ساسانی یا اسلامی؟ مسئلۀ دُنالد ویتکُم این است.
احسان طهماسبی
اگر در ابتدا بخواهیم خلاصه و مضامین اصلیِ مقالۀ ویتکم را بیان کنیم، باید بگوییم که در اینجا ویتکم با بررسیِ برخی آثار معماری و محوطههای کاوششدۀ منسوب به ساسانیان و مسلمانان متقدم، دربارۀ تاریخگذاری و گسست و تداوم فرهنگی میان دو دوره بحث کرده است. وی ابتدا به این اشاره کرده که از نظرِ بسیاری از پژوهشگران، فتح مسلمانان بهمثابۀ پایانِ عهد باستان بوده؛ با این همه نویسنده معتقد است که حوادث سیاسی و تغییرات فرهنگی معمولاً همگام نیستند. ویتکم در ادامه دربارۀ برخی آثار امویان سخن میگوید که در آنها تداومِ هنر ساسانی به چشم میخورد (تصویر ۱)؛...
بانیان شهرها
مطهره داناییفر
از مقولات پربسامدی که در متون برهۀ گذار، از دورۀ ساسانیان به دوران اسلامی، به مناسبتهای گوناگون ذکر آن رفته است نام بانیان شهرهاست. اگر موضوع اصلی متنی، همچون سیرالملوک، شرح زندگی پادشاهان و بزرگان باشد، ساختن و آبادان کردن شهرها به دست ایشان از جمله اقدامات ذکرشدنی است و همین عمل است که آنان را در نزد مردم بلندآوازه میکند. اگر موضوع متنی معرفی و شناخت شهرها باشد، نام بانیان آن شهرها نیز در معرفیشان میآید؛ چنانکه گویی معرفی شهر با معرفی بانی آغاز (و شاید تمام) میشود. اهمیت بانیان شهرها در این متون مشابه اهمیت تبارنامهها و سلسلۀ...
گذاری بر رسوم دارالخلافة
صفا محمودیان
متونی که در روزگار عباسیان نوشته شده، عموماً شامل شواهد و سرنخهای بسیاری است که نشاندهندۀ تداوم سنتهای ایرانی در دربار عباسی است. بخش مهمی از این سنتها را دانشمندان، دبیران و صاحبمنصبان ایرانی که به مراکز خلافت عباسی مهاجرت کرده بودند به دربار عباسی منتقل کرده و بخشی دیگر را کتابهای فارسی که در این دوره به عربی ترجمه شده بود. به عنوان نمونه، روایتِ مشهور طبری از محاکمۀ افشین مقابل خلیفه معتصم (حک. ۲۱۸ ـ ۲۲۷) نشان میدهد که خلیفه در منزلش کتاب کلیله و دمنه و کتاب مَزْدَک را نگه میداشته است.[۱] برخی سنتهای کهن ایرانی تا...
پیشگفتار؛ برهۀ گذار، لایههای تاریخ معماری، و تقطیعهای اعتباری
مهرداد قیومی بیدهندی
کلیشهٔ تقطیع تاریخ و تاریخ معماری سرزمینهای اسلامی به دورانهای پیش از اسلام و اسلامی، با همهٔ فوایدی که داشته، رفتهرفته همهی شروط تقطیع سودمند را کمابیش از دست داده است. این دیوار در طی دوسه سده مطالعات شرقشناسی و اسلامشناسی چندان بلند شده که دانشوران را از پیوندهای دو سوی آن غافل کرده است. این دیوار چندان ستبر شده که حقایقی در زیر آن پنهان مانده است. این دیوار چندان ماندنی شده است که همهٔ لایههای فرهنگ و جامعه را یکسان تقطیع کرده و این پیوستار را پیش چشم محققانْ متشکل از دو پارۀ ...
تئاتر شهر: بحثی در نسبت داوری آثار معماری و اصالت
مدت کوتاهی بعد از درگذشت علی سردار افخمی، در روزهای ۳ و ۴ دی ۱۳۹۹ دو یادداشت از علی کیافر، معمار و مدرس معماری ساکن ایالات متحده، در روزنامۀ شرق منتشر شد: «تئاتر شهر تهران: جامهای نوین و پربها یا پیرایشی بر جامۀ دیگران» و «تئاتر شهر: پیرایشی تزیینی یا اصالت در طراحی». در این دو یادداشت، آقای کیافر با تکیه بر شباهت تئاتر شهر تهران، اثر سردار افخمی، با بنای تالار بکمن، یک آمفیتئاتر در محوطۀ دانشگاهی در ایالت کالیفرنیای امریکا، اثر ادوارد دارل استون، توضیح داده است که از نظر او تئاتر شهر در واقع طرح اصیلی ندارد....
ارجنامۀ زهرا اهری؛ به جای مقدمه
دکتر زهرا اهری بیش از سی سال در شناختن و شناساندن شهر و معماری در ایران کوشیده است. فعالیتهای دانشورانۀ ایشان از میانۀ دهۀ ۱۳۶۰ و در مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن آغاز شد، در گروه شهرسازی دانشگاه هنر تهران و بعداً با تأسیس دورۀ مطالعات معماری ایران در دانشگاه شهید بهشتی که خود ایشان جزو دستاندرکارانش بودند، در این دانشگاه ادامه یافت. یکی از اهداف قرار دادن هفتۀ پژوهش در تقویم، پاسداشت و تجلیل از پژوهشگران است. در همین چارچوب، آسمانه به منظور تجلیل و قدردانی از دکتر زهرا اهری مجموعۀ حاضر را به همت دانشجویان، همکاران و دوستان...
ارجنامۀ هادی ندیمی؛ پیشگفتار
دکتر هادی ندیمی بیش از چهل سال با آموزش و پژوهش مسیر آبادی و آبادانی ایران را پیموده است. قدردانی از ایشان و ارج نهادن بر فعالیتهای دانشورانه و معلمانهشان البته بایست بسیار پیش از این صورت میگرفت. امسال، به رسم خود ایشان هفتۀ پژوهش را فرصتی دیدیم تا این بار از خودشان در مقام پژوهشگر و استادی بسیار اثرگذار در حوزۀ معماری در دهههای اخیر در ایران قدردانی کنیم و در فرصت کوتاهی که داشتیم به همت تعدادی از دوستان، دانشجویان و همکارانشان مجموعۀ حاضر را تدوین کردیم. این مجموعه در چهار بخش، شامل یادداشتهایی در پاسداشت ایشان...
ارجنامۀ فرهاد نظری؛ پیشگفتار
دکتر فرهاد نظری کمی بیش از بیست سال است که از راههایی پرشمار در کار دعوتی همگانی به ارج نهادن بر فرهنگ و میراث ایرانزمین است و بهخصوص در قیاس با طول دورۀ فعالیت حرفهای چه در زمینۀ پژوهش و چه در حوزۀ اجرایی کارنامهای بسیار پربار و اثرگذار دارد. برای ما باعث افتخار بود که مقارن با هفتۀ پژوهش تلاش کنیم گوشهای از این کارنامۀ درخشان را بشناسانیم و بابت کوششهایشان از ایشان قدردانی کنیم. مجموعۀ حاضر که به همّت دوستان و همکاران دکتر فرهاد نظری تدوین شده است، شامل یادداشتهایی «در منقبت» ایشان، جستارهایی در حوزههای علاقه و...
جستار روایی: تمام شهرهایی که نساختهایم
محمدجواد زرین
آنطور که نقل کردهاند مشتاق علیشاه، عارف نامی، پیش از سنگسارش به دست مردم گفته است: «چشمانم را ببندید که من از چشمان این مردم میترسم». ترس از چشمان مردم شهر، همهی مردم شهر، چیزی نیست که بتوان عمری با آن سر کرد. مسئله اینجاست که چرا در حفظ حرمت خاک باید شکایت را تا لحظه مرگ در دل نگه داشت و غریبگی شهر را به شکایت فریاد نزد؛ حتی وقتی اهالی همان خاک پیشقدمان احتمالی جنایتند. آنهایی که به هر طریق حرفشان را گفتهاند به کنار، بسیاری دیگر که در فهم و وصف منشاء سازشناپذیری با جهانشان نه از...
جستار: پیش از کالبد
پارسا طی
جمهوری اسلامی ایران در طول حدوداً ۴۰ سال سعی داشته است بر جنبههای مختلف آرمانشهر خود جامهی عمل بپوشاند. این جنبش پای خود را فراتر گذاشته و سعی دارد برای آرمانشهر خود کالبدی در نظر بگیرد؛ اما پیش از این لازم است بازنگریای در صورت فعلی جامعه و محیط آن صورت گیرد. در جامعهی امروز ما با قشرهایی مواجه میشویم که در ایدئولوژی ۵۷ و کالبد آرمانشهر جایی نخواهند داشت. این قشر از جامعه را عاملی خارجی شکل نداده و از جایی دیگر به اینجا وصله نشده است؛ بلکه در همین بستر وجود یافته است. اگر بپذیریم که ظهور و وجود هر چیز بنا بر علت و نیاز شکل میگیرد، آنگاه حضور این قشرهای اجتماعی ناشی از نیازی است که با تعریفهای مذهبی و اجتماعی پنجاهوهفتیها در مغایرت است. چرخ آرمانشهر بر پایهی هماهنگی و کارکرد درست صورتهای آن است که میچرخد. در سیر تحقق آرمانشهر که از ۵۷ تا امروز ادامه دارد، قشرهای اجتماعی نامتجانس و مغایر شکل گرفتهاند. معتادان را به عنوان نمایندهای از این قشرها برمیگزینیم؛ معتاد در وهلهی اول در کالبد شهر آرمانی ما جای نخواهد داشت و وجودش حتی در کالبد فعلی شهر هم شایسته نیست. از بین رفتن آنها در عمل ممکن نیست و...
جستار: چند پرسش دربارهی یک پیشنهاد
محمد علیزاده
جستار: معماری شهرهای بیهویت ما
منیژه خادمی
در این سخنرانی، روحانی به راهی برای ماندگار شدن معماری ایران به مثابهی نماد و تابلویی برای جهانیان اشاره میکند و آن را معماری جمهوری اسلامی ایران مینامد. او میگوید همانطور که معماری دورهی صفویه یا قاجاریه داریم باید معماری دورهی جمهوری اسلامی ایران هم داشته باشیم؛ اما نکتهی قابل تأمل این است که آیا در دورهای مانند صفویه صرفاً سعی کردهاند کار خودشان را به خوبی انجام دهند یا به ماندگار شدن معماریشان به مثابهی نماد یا تابلویی برای آیندگان فکر میکردهاند؟ از سویی دیگر او طوری از معماری دورهی صفویه و قاجاریه یاد میکند که گویی هر دورهای...
دربارۀ پروندۀ «شهر جمهوری اسلامی ایران»
سمانه محسنی
یکی از مباحث درس آداب نوشتن دربارۀ معماری در نیمسال جاری انواع نوشته دربارۀ معماری به اعتبار مخاطب و رسانه بود، بعد از این مبحث، به همراه آقای دکتر مهرداد قیومی، مدرس این درس، تمرینی برای دانشجویان ورودی ۹۸ مطالعات معماری ایران دانشگاه شهید بهشتی طراحی کردیم تا نوشتن این انواع را در عمل بیازمایند. آنچه در انتخاب موضوع این تمرین اهمیت داشت این بود که موضوع طوری باشد که صرفاً تاریخی نباشد و افق دید دانشجویان را از حیث گسترۀ موضوعاتی که به معماری و نوشتن از آن مرتبط است بازتر کند. در این تمرین بنا بر این بود...
طرح مقاله: چگونه میتوان به آرمانشهر دست یافت؟
مهدیار امانی
سالیان سال است که انسان به دنبال مدینهی فاضله یا آرمانشهر خود میگردد. نگاهها بعضی مواقع نزدیک و بعضی مواقع از هم فاصله میگیرد. چه فارابی و چه بیکن همه به دنبال پاسخهای خود در آرمانشهر میگردند.
پست اینستاگرام | آیا این شهر زیبا میشود؟ | آشفتهایم
احسان اشراق و ساناز لری امینی
**آیا این شهر زیبا میشود؟ **
خلاصه اینکه: رشته توییت
مهرنوش دلشاد
۱. جمهوری اسلامی ایران اندیشۀ آرمانشهرگرایانه دارد. انقلاب ۵۷ حالت دفعی تحقق وجوه سیاسی و مذهبی این آرمانشهر است. در طول این سالها هم حکومت آرزوی تحقق وجوه اقتصادی و اجتماعی را در سر پرورانده و اصلا دور از ذهن نیست که حالا به دنبال تجسد کالبدی این آرمانشهر باشد.
جستار: از همین خاک جهان دگری ساختن
مهرنوش دلشاد
مقصد زندهدلان خواب پریشانی نیست از همین خاک جهان دگری ساختن است «اقبال لاهوری» آرمانشهر جامعهای آرمانی و بدون کاستی است؛ اما به همهی وجوه سیاسی، اقتصادی، مذهبی، اجتماعی و فرهنگی توجه میکند. تحقق آرمانشهر منوط به تحقق تک تک این وجوه و کارکرد درست رابطهی بین آنهاست. اگرچه اندیشمندان این حوزه همواره نامهایی به آن دادهاند که خبر از غیرقابل تحقق بودن ایدهی آن میدهد؛ مثلاً سهروردی که آن را ناکجاآباد و تامس مور که آن را یوتوپیا [۱] میخواند. در نظر نگارنده این ایده از این رو که وضعیتی آرمانی را تصویر میکند که حداقل میتوان تا مراتبی...
مقدمه: چرا شهر «جمهوری اسلامی ایران»؟
فرزاد زرهداران
در زمستان سال نودوهفت، طرحی در وزارت مسکن و شهرسازی به تصویب رسید که بنا بر آن مقرر شد ۴۰۰هزار واحد مسکونی در شهرهای جدید و بافتهای فرسوده ساخته شود. این طرح «طرح اقدام ملی مسکن» نام گرفت. هدف این طرح آن است که با مساعدت دولت افرادی را که طی چهارده سال گذشته زمین یا خانه برای خود نداشتهاند صاحبخانه کند. اکنون مراحل شناسایی افراد ذیصلاح برای استفاده از تسهیلات این طرح رو به پایان است و سیاستگذاریهای کلان برای پیشبرد این پروژه آغازشده است. در پنجم شهریورماه سال نودوهشت، مراسمی برای آغاز عملیات اجرایی طرح اقدام ملی برگزار...
جستار: اقدام ملی ناظر بر تحولات اقلیمی
حمیدرضا بابایی
پیش از ورود به بحث دربارهی صحبت های رئیسجمهور چند نکته قابل بررسی است. رئیسجمهور میگوید: «یک شهر بسازید»؛ اما در این باره که این شهر چگونه شهری باید باشد نکتهی خاصی را مطرح نمیکند، البته میتوان فرض را بر این گذاشت که قصد ایشان تنها طرح این مسئله است و ادامهی کار را به متخصصان این عرصه محول میکنند؛ اما نگاه دیگر این است که ما برمبنای همان چند جملهای که ایشان گفتهاند بحث را پر و بال بدهیم، به نحوی که انگار اندیشهها و پیشنهادهای این شهر را در این سه چهار جمله میتوان یافت. فقط اینکه چون گفتههای ایشان مختصر و کمی مبهم است، امکان برداشتهای مختلف وجود دارد. شاید به خاطر همین ابهام، برخی از بیانات ایشان با هم متناقض به نظر برسد؛ اما ما فرض را بر سازگاری سخنان ایشان میگذاریم. در این نوشته تنها به چند نکته از مسائل نهفته در جملات ایشان اشاره و درنهایت پیشنهادی درخصوص این شهر عرضه میشود.
جستار: خودشیفتگی در آیینهی شهر آرمانی
سارا بمانیان
روحانی، رئیس جمهور کشورمان در سخنرانیای گفته است: «این کار ماندگار است. یک شهر درست کنید به نام جمهوری اسلامی، که اگر پنجاه سال بعد یک نفر آمد گفت آقا این معماری، معماری صفویه است، آنیکی معماری (نمیدانم) قاجاریه است... کو معماری جمهوری اسلامی ایران؟ کجاست؟» طی چهل و اندی سال حکومت جمهوری اسلامی ایران، هشت سال جنگی بود با عراق که ویرانیهایی برای شهرهای مرزی مثل آبادان و اهواز در پی داشت که هنوز هم ترمیم نشده است. بهجز آن هشت سال که چندان فرصتی برای ساختوساز نبوده، شهرهای جدیدی ساخته شده است. بسیاری از شهرها گسترشیافته و چهرهی شهرها عوض شده است؛ اما گویا این بسط و تغییرات با شهر جمهوری اسلامی مدنظر آقای روحانی سنخیتی ندارد. در ادامهی صحبتهایش میگوید: «البته کارهایی شده، نه که هیچ کاری نشده. اما آنی که ما بتوانیم نشان بدهیم بهعنوان یک نماد، بهعنوان یک تابلویی که جهان...» [^1]: اشاره به افسانۀ نارسیس
نگاهى گذرا بر فاجعۀ دردناک پلاسكو
پرویز پیران*
به هنگام خيره نگاه كردن به جعبۀ جادو يا جادوگرى كه تلويزيونش خوانند و مشاهدۀ فرو ريختن ساختمان نمادين شدۀ پلاسكو آوار بيشمارى پرسش بر جان آدمى فرو مىريزد؛ وحشت عظيم درك اين مسئله كه در قرن بيستويكم ميلادى با اين همه پيشرفت خيره كنندۀ فنى و دورانى كه هوشمند و دانشبنيانش مىخوانند، اين چنين به ارزانى آتشنشانان شجاع و در اين قحطسال دمشقى با وجدان حرفهاى و كارگران زحمتكش و حتما شريف و صاحبان مغازهها پرپر ميشوند و شمار بيشترى از هستى ساقط؛ چه بايد گفت؟ خوشبختانه سردردى سهمگين هجوم مىآورد تا راه بر خشم و احساس ناتوانى بر بندد. دو روزى مىگذرد تا با آرامشى نسبى دوباره به فاجعهاى عظيم و در همان حال تراژيك، پرداخته شود. چنانچه به ساده كردن ابعاد گوناگون و در هم تنيدۀ مسئله اقدام شود به چهار سرفصل ميتوان بسنده كرد: نخست عوامل انسانى كه اجنبى آن نيز ميتواند هيومنـور باشد؛ دو ديگر عوامل اطلاعات يا ارتباطمحور يا اينفوـور؛ سوم مباحث فنى يا تكنوـور و در فرجام مسايل سازمانمحور يا اورگوـور. صورت مسئلۀ ساده شده بخش بندى پيش گفته را تاييد مىكند. سوژهاى (ساختمان پلاسكو)، در لحظهاى (زمان)، به آتشى عظيم (رخداد)، دچار شده و آتشنشانان و عوامل ديگرى در خیابان استانبول (مكان يا...
به مناسبت سالگرد آتشسوزی ساختمان پلاسکو
فرزین فردانش*
این روزها که مصادف است با سالگرد آتشسوزی ساختمان پلاسکو، شاهد روی دادن سوانح دیگری هم در گوشه و کنار کشور هستیم؛ مانند زمینلرزههای استانهای کرمانشاه، هرمزگان، البرز و دیگر نقاط کشور، فرونشست زمین در دشت قزوین، آتشسوزی کشتی نفتکش ایرانی در چین، سوانح گوناگون رانندگی، هوایی و ریلی و مانند آنها. این رویدادهای ناگوار باعث یادآوری سه نکته مهم میشود: ۱ . سانحه خبر نمیکند ... نخستین نکته آن است که سانحه، چه طبیعی و چه ساختۀ دست بشر، هیچ وقت قابل پیشبینی نیست. این نکته تنها مختص به کشور یا زمینهای خاص نیست. ماجرای انفجار رآکتور فوکوشیما در کشور ژاپن نشان داد که در کشوری سراپا نظم و ترتیب و در محیطی فنّی که ضوابط ایمنی آن در بالاترین حد ممکن رعایت میشود نیز، سانحه رخ میدهد. آری؛ غافلگیری در سرشت سانحه است. در تهران نیز، به رغم هزینههایی که در چند دهۀ گذشته برای مطالعۀ لرزهخیزی این کلانشهر صرف شده است، خوشبختانه زمینلرزۀ مهمی روی نداده است. امّا، در همین سالها، در پایتخت ایران سوانح مهمی نظیر سیلهای گلابدره و کن، فرونشستهای زمین و آتشسوزیهای گستردهای در بازار تهران و ساختمان پلاسکو روی داده است ـــ سوانحی که روشن شد انتظار آنها را نداشتیم و برای رویارویی...
نگاهی به پدیدۀ کنشگرنمایی در بستر فاجعۀ پلاسکو
علی طیّبی*
مطمئناً اگر گروهی هرچند کوچک با دغدغه آسیبپذیری ساختمانهای بلند یا آتشسوزیهای شهری به طور پیوسته برای مدت طولانی بر این موضوع فعالیت کنند، میتوانند از اتفاقی همچون پلاسکو به عنوان بزنگاهی خاص برای نشاندن بحث خود بین جامعه و تصمیمگیران استفاده کنند، در زمان بروز چنین حادثهای بیشترین حضور را کنار مسوولان داشته باشند، و سالگرد این رویداد را در تقویم سالیانه خود وارد کنند و هر سال در چنین روزی به حساسسازی در این موضوع بپردازند بدون اینکه به واکنشگری، اکتوریستی، یا حساسیت فصلی دچار شوند.
مدیریت شهری و فعالیتپذیری شهر
فردین یزدانی*
در حقیقت نظام اداره اقتصاد کشور و به طریق اولی نظام ادارۀ شهر از دهۀ ۱۳۷۰ به بعد نتوانسته است به ایفای نقشی مطلوب در مدیریت اقتصاد کشور و اقتصادی کلانشهرهایی مانند تهران بپردازد. این نظام با سوگیری به سمت اهداف بسیار کوتاه مدت و آنی به جز رفع گذران مسائل و به صورت روزمره، عملاً نتوانسته است تاثیری بر رشد و توسعه اقتصادی شهر تهران برجا گذارد
مالک ساختمان پلاسکو: کلیه شهروندان تهران
بیژن شافعی*
ساختمان پلاسکو که در محدودۀ تقاطع خیابان استانبول و فردوسی قرار داشت در سال ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۷ طراحی شد و ساخت آن تا سال ۱۳۴۱ به طول انجامید و در همان سال افتتاح شد. این بنای بلندمرتبه بوسیله دو آرشیتکت آمریکایی به نامهای بنجامین براون و اسپرو دالتاس طراحی شد. این دو در سال ۱۳۳۶ (۱۹۵۷ میلادی) در تهران شرکت براون-دالتاس و شرکا را تشکیل دادند. این شرکت به مدت ۲۵ سال در ایران و عربستان فعال بود و به جز ساختمان پلاسکو بناهای دیگری نیز در ایران به اجرا درآورده است. دیدگاه شرکت در پروژههایش استفاده از مصالح محلی، کارگرهای ماهر و تنظیم مخارج مناسب برای پروژه بوده که در اغلب بناهای طراحی شده توسط آن در دهۀ پنجاه و شصت میلادی رعایت شده است. [۱]بدون شناخت و بررسی زمینههای شکلگیری یک اثر تاریخی یعنی بررسی زمینههای داخلی و همچنین بررسی تأثیر تحولات معماری جهان در آن دوران، نمی توان برداشت صحیحی از اهمیت آن اثر در معماری دوران تحول داشت. بدون شک ساختمان پلاسکو با توجه به قرارگرفتن بنا در یک دوره انتقال، از نقاط عطف تاریخ معماری شهر تهران محسوب میگردد. بررسی تاریخ شکلگیری، حیات و مرگ این بنا و انتخاب جایگزینی برای آن، نیازمند مطالعات گستردهای...
«جایگزین پلاسکو» یعنی چه؟
محمدرضا حائری مازندرانی
هنوز این پرسش به قوت خود باقی است که معانی جایگزین ساختمان پلاسکو در یک سال گذشته چه بود و هنوز نیز در سالگرد سوختن پلاسکو این امکان وجود دارد که تصمیمگیران، فرایندِ رسیدن به ساختمان جایگزین را بطور شفاف توضیح دهند. در گفتگو با هفت سئوال زیر سعی شد تا فضای مورد نظر یکی از اهالی تهران برای یافتن معانیِ جایگزین پلاسکو روشن شود. ۱. آیا پلاسکو یک ساختمان بود که آتش گرفت؟ بله. پلاسکو یک ساختمان بود. اما یک ساختمان معمولی و مستعمل نبود. این ساختمان با تاریخ معاصر شدن شهر تهران عجین شده بود و میتوان از آن به عنوان یک خاطره جمعی نام برد. این بنای بلندقامت با اسکلت فلزی نمایندگی گرایشهایی را در معاصر شدن و مدرن شدن شهر ما بر عهده داشت. بیآنکه در این جا به ارزیابی ساختمان پلاسکو پرداخته شود این بنا به عنوان یک خاطره شهری تاثیرگذار با منظر شهری و فعالیتهای تهرانیها گره خورده بود، خاطرهای که در طی زمان شکل گرفت و با آن تهرانیها با تصورِخود این فضای شهری را تصویر کردند. بی آنکه برنامهای از پیش تصویب و یا از بالا تصمیم گرفته شود. ۲. آیا پلاسکو ساختمانی متعلق به یک مالک است و تنها مالک میتواند...
پلاسکو: همه مقصریم
مجتبی بدیعی
آسمانخراش جهنّمی یکی از فیلمهای ماندگار تاریخ سینماست که اهمیت معماری و دانش فراگیر مهندسی ساختمان را بهویژه در ساختمانهای بلندمرتبه به خوبی نشان میدهد. ساختمان هر چه بزرگتر و پیچیدهتر و بلندتر میشود، ضرورت نقش مدیریت و نظارت محوری معماران را علاوه بر طراحی اولیّۀ آن بهتر و بیشتر خاطرنشان میکند. این تنها و تنها معمار است که با کلیّت ساختمان بهویژه ساختمانهای بزرگ و پیچیده و بلندمرتبه از ابتدا تا انتها (از طرّاحی تا نازککاری و نماکاری) همراه است و نمیتواند و نباید که با آن به صورت بخشی و موضعی برخورد نماید. معماران این گونه ساختمانها به سان کارگردان یک فیلم باید دانش و تجربه و زبان ارتباط با کلیۀ عوامل دست اندر کار یک ساختمان را بلد باشند تا بتوانند آن را راهبری نمایند و ضامن صحت و دقت اجرای طرحشان باشند. اما ساختمان علاوه بر مراحل طراحی و ساخت، به دو دانش دیگر هم محتاج است: الف-دانش و تجربۀ مدیریت و نگهداری ساختمان در طول مدت عمر و حیات آن؛ ب- دانش بهرهبرداری درست مالکان و ساکنان از ساختمان به نحوی که آنان بدانند که تنها مالک و صاحب حقوقی فضای در اختیارشان هستند و حق دستکاری و تغییر در تأسیسات و تجهیزات و سازه و...
ساختمان پلاسکو از نماد سرمایهداری مدرن تا نماد؟
زهرا اهری
از دهۀ چهل گفته میشد که ساختمان پلاسکو را به عنوان نماد سرمایهداری مدرن میسازند. نکتۀ مهمی در این عبارت وجود دارد. به جای این که بنا در جریان طبیعی حیات خود به نماد چیزی تبدیل شود به عنوان نماد چیزی ساخته میشود. تفاوت بین این دو فرایند دقیقاً در نحوۀ جریان یافتن حیات در آن بنا و ماهیت فعالیتهای آن بروز میکند. چنان که دیدیم، با توجه به ماهیت فعالیتهایی که در پلاسکو حتی در همان دهههای قبل از انقلاب رخ میداد، این بنا نماد آن بخش از سرمایهداری مدرن نبود که نیاز به تمرکز در مکان داشته باشد...
نه دیروز نه فردا
سعید خاقانی
حال که سرو قد پلاسکو شکست، جایگزین جوانش چگونه باید باشد؟ جایگزین پلاسکو نمیتواند در حال زندگی کند. جایگزین پلاسکو نه میتواند در گذشته بماند و آن را بازتولید کند چرا که مضحک می شود، پیری رها شد تا مرد، حالا بزرگداشت گرفتن نشان از دورویی فرزندانی میکند که در درجه ی اول او را کشتند؛ از آنسو هم نمی تواند به آیندهای خالی پرتاب شود و طوری رفتار کند که انگار اتفاقی نیفتاده است، نه خانی آمده است و نه خانی رفته است، نه پلاسکویی اینجا بود و نه پلاسکویی ریخت!
ساختمان پلاسکو: یکی از هزاران
سولماز حسینیون*
ساختمان پلاسکو یکی از اولین بناهای مدرن در ایران بود که در زمان خود و حتی سالها پس از ظهور خود به عنوان نمادی در شهر تهران باقی ماند. علیرغم نقدهایی که به مکانیابی آن در میان بافت تاریخی تهران شده است، این بنا بخشی از تاریخ ما و هویت ما، نه تنها برای شهر تهران که برای دوران تحول کشور ما به سوی مدرنیته بود. اما همۀ این هویت و تاریخ در عرض چند ساعت فروریخت؛ هرچند نابودی هویتی ما از طریق تخریب نشانهها و نمادهای معمارانۀ ما دهههاست که توسط متخصصین و کارشناسان همین مرز و بوم آغاز شده و با روندهای سودجویانه به صورتی جدی ادامه داشته و دارد. فاجعۀ پلاسکو تنها بروز قابل پیشبینی یکی از فجایعی بود که هر لحظه زندگی روزمرۀ ما را در بناها و محیطهای ناامن شهر تهران و سایر شهرها تهدید میکند. بحث مدیریت بحران در ساختمانها و شهرها بحث جدیدی نیست و مسلماً با یک نگاه ساده میتوان عمق فجایع محتمل متعددی را که هر لحظه احتمال وقوعشان زیرپوست این شهر و بهتبع شهرهای دیگر کشورمان میرود، مشاهده کرد. اما نتیجه هربار حذف است. هرچه از جنس کارشناسیهای دلسوزانه و هشدارهای تخصصی است باید حذف شود تا باور کنیم «همه چیز...
جامعۀ بیانباشت
سعید مدنی قهفرخی*
برخی اصرار دارند تاریخ ایران را از ورود اسلام به رسمیت بشناسند؛ گروهی تاریخ معاصر را با پانزده خرداد آغاز میکنند و گویی نهضت ملی و دکتر مصدق به تاریخ باستان تعلق دارد؛ دسته ای هم تاریخ معماری و صنعت و سینما و هنر را به پیروزی انقلاب ۵۷ نسبت میدهند. در همۀ این موارد گرایش به نفی تاریخ و گذشته وجود دارد. کسی که مدعی میشود برای اولین بار موضوع یا مسئلهای را مورد بررسی قرار داده در واقع سعی دارد بر انباشتی از تجربه و دانش پیش از خود سرپوش بگذارد.
پلاسکو را فراموش نکنیم: پروندهای در سالگرد حادثۀ ساختمان پلاسکو
صبح روز ۳۰ دیماه ۱۳۹۵ در طبقات بالایی ساختمان پلاسکو با جرقهای نابهنگام، حاصل اتصال در سیمکشی برق در مجاورت یک کپسول نشتکردۀ گاز، آتشسوزی مهیبی آغاز شد. اما واقعاً چه شد که آتشسوزی پلاسکو روی داد؟ به علت جرقۀ نابهنگام و نشت گاز؟ یا به علت اینکه به جز آن کپسول گاز کارگران در زمستان سرد تهران راه دیگری برای گرم کردن محیط کارشان نداشتند؟ یا آنکه کارفرما راه امنی برای گرم کردن آن کارگاه فراهم نکرده بود؟ شاید آتشسوزی اجتنابناپذیر بود اما مالک ساختمان، بنیاد مستضعفان، بایستی از پیش تمهیداتی برای پیشگیری از گسترش سریع آن در نظر...