مهنام نجفی
میدان و مشروطه
مهنام نجفی
مفهوم «میدان» برای ما با مفهوم «جمعیت» [۱] گره خورده است و شاید بیش از هر چیز تصویر تجمع مردم برای اعتراض، مطالبه، و اعلان نظر را تداعی کند. میدان را با تصویرهای شورانگیزی از رویدادهای مهم تاریخی به یاد میآوریم: مثلاً میدان بهارستان در رویدادهای دورۀ نخستوزیری مصدق، میدان شهیاد در انقلاب ۵۷، و البته میدانهای آزادی و انقلاب و ولیعصر و امام خمینی در رویدادهای معاصرمان. در تصویری از میدان بهارستان در دورۀ پهلوی، خالیِ میدان که از جمعیت پر شده پسزمینهای تیره ساخته و سخن مشترک جمعیت را، که روی پارچهای سفید نوشتهاند، قاب گرفته است: «ملت...
مفهوم میدان در ایران دورۀ قاجاریه: دگرگونی [مفهوم میدان] به تجسّد حوزۀ همگانی
مهنام نجفی
«میدان»، چون فضایی عمومی، مفهومی کهن در زبان فارسی و فرهنگ ایرانی است. این مفهوم همراه با سیاق زبانی و فرهنگیاش، و پیوسته با دیگر مفاهیم در شبکهای معنایی (سمانتیک)، در طی زمان دگوگون شده است. نویسندگان در این مقاله یکی از تغییرات بنیادی این مفهوم را، که در ایران قاجاری ریشه دارد، شرح میدهند. دورۀ قاجاریه دورهای بحرانی در آغاز ایران مدرن است که در آن، تغییرات فرهنگی و اجتماعی شتاب گرفت و شبکۀ معنایی (سمانتیک) تازهای ظهور کرد.
مدرنیسم، انقلابی و انحطاطی
مهنام نجفی
نجف دریابندری در مقدمۀ ترجمهاش از رگتایم به شرح ماهیت آن به مثابۀ «رمان نو» پرداخته و به این منظور هنر مدرن را، مختصر و مفید، تبیین کرده است؛ از جوهر انقلاب مدرنیسم نوشته و جریان انحطاطی آن را برملا کرده است. تبیین او برای فهم معماری مدرن نیز روشنگر است، نه فقط از این رو که از معماری و مدرنیست نامآور آن، لوکوربوزیه، مثال آورده، بلکه از این رو که در پیوند با ادبیات مدرن به معماری پرداخته و از کلیت جنبش مدرن سخن گفته و مهمتر آنکه، با بیان شیوا پیچیدگیهای موضوع را صراحت بخشیده و فهم تازهای را...
معمار و روزَش
مهنام نجفی
گرامی داشتن و قدر دانستنِ آنچه گرامی و گرانقدر است امری هم رایج و هم پسندیده است، ولی گرامیداشت معماران و ثبت «روز معمار» در تقویم رسمی بیش از آنکه مایۀ خرسندی باشد، اسباب نقد و اعتراض شد. این رویداد و حاشیههایش نکات جالبی را دربارۀ تلقی معماران، مسئولان، و جامعه از معمار و معماری هویدا میکند. بخش بزرگی از نقدهای مذکور به مناسبت این روز مربوط میشود که تولد شیخ بهایی است. عدهای، غالباً از میان معماران، شیخ بهایی را نمایندۀ شایستهای برای این روز تلقی نمیکنند. استدلالهای متفاوتی برای این ناخرسندی بیان میشود. دستهای شیخ را بهترین نمایندۀ...
ضرورت تماشا
مهنام نجفی
سانسور، ممیزی یا تفتیش، دامنۀ بسیار گسترده و مرزهای مبهمی دارد و سانسورچیها، ممیزان و مفتشان، به مأمورانِ حکومتها و قدرتها منحصر نیستند. گاه هنجارهای مقبول و حتی ارزشها و آرمانهای جمعی بسیار نافذتر و گستردهتر به جعل، تغییر، یا انکارِ رویدادها و خواستها و ایدهها منجر میشوند. اینها، خودبهخود و بیغرض، در عمق نگاه و داوری آدمها نفوذ میکنند و واژهها و مفاهیمی را از سکه میاندازند یا اساساً آنها را از دایرۀ مجاز اندیشه و بیان تبعید میکنند. با کمی تعمق میتوانیم مصادیق متعددی از این سانسور خودخواستۀ جمعی را در زمانها و مکانهای مختلف بیابیم. خیلی وقتها...
امامزادۀ گمشده
مهنام نجفی
دیگر از شهر دور شده بودیم و به محدودۀ شهرک صنعتی در حاشیۀ شهر رسیده بودیم. پس از عبور از درگاه ورودی شهرک، در حاشیۀ چپِ جادهای که به دشت اندور میرسید، تلی از خشت و آجر خودنمایی میکرد. گفتم: این خرابه چیست؟ گفت: الان که هیچ. تلی از خاک است. خیلی پیشتر امامزادهای بود؛ امامزاده علی. گنجکَنها۱ دیگر زیر و رویش کردهاند. گفتم: کسی دیگر به زیارتش نمیآید؟ گفت: نه، میبینی که چیزی از امامزاده نمانده. مردم که به زیارت خرابه نمیآیند. دیگر فراموشش کردهاند. جلال و جبروتش برمیگردد به کودکیِ منِ پیرمرد. کمی بعد به جادۀ خاکی رسیدیم؛ وانتی...
گنبد (پایان ماجرا)
مهنام نجفی
این تغییرات ادراکی، خود، تغییرات دیگری در پی داشت که «مینیاتوریسم نو» نامیده شده است. چیزهای جهان حالا کوچکتر به نظر میرسند؛ همچون اسباببازی. همۀ چیزهایی که پیشتر بر ما غلبه داشتند، همچون کاجی بلند، درهای فراخ، و کوهی برفگیر، به واسطۀ اَبَرگنبد حقیر شدهاند. حجم وسیع و همیشهحاضر ابرگنبد هر آنچه را که در احاطۀ آن است، کوچک جلوه میدهد. دیگر رودخانۀ میسیسیپی چیزی نیست مگر جوی آبی در گلخانهای کودکانه. رشتهکوه راکی به ردیفی از سنگ در جعبۀ شهر فرنگ میماند. در چنین فضایی، رویدادها نیز از اهمیتشان کاسته شده و وجههای نمایشی یافتهاند. تجربههای زندگی دارد به...
گنبد (۶)
مهنام نجفی
هنوز هم عدهای منتقدِ این دستاوردها هستند. ناقدان میگویند که اَبَرگنبد، به مثابۀ نماد افراط و خودنمایی، نشانگر پیروزی نهایی جامعۀ مصرفی است. آنها میگویند که ابرگنبد کشور را به یک مالِ[۱] عظیمالجثه بدل ساخته است که مصرف تبآلود و دیوانهوار را ترویج میکند. به باور آنها، احساسِ بودن در زیر سقفی مشترک و صرفِ زمانی طولانی زیر نورهای مصنوعی در شهروندانِ معمولی هوسِ مهارناپذیر خرید را برمیانگیزد. این واقعیت دارد که احداث گنبد با افزایش سرسامآور خرید مقارن بوده است؛ گویی هر آنچه زیر گنبد سِلِستیلوگس است ــ خانهها، دریاچهها، ابرها ــ برای مصرف به نمایش درآمده و برای...
گنبد (۵)
مهنام نجفی
بحثها دربارۀ گسترش محوطۀ محاط در زیر گنبد در جریان بود که نخستین شهر به انحصار کامل در داخل گنبد رأی داد؛ انحصار در گنبدی وسیع که در آن زمان نماد افتخارآمیز مهندسی پیشرفتۀ هزارۀ جدید بود. عظمت این ساختار و نمایش ظریف و پرطمطراق آن بر اشتیاقها دامن زد؛ این شکوهمندیِ نوظهور از خواستی حکایت داشت که دیگر دستبردار نبود. مخالفانْ انزوای خصومتآمیزِ شهر را به باد انتقاد میگرفتند و آن را که با نیمکرهای از جنس «وِریدیگلو» احاطه شده بود، به شهر محصور قرونوسطایی شبیه میدانستند که فنآوری پیشرفتۀ آن صرفاً تحجّر آن را از نظرها پنهان میکند....
گنبد (۴)
مهنام نجفی
در اوایل بهار تغییراتی حاصل شد. سه رویدادِ مستقل طی ده روزِ سرنوشتساز رخ داد: گنبدسازان مادۀ ارزانتر و مقاومتری به نام «اِسپِلِندیمَگس» یافتند که هزینۀ گنبد را به نصف کاهش میداد؛ هشدار آلودگی هوا یک هفتۀ تمام طول کشید و گنبد، به مثابۀ محیطی پاک، دوباره جلب توجه کرد؛ چندین مورد آدمربایی در شهرکهای کنتیکت، ماساچوست، و ورمونت رخ داد و محبوبیت گنبد، به مثابۀ پناهگاهی امن، بهیکباره افزایش یافت. از این پس، گنبدها در محلات نهچندان ثروتمند نیز ظاهر شدند. جمعیت زیادی جمع میشدند تا ردیفهای عظیم گنبد اسپلندیمگس را که با جرثقیلهای غولپیکر در محل مستقر میشد،...
گنبد (۳)
مهنام نجفی
گنبدهای اولیه کاستیهای مهمی داشت که خیلی زود هویدا شد. دستههای پرشماری از انواع پرندگان، کلاغ و زاغ و گنجشک، بر بالای گنبد مینشستند؛ چشمانداز به آسمان را مسدود میکردند؛ و از خود لکههای بزرگی از فضولات، لکههای سفید مایل به زرد، به جای میگذاشتند. بدتر از آن، بسیاری از پرندگان فریبِ ویویگلاسِ شفافِ گنبد را میخوردند و مستقیم به سوی دیوارهای ضخیم پرواز میکردند و کشته یا زخمی به زمین میافتادند. گنبدسازان، در مواجهه با این مشکل، بهناگزیر هر روز گروههای پاکسازی را گسیل میکردند تا بیرون گنبدها را بشویند، پرندههای زخمی و مرده را جمعآوری کنند، و جعبههای...
گنبد (۲)
مهنام نجفی
همۀ گنبدهای اولیه از مادۀ شفاف «ویویگلاس» ساخته شده و به گونهای طراحی شده بود که کل یک خانه و ملحقاتش را در بر میگرفت. به مدد فنآوری پیشرفتۀ سیمپیچهای مبرّد و فیلترهای تعبیهشده در ویویگلاس، مالکان گنبدها میتوانستند در گرمای تابستان به راحتی در باغچهها و چمنزارهای خُنکِشان قدم بزنند و از آنها لذت ببرند. فواید دیگری هم در کار بود: چراغهای قابلتنظیمِِ فلورسنت امکان روشنایی محدودۀ گنبد را در شب فراهم میکرد. به این ترتیب میشد در گرمترین و شرجیترین غروبهای سالْ بیرون از خانه، در فضایی خنک، کتاب و روزنامه خواند. مالکان گنبدها در تاریکی شب، در...
گنبد (۱)
مهنام نجفی
نخستین گنبدها، جستهگریخته، در محلههای ثروتمند و مسیرهای پَرت ظاهر شدند. این نمونههای نخست، پیش از آنکه چون اخلافشان فراگیر یا رؤیتناپذیر شوند، بسیار جلب توجه میکردند. معدود افرادی که آنها را از نزدیک دیده بودند، در زمرۀ تجملات سبکسرانۀ ثروتمندان تلقیشان میکردند؛ مانند لولههای گرمایشِ زیرزمینیِ باغهای زمستانی یا تالار بولینگ مجهز به ماشینهای خودکار. حتی گزارشگران روزنامهها نمیدانستند با چه لحنی به گنبدها بپردازند؛ از توصیف فنی آنها به تفسیر کنایهآمیز یا تحسین محتاطانهشان در نوسان بودند. عجیب نبود؛ زیرا ویژگیهایی از گنبدها که میتوانست تحسین عدهای را برانگیزد، همزمان، عدۀ دیگری را شاکی و برآشفته میکرد.[ادامه دارد...