×

جستجو

بابک خضرائی

بابک خضرائی

فرامرز اصلانی و «آهوی وحشی»
بابک خضرائی

وقتی فرامرز اصلانی، در اواسط دهه‌ی پنجاه‌ ه‍.ش، پس از تحصیل و کار در لندن و لس‌آنجلس، به تهران بازگشت، فضای فرهنگی کشور بسیار حافظانه بود؛ از شاملو که در ۱۳۵۴ به‌قول خودش یک «روایت» از دیوان حافظ را چاپ و فریاد کرده بود «از وقتی حافظ خوانده‌ام از شعرهای دیگر بدم آمده است» تا جوانان مرکز حفظ‌و‌اشاعه که آوازهای موسیقی دستگاهی ایران را، که پیشتر آکنده از اشعار سعدی بود، به سمت حافظ‌خوانی می‌بردند. در همین احوال، بیژن الهی به اصلانی توصیه کرد به ساخت موسیقی بر اشعار حافظ بپردازد.

شجريان، مخاطب خاص و شهرت عام
بابک خضرائی

شجریان مجری یک موسیقی کلاسیک بود که از ویژگی‌های این موسیقی (در بیشتر فرهنگ‌ها) داشتن مخاطبان خاص است؛ پس چگونه او به این شهرت عام رسید که نامش تقریباً به گوش هر ایرانی و میلیون‌ها غیرایرانی رسیده است؟  پیش از پرداختن به این موضوع، باید پرسید چه شد که شجریان در آواز از دیگران متمایز شد؟ شاید اول به نظر برسد گستره‌ٔ صدای اصطلاحاً شش‌دانگ اوست که او را ممتاز کرده، اما این حُسنی است که بسیاری از خوانندگان حتی ناشناخته هم دارند. کوک و، به‌اصطلاح، ژوست‌خواندن، وزن‌شناسی و کیفیت صداسازی را هم گرچه او به‌کمال دارا بود، برای دیگر...

یادداشتی به یاد محمدرضا لطفی در سالگرد درگذشت او*
بابک خضرائی

لطفی در یک کلمه نادرۀ دوران بود. از موسیقی فلکلوریک تا کار با ارکستر سمفونیک طبع‌آزمایی کرد و از کلاسیک‌ترین شیوه‌های اجرای موسیقی ایرانی تا موسیقی خانقاهی، و از شعر کهن تا شعر نو؛ در آن سال‌هایی که نمی‌دانم آیا تعداد کسانی که هم «داروگ» نیما را خوانده بوده باشند و هم «راگ عبدالله» بلد بوده باشند به عدد انگشتان یک دست می‌رسید یا نه. همچنان که در اندیشۀ سیاسی و طریقتی که برگزید هم تفاوت فضای فکری کم نبود. به یک معنا هم جهان‌وطن بود؛ پدرش زاده خلخال، خودش زاده گرگان، در کردستان ازدواج کرد و در تهران به...

به یاد استاد هوشنگ ظریف
بابک خضرائی

هوشنگ ظریف از معدود استادانی بود که هم نزد استادان بزرگ شاگردی کرد و هم شاگردانش را به استادی رساند. حلقه ارتباط نسل‌هایی بود که گاه صدسال با هم فاصله داشتند؛ چنان‌که از استادش، موسی‌خان معروفی، ۵۰ سال کوچکتر بود و در اواخر دوره معلمی‌اش شاگردانی داشت از خودش ۵۰ سال کوچکتر؛ به‌این‌ترتیب، با بیش از پنج دهه تدریس، در شمار مؤثرترین معلمان تار در عصر حاضر است.

چرا می‌گوییم موسیقی کلاسیک ایرانی؟ (گرامی‌داشت یکصدمین سال درگذشت میرزا عبدالله)*
بابک خضرائی

وقتی گفته می‌شود «موسیقی کلاسیک ایرانی»، ممکن است بعضی بگویند که این اصطلاح «کلاسیک» دیگر از کجا آمد؛ مگر دیگر اصطلاحات که پیش‌تر رایج بود، مثل «سنتی»، «اصیل» و «دستگاهی» یا «فاخر» و «رسمی» و «ملی» و از این قبیل چه اشکالی داشت که دست به دامان اصطلاحی خارجی برای بیان مختصات این موسیقی شده‌ایم. موضوع این است که بعضی از این اصطلاحات یا ارزش‌گذارانه هستند یا جامع‌ و مانع و دقیق نیستند؛ مثلاً اگر مفهوم اصطلاح «سنتی» را راه و روش یا رفتار و باوری بدانیم که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و تداوم می‌یابد، آن‌گاه باید...

در جستجوی مفهوم موسیقی در رسالات اسلامی
بابک خضرائی

موسیقی لفظی یونانی است که پس از آشنایی مسلمانان با متون یونانی در قرون اولیه هجری به‌تدریج مفهومی معادل «لحن» و «غِنا» یافته و به‌جای اینها به کار رفته است. یعقوب بن اسحاق کندی در قرن سوم هجری این اصطلاح را به کار برده است. اخوان‌الصفا موسیقی را همان «غنا» دانسته‌اند. فارابی (قرن سوم و چهارم) و ابوعبدالله محمد خوارزمی (قرن چهارم) و عبدالقادر مراغی (قرن هشتم و نهم) معنی لفظ موسیقی را «الحان» گفته‌اند. فارابی در احصاء‌العلوم موسیقی را جزء پنجم علم تعالیم (ریاضی فیزیک) طبقه‌بندی کرده است. خواجه نصیرالدین طوسی (قرن هفتم) در اخلاق ناصری موسیقی یا «علم...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر