×

جستجو

اتاقِ بلکوارا در برلین

در نامه‌ای به تاریخ ششم آگوست۱۹۱۱ که ارنست هرتسفلد از سامرا به فریدریش زاره در برلین نوشته است، آمده:

«زمانی که در محوطۀ کاوش [در بلکوارا] با تئودولیت مشغول کار بودم متوجه یافتۀ جدیدی شدم که رهاسازی‌اش نیاز به کار زیادی دارد: قطعۀ بزرگِ یک‌پارچه‌ای از یک سقف با تزیینات گچی. سقف طبیعتاً از طرف تزییناتش رو به زمین قرار گرفته. [...]

 طرحِ [تزیینات] سقف بسیار ساده است. بابت این کاوش بسیار خوشحالم، از یک سو به این دلیل که تا کنون دربارۀ سقف‌ها چیزی نمی‌دانستیم؛ و از سویی دیگر به خاطر اینکه می‌توان یک اتاق کوچکِ منقور [منظور بلکواراست] در برلین  برپا کرد: دیوارها با ازاره‌هایشان، طاقچه‌ها، درها، سقف، همه چیز واقعی! از تزیینات ازاره‌ایی‌ که به خوبی بر جای‌مانده است حدود دویست مترِ یک‌پارچه در وضعیت خوبی جدا شد. از آنچه دو یا صدها عدد مشابه وجود داد خلیل‌بیگ باید [چیزی] به بغداد تحویل بدهد؛ در غیر این صورت خیلی به دور از اخلاق خواهد بود. اگر او این کار را نکند قطعات اینجا می‌ماند و در عرض چند سال نابود می‌شود.

طاقچه‌های اصلی‌ای که نمی‌توان آنها را جدا کرد و تنها می‌توان مشابه‌شان را بازسازی کرد برای به نمایش‌گذاشتن قطعات تکیِ زیبا ایده‌آل هستند و دیوارهای مابین‌شان برای آویران کردن اشیاء. من می‌توانم یک طرح زیبا و ناب برای آن نقاشی کنم.»

این نامه متعلق به دورۀ اول کاوش‌های هرتسفلد در سامراست که در فاصلۀ زمانی دوازدهم جولای و نهم اکتبر سال ۱۹۱۱ میلادی انجام شد. مدت کوتاهی پس از این دورۀ کاوش کتاب بسیار کوچکی به نام گزارش اولیۀ کاوش‌های سامرا (در سال ۱۹۱۲ م) منتشر شد؛ اما کتاب مفصلی که هرتسفلد دربارۀ معماری سامرا قصد نوشتنش را داشت هیچ‌گاه منتشر نشد. از این‌رو مهم‌ترین منبع برای شناخت معماری سامرا نوشته‌های شخصی هرتسفلد است که شامل نامه‌ها و دفترچه‌های یادداشت اوست. تا کنون بخشی از این نامه‌ها و یادداشت‌ها به صورت پراکنده منتشر شده؛ از جمله متن بالا که در پیوست کتابِ کاوش‌های سامرا نوشتۀ توماس لایستن آمده است.

 

*توضیح تصویر: یکی از خانه‌های سامرا با تزیینات ازاره و طاقچه‌ها

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
جستار چهارم از پنج جستار در باب نقش معماری و شهر در رمان یوسف‌آباد، خیابان سی‌وسوم، نوشته‌ی سینا دادخواه [۴] | نازنین عارف‌کیا
آخرین راوی رمان، دختری بیست‌­ساله به اسم نداست که نام او نیز مانند سه شخصیت دیگر، از بخش اول تا چهارم بارها تکرار شده و در تمام بخش‌­های دیگر حضور دارد. تجربه‌­ی ندا در مواجهه با شهر و بناها قدری متفاوت با بقیه­‌ی راویان است؛ چرا که مسیر زندگی او نیز تفاوت­‌های زیادی با باقی شخصیت­‌ها دارد. او که دوران نوجوانی خود را، مانند سامان، در شهرک اکباتان گذرانده، زمانی ناچار به کوچ همراه خانواده­‌اش شده و به بندرعباس می‌­رود.
گزیده‌ی متن؛ به مناسبت روز سعدی
صبح به اتفاق یاران به زیارت آرامگاه حافظ و از آن پس به ساختمان مقبره‌ی سعدی شتافتیم. نخست در مدخل اللّه‌اکبر طاق دروازه‌ی قرآن را...
گزیده‌ی متن؛ به مناسبت روز سعدی
هم‌خون بودن و خون ملی یعنی چه؟ کسی چه خبر دارد که در عروقش چه خونی جریان دارد؟ این همه ادوار که بر ما گذشته،...
«زنان و صنعت ساختمان در بریتانیا و ایرلند عصر جرجی» | کانر لوسی
با اینکه نقش زنان، در جایگاه طراحان و/یا بانیان معماری، در سده‌ی هجدهم میلادیِ بریتانیا و ایرلند بیش از پیش شناخته شده، نقش آنها در ساخت معماری مناقشه برانگیز باقی مانده است. این موضوع، در این مقاله، با بیرون کشیدن بسیاری از منابع درجه‌ی دوم و همچنین اسناد اصناف و دیگر منابع اولیه در لندن و دوبلین، روشن می‌شود.

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر