثار را یا از میان بردند و یا به دست ویرانی سپردند. یکی از بناهای جالب این عصر که اکنون اندکی ویران شده (است) منزل امام جمعه در تهران است. بقاع حضرت عبدالعظیم را نیز می‌توان ذکر کرد».


سخن که به اینجا رسید سعی کردم دربارهٔ معماری جدید ایران از ایشان استفسار کنم. مهندس سیحون مایل نبود در این مورد قضاوت کند؛ زیرا دروهٔ فعلی را مغشوش و کارها را غلط‌انداز و بی‌قاعده تلقی می‌کرد. با وجود این، توضیحات زیر را داد:


«در ایران به هیچ وجه به مسئلهٔ «شهرسازی» توجه نشده و پایتخت ما از این لحاظ بسیار زشت و بی‌قاعده است. شهر بدون هیچ نقشه‌ای توسعه پیدا می‌کند و بناهای جدید مثل قارچ از هر کنار می‌رویند؛ بی‌آن که وسایل آسایش اولیهٔ افراد تأمین شده باشد. خیابان‌ها و کوچه‌های عمودی و افقی راه‌ها را دور و عبور و مرور وسایط نقلیه را دشوار می‌سازد.


کج‌سلیقگی در ساختمان، عدم تناسب بناها و مراعات نکردن اصول صحیح فنی، وضع بدی را پیش آورده و شهر را زشت کرده است. ساختمان به معنای واقعی آن انجام نمی‌شود و به درد منظوری که برای آن ساخته می‌شود نمی‌خورد. از این گذشته، پیش‌بینی‌ها لازم برای حفظ سلامتی و آسایش و رفاه ساکنین منازل نمی‌شود. تردیدی نیست که وضع ساختمان یک شهر، خواه‌ناخواه در روحیهٔ ساکنین آن مؤثر است. کارگر یا کارمندی که در خانهٔ خود، نور و سبزه و آسایش داشته و محل کارش مفرح و نزدیک به محل سکونتش باشد، طبعاً با شوق و دلگرمی کار می‌کند. منزل مرفه و جمع و جور و دلگشا حس علاقهٔ خانوادگی و دلبستگی به جامعه را در افراد ایجاد می‌کند و تا حدی از گسیختگی نظم خانواده و فساد اجتماعی جلوگیری می‌نماید.


اکنون شهرهایی که در کشورهای مترقی ساخته یا پیراسته می‌شوند، قسمت‌های مهم آن‌ها از قبیل خانه‌ها و کارخانه‌ها و بازارها و مدارس و تفرج‌گاه‌ها و ابنیهٔ عمومی، طبق نقشهٔ قبلی پیش‌بینی می‌شود. ولی زندگی در شهری مانند تهران که اتوبوس‌رانی و خیابان‌بندی و برق و آب و ارتباطات آن منظم نیست، به زندگی در زندانی بزرگ شبیه‌تر است.


و اما راجع به فن معماری باید گفت اکثر کسانی که فعلاً به امر ساختمان اشتغال دارند، افرادی کم‌اطلاع یا بی‌اطلاع و سهل‌انگار و بی‌توجه هستند. هنر ایشان به هدر دادن سرمایهٔ ملی و درآوردن آن به صورت مشتی خشت و گل و آجر و منازل غیر قابل سکونت و زشت و بی‌استحکام است.


ایرادهای زیر را می‌توان بر معماری کنونی ما گرفت:


1-     معماری ما جنبهٔ ملی و محلی خود را از دست داده است. ایران کشوری است دارای آفتاب شدید و درجهٔ اختلاف فصول در آن زیاد است. معماران قدیمی با ایوان‌های سرپوشیده‌ای که در جنوب منازل می‌ساختند، از حرارت تابستان می‌کاستند و بدون این که از اصول فنی مطلع باشند، اقلاً آسایش مردم و وضع محیط را در نظر می‌گرفتند؛ ولی مهندسین و معماران امروزی با تقلید کورکورانه از ساختمان‌ها اروپا – که آب و هوایش با ایران اختلاف دارد – ایوان‌ها را حذف می‌کنند و در جنوب ساختمان پنجره‌های سرتاسری می‌گذارند. نتیجه این است که در زمستان‌ها اطاق‌ها بسیار سرد و در تابستان به شدت گرم می‌شود؛ یعنی قسمت اعظم سال غیر قابل سکونت می‌گردد.


2-     آسایش ساکنین خانه و بهداشت ایشان رعایت نمی‌شود. مالکین به زیاد کردن اتاق‌ها توجه دارند که هر چه زودتر بتوانند آن‌ها را اجاره بدهند. برای این که کار ارزان تمام شود، بی‌دقت و بدون نقشه می‌سازند و سلامتی و راحتی ساکنین آیندهٔ خانه را فدای اهمال و سودجویی خود می‌کنند. مهندسین نیز در صورت اطلاع، غالباً برای جلب منفعت شخصی، ایشان را راهنمایی نمی‌کنند.


3-     در غالب این ساختمان‌ها رعایت زیبایی نشده است و اگر هم احیاناً شده، طوری است که اگر نمی‌شد بهتر بود. برای خوش‌نما جلوه دادن – پیش‌امدگی‌ها، ستون‌ها و سوراخ سمبه‌هایی به ساختمان می‌افزایند که نه تنها زائد به نظر می‌رسد، بلکه در حجم‌های کوچک بسیار زشت و زننده است. لازم به ذکر نیست که گاهی نمای ساختمان را با رنگ‌های زشت و نامتناسب رنگ‌آمیزی می‌کنند. متأسفانه بسیاری از اشخاص که پول لازم برای ساختمان دارند، فهم و ذوق لازم را ندارند.


4-     آسایش داخلی افراد خانواده مراعات نمی‌شود. محل اتاق‌ها و آشپزخانه و اتاق پذیرایی راحت و عملی نیست.


5-     اصول اولیه و قواعد صحیح ساختمانی رعایت نمی‌شود؛ در نتیجه ساختمان به زودی فرسوده می‌شود و از ریخت می‌افتد و احیاناً از بین می‌رود. به این طریق، قسمتی از سرمایهٔ ملی را تدریجاً به فنا می‌سپارند!»


***


هنرمندان معمولاً شکسته‌نفسی می‌کنند؛ به همین خاطر وقتی خواستم از کارهای مهندس سیحون و سوابق تحصیلی ایشان سؤال کنم، به محظور برخوردم. ایشان تحصیلات مقدماتی خود را در تهران انجام داده‌اند و در رشتهٔ معماری از دانشکدهٔ هنرهای زیبا به احراز دیپلم با درجهٔ ممتاز نائل شده‌اند. پس از آن به فرانسه رفته و از مدرسهٔ عالی هنرهای زیبای پاریس، دیپلم معماری دریافت داشته‌اند و اینک نیز دانشیار دانشکدهٔ هنرهای زیبا هستند.


ساختمان آرامگاه بوعلی در همدان، مشهورترین کار ایشان است که به اتمام رسیده (است). مهندس سیحون نقشهٔ اصلی این بنا را در پاریس کشیده و به عنوان طرح خاتمهٔ تحصیلی خود به مدرسهٔ هنرهای زیبای پاریس ارائه داده است. این بنای معظم در عین این که با جدیدترین مصالح و اصول معماری نو ساخته شده است، از جهاتی شبیه به سبک معماری ایران در دورهٔ سلجوقی است و برج مرتفع آن بی‌شباهت به گنبد قابوس نیست؛ چه منظور این بوده است که سبک معماری دورهٔ بوعلی در نظر گرفته شود. از طرفی،  قسمت زیرین بنا مخلوطی از سبک‌ها مصر و یونان و روم قدیم است. غرض ایشان این بوده که نشان دهند دانش بوعلی بر پایهٔ فلسفه و فرهنگ جهان قدیم قرار دارد.


با توجه به کوشش و ذوق و دقتی که در ساختمان این آرامگاه به عمل آمده و زیبایی و عظمت نمای آن، می‌توان اثر مزبور را یکی از شاهکارهای معماری معاصر ایران دانست.


از کارهای دیگر مهندس سیحون، یکی ساختمان مربوط به کارخانهٔ برق در میدان ژاله است که به زودی پایان خواهد یافت و نمای ساده و زیبای آن توجه بینندگان را جلب می‌کند، و البته نکات فنی دیگری که در ساختمان داخل آن به کار رفته، قابل فهم اهل فن است. از این گذشته اکنون مشغول ساختن مخزن برقی در خیابان شمالی پارک شهر و کارخانهٔ جدید آردسازی در شمال تهران هستند.


پس از این که مذاکرهٔ ما خاتمه پذیرفت، مهندس سیحون در جواب آخرین سؤال کوتاه من که با چه مصالحی باید در ایران بنا ساخت؟ گفتند: «باید از جدیدترین مصالح استفاده کرد و طبیعی‌ترین آن‌ها برای ایران آجر است، که هم از نظر فنی و هم از لحاظ زیبایی و استحکام با ساختمان‌های فعلی ما مناسبت دارد». و افزودند: «صنعت معماری وقتی ترقی می‌کند که وضع اقتصادی خوب بشود و سرمایه‌ها به کار بیفتد و احتیاجات عامه بسط پیدا کند. در صورت تحقق یافتن این آرزو نباید فراموش کرد معمار هم مثل هنرمندان دیگر نیازمند به آزادی فکر و عمل است تا بتواند نقشه‌های خود را اجرا کند و شخصیت خود را بنمایاند. اختناق فکری و نداشتن آزادی، هنر را از میان می‌برد. فقط ساختن مهم نیست؛ خوب ساختن و وجود آزادی برای این که معمار بتواند ذوق و سلیقه و نبوغ خود را آزادانه در قالب بنا بریزد و برای آیندگان به یادگار بگذارد، مهم‌تر است».


علم و زندگی

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
سفر به ناکجای ایده‌ها | مروری بر کتاب «نزدیک ایده: درباره‌ی مکان‌ها و نامکان‌هایی که در آن‌ها فکر می‌کنیم»
علی طباطبایی
نزدیک ایده کتابی است درباره‌ی مکان‌ها و نامکان‌هایی که در آن‌ها فکر می‌کنیم. این کتاب که گردآوری زیمونه یونگ و یانا مارلنه مادر است را...
وبینار پنجم از سلسله وبینارهای تخصصی معماری منظر: منظر رودخانه
سخنران: فرشاد بهرامی پژوهشگر دکتری معماری منظر، دانشگاه ملبورن
برگزاری دومین همایش ملی بازاندیشی در چشم‌اندازهای بوم‌های بیابانی، چالش‌ها و فرصت‌های کالبدی، انسانی و اقلیمی
با توجه به اینکه چالش‌های مرتبط با زمین، آب، هوا و انسان در این منطقه به سرعت در حال افزایش است، همایش حاضر سعی دارد...
تاریخ هنر و روش‌هایش: گلچین انتقادی | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
اريک فرني در این کتاب چشم‌اندازي از روش‌هاي به‌کاررفته در تاریخ هنر و نیز بررسي سير تحول این روش‌ها و تأثیر هریک از آن روش‌ها...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر