×

جستجو

رد پای کتیبه‌های خطِ بناییِ مسجدِ جامعِ عباسی در دیگر سرزمین‌ها

طرح یک پرسش جزئی، می‌تواند نتایج برجسته‌ای در پی داشته باشد و گزاره‌های کلی را تحت تاثیر قرار دهد. به طور مثال، در جلوخان مسجد جامع عباسی، تعدادی کتیبه خط بنایی وجود دارد که دارای ابعاد کوچکی هستند و از همین رو ممکن است کمتر بازدیدکننده‌ای متوجه آن‌ها و تنوعشان شده باشد. طرح پرسش در مورد طرح، متن و رنگ بکار رفته، گذشته هر کدام و نظم احتمالی میان این کتیبه‌ها ممکن است به نظر پرسشی جزئی برسد که بررسی آن بر مرزهای دانش تاریخ معماری اثری نگذارد. تصویر ۱، جانمایی و نحوه نام‌گذاری این کتیبه‌ها را نشان می‌دهد. یکی از یافته‌هایی که می‌تواند گزاره‌های کلی را تحت تاثیر قرار دهد، تکرار طرح بعضی از این کتیبه‌ها در بناها و کشورهای دیگر است. 

به طور مثال، کتیبه‌هایی مشابه[۱] با کتیبه ش۱۱ (و ش۲۳ که طرح یکسانی دارند) در بناهای دیگری نیز آمده است. این طرح به گونه‌ای است که هم سواد و هم بیاض آن خوانده می‌شود (متن سواد: محمد و متن بیاض: علی). یکی از نمونه‌هایی که کاملا مطابق با کتیبه ش۱۱ (تصویر ۲) است، کتیبه‌ای چوبی است که بر روی منبر مسجد جامع خواف خراطی شده است(تصویر ۳). تاریخ ساخت این منبر، ۹۰۸ ق است(لباف خانیکی و صابرمقدم، ۱۳۸۵: ۸۴). نمونه‌های دیگری نیز در شهر قاهره وجود دارد. بنا بر پایگاهی که برنارد اوکین درباره کتیبه‌های اسلامی شهر قاهره راه اندازی کرده است، در شهر قاهره، طرح مشابه با کتیبه ش۱۱ در هشت بنا آمده است. آنگونه که اوکین تاریخ این کتیبه‌ها را ذکر کرده است، از اواخر قرن هفتم تا اوایل قرن یازدهم این طرح در کتیبه بناهای قاهره بکار رفته است. قدیمی‌ترین نمونه، مقبره محمد بن قلاوون (تصویر۴) است که اوکین تاریخ ساخت آن را ۶۸۳ق ذکر کرده است. هرهشت کتیبه طرح‌های یکسانی دارند و این طرح یکسان با طرح کتیبهٔ ش۱۱ اختلافی جزئی دارد. در کتیبه ش۱۱ و منبر مسجدجامع خواف، ادامه حرفی که در گوشهٔ قاب، نود درجه می‌چرخد، امتداد حرف «ح» است، اما در هر هشت کتیبه‌ای که در قاهره آمده است، امتداد حرف «د» است که در گوشهٔ قاب ۹۰ درجه می‌چرخد. همچنین بجز یک نمونه (کتیبه‌ای که در مجموعه سلطان الغوری آمده است)، یک مربع نیز در وسط قاب قرار گرفته است. این اختلاف‌ها، تاثیری بر روی خوانایی کتیبه نگذاشته است و در همه موارد ذکر شده، هم در ایران و هم مصر، متن سواد محمد و متن بیاض، علی است. البته اوکین برای کتیبه‌های قاهره، کلمه «علی» را در این کتیبه‌ها نخوانده است. همچنین زین الدین (۱۳۹۴ق: ۹۰) طرحی مشابهی چاپ کرده است که همانند کتیبه‌های شهر قاهره، امتداد ش۱۲ در گوشهٔ قاب نود درجه می‌چرخد و مربعی هم در وسط قاب قرار دارد(تصویر۵). کتاب‌های دیگری نیز این ترسیم زین الدین را آورده‌اند(فضائلی، ۱۳۵۵: ۱۷۱؛ شهیدی مارنانی، ۱۳۹۳: ۱۴).

کتیبهٔ دیگری که طرح مشابه آن در منابع محتلف آمده است، کتیبه غ۱۲ (تصویر۶-الف) است. طرح این کتیبه با اختلافی جزئی، در طومار توپکاپی دیده می شود(تصویر ۶-ب). اختلاف عمده طرح آمده در طومار توپکاپی با کتیبه غ۱۲ مربوط به اتصال حرف «ا» و «لـ» و محل تقاطع این دو حرف در کلمه «الله» است. شبهات زیادی میان طرح کتیبه غ۱۲ و طوح طومار توپکاپی با کتیبه «الف»[۲] و حتی کتیبه ش۱۲، وجود دارد که بررسی دقیق آن نیاز به فرصت دیگری دارد. علاوه بر این کتیبه، کتیبه خط بنایی دیگری از مسجد جامع عباسی در این طومار موجود است (تصویر ۷-ب). در اسپر سمت چپ در ورودی مسجد، کتیبه خط بنایی کوچکی (تصویر ۷-الف) مشابه با طرح آمده در طومار، دیده می‌شود. طرح این کتیبه با طرح ترسیم شده در طومار اختلافی جزئی دارد: در طرح ترسیم شده در طومار توپکاپی، حرف «ا» در کلمه «باد» مجزا از حرف «ا» در کلمه «مبارک» ترسیم شده است، در حالیکه در کتیبه خط بنایی نظر آن در مسجد، این دو حرف متصل به هم نوشته شده است. علاوه بر این چهار حرف «د» در وسط کتیبه در مسجد با رنگ فیروزه‌ای و بقیه حروف با رنگ سفید کار شده است در حالیکه در طرح آمده در طومار، تفاوت رنگ در حروف مشخص نشده است. در اسپر سمت راست در ورودی کتیبه‌ای متناظر با کتیبهٔ «مبارک باد» قرار دارد (تصویر-ج) که در طومار ‌یادشده نیامده است. وجود طرح این دو کتیبه در طومار توپکاپی ممکن است ابعاد پنهانی از این طومار را روشن کند.

غیر از طومار توپکاپی، در چند کتاب نیز طرحی مشابه با کتیبهٔ غ۱۲ ترسیم شده است. عبدالله قوچانی (۱۳۶۴: ۱۲۱) و مأمون لطفی الصقال (۲۰۰۴: ۱۲) طرح ترسیم شده‌ای از یک کتیبه خط بنایی چاپ کرده‌اند (تصویر۸) و آن را به مسجد جامع عباسی نسبت داده‌اند در حالیکه چنین کتیبه‌ای الان در بنا وجود ندارد. سوالی مطرح می‌شود که آیا کتیبه خط بنایی‌ای که الصقال و قوچانی به مسجد امام اصفهان نسبت داده‌اند، واقعا متعلق به این مسجد بوده است؟ این دو نویسنده منبعی برای تصویر مندرج در متن خود معرفی نکرده‌اند و توضیحی هم نداده‌اند که در کجای بنا قرار دارد. قوچانی(با همکاری کیانی و کریمی) در کتابی که در سال ۱۳۶۲ به چاپ رسانده است، (تصویر۸-ج) ترسیمی مشابه با آنچه در کتاب بعدی خود (۱۳۶۴: ۱۲۱) به چاپ رسانده، ارائه کرده است. در توضیح این ترسیم، آن را کتیبه‌ای متعلق به مسجد جامع اصفهان دانسته که در موسسه هنری شیکاگو[۳] نگهداری می‌شود. در جلد هشتم از «سیری در هنر ایران» (پوپ، ۱۹۳۸: ۵۲۸)، عکسی سیاه و سفید از کاشی این کتیبه چاپ شده است (تصویر۸-د) و در توضیح آن قید شده که متعلق به مسجد شاه اصفهان بوده و در همان موسسه در شیکاگو موجود است. کتاب‌های دیگری نیز با چاپ عکس مشابهی از این کاشی، همین توضیحات را آورده‌اند(ولش[۴] ، ۱۳۸۵: ۶۴ ؛ Denney و دیگران، ۱۹۷۶: ۲۶۱؛ Safadi، ۱۹۷۸: ۴۹).

در کتاب The Arts of Islam (Denney و دیگران، ۱۹۷۶: ۲۶۱) نوشته شده است که این کاشی ، در موسسه هنری شیکاگو، در مجموعه Logan-Patten-Ryerson با شماره ۱۹۲۶.۱۱۸۶ نگهداری می‌شود. در حال حاضر، در سایت موسسه هنری شیکاگو اطلاعات چنین کاشی‌ای در دسترس نیست. اما طی مکاتبه، بخش خدمات اعضای موسسه تایید کرد که این کاشی در این موسسه وجود دارد و تصویری رنگی از کاشی ارسال کردند(تصویر۸-هـ). این نکته قابل ذکر است که در این تصویر رنگی، در مقایسه با تصویر چاپ شده کتاب پوپ (۱۹۳۸: ۵۲۴) بخش‌هایی از لعاب کاشی بازسازی شده است(به لبهٔ پایین سمت راست و چپ، درون شکل فیروزه‌ای رنگ وسط سمت راست و به کلمه «لا» در پایین دو تصویر توجه شود). 

موسسه هنری شیکاگو، در جولای ۲۰۱۰، این کاشی را در نمایشگاه «Arthur Pope and a New Survey of Persian Art» در معرض بازدید قرارداد. پایگاه این موسسه اذعان دارد که در این نمایشگاه مجموعه‌ای از آثار تاریخی هنری ایران در معرض دید قرار گرفته که تحت نظر آرتور پوپ جمع‌آوری شده است. از آنجایی که کاشی مورد بحث در این نمایشگاه مورد بازدید قرار گرفته است[۵]، می‌توان احتمال داد که پوپ در انتقال این کاشی به موسسه هنری شیکاگو موثر بوده است.

 در پایان اشاره‌ای به مشکلات ترجمه در یکی از منابع عبرت آموز خواهد بود. به طور مثال، صفدی[۶] در توضیح کتیبه «الف» (تصویر۹-الف) نوشته است:

«The tile is said to have come from the Royal Mosque (Masjid-I Shāh) …»(Safadi, 1978: 49).

واضح است که متن اصلی با تردید بیان می‌دارد «گفته می‌شود که این کاشی از مسجد شاه آمده است». در حالیکه مهناز شایسته فر در ترجمه کتاب (تصویر ۱۳-ب) نوشته است "این کاشی متعلق به قسمتی از مسجد [امام کنونی] شاه عباس در اصفهان است که در اوائل قرن یازدهم/ هفدهم ساخته شد." و این جمله تداعی کننده یک گزاره قطعی است و اکتفا به متن ترجمه، بدون دیدن متن اصلی، می‌تواند خطا د روند تحقیق ایجاد کند.

همچنین در نسخه اصلی، نوشته شده است که متن بخش سفید رنگ از این قرار است:

«Allāh, lā ilāh illā huwa - Allāh, there is no God but He» (Safadi, 1978: 49).

کلمه «هو» به لعاب فیروزه ای نوشته شده است و نه سفید، پس جمله صفدی، جمله دقیقی نبوده است. در نسخه ترجمه شده (سفادی، ۱۳۸۱: ۵۷) نوشته شده است: «الله لا اله الا الله خدایی جز پروردگار یکتا نیست» . اگر چه صفدی در بیان جمله قبل از متن کتیبه دقیق عمل نکرده است، اما متن بخش سفید رنگ، آنچه مترجم نوشته است نیز نیست و این اشتباهی است که در ترجمه رخ داده و شاید مترجم، متوجه عکس کتیبه نبوده است. 

 

ــــــــــــــــــــــــــ

*در انجام این پژوهش، راهنمایی های دکتر گلچین عارفی بر نویسنده بسیار راهگشا بود و بر خود لازم می دانم از ایشان تشکر کنم.

منابع

زین الدین، ناجي، (۱۳۹۴ق)، مصور الخط العربي. بیجا: مکتب النهضه.

سفادی، یاسین حمید، (۱۳۸۱)، خوشنویسی اسلامی. ترجمهٔ مهناز شایسته فر. تهران: موسسه مطالعات هنر اسلامی.

شهیدی مارنانی، زینب، (۱۳۹۳)، خط بنایی: پردازش و گشایش رمز. تهران: چاپ و نشر نظر.

الصقال، مأمون لطفی، (۲۰۰۴)، "مبادی الخط الکوفی التربیعی" در: حروفً عربیّة. ش: ۱۳: 

فضائلی، حبیب الله، (۱۳۵۵)، اطلس خط. اصفهان: نشریه انجمن آثار ملی اصفهان.

قوچانی، عبدالله، (۱۳۶۴)، خط کوفی معقلی در مساجد باستانی اصفهان. تهران: بنیاد اندیشه اسلامی.

کیانی، محمد یوسف و فاطمه کریمی و عبدالله قوچانی، (۱۳۶۲)، مقدمه‌ای بر کاشیگری ایران. تهران» موزه رضا عباسی.

لباف خانیکی، رجبعلی و فرامرز صابر مقدم، (۱۳۸۵)، مساجد خراسان (از آغاز تا دوران معاصر). تهران: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری.

مشکوتی. ۱۳۱۷. «به مناسبت اتمام تعمیر سردرب و جلوخان مسجد شاه اصفهان.» در: تعلیم و تربیت ۸۷-۸۸ (۸): ۴۶-۵۰.

نجیب اوغلو، گلرو، (۱۳۸۹)، هندسه و تزیین در معماری اسلامی (طومار توپکاپی). ترجمهٔ مهرداد قیومی بیدهندی. تهران: روزنه.

ولش، آنتونی، (۱۳۸۵)، شاه عباس و هنرهای اصفهان. ترجمهٔ احمدرضا تقاء. تهران: فرهنگستان هنر.

Pope, Arthur Upham, (1938), A Survey of Persian Art. From Prehistoric Times to the Present, Vol8. New York: Oxford University Press.

Denny, Walter; Ezzy, Waffiya; & Watson, Oliver. (1976). Ceramics. In The Arts of Islam: Hayward Gallery 8 April - 4 July 1976. London: Westerham Press.

Welch, Antoni, (1973), Shah ’Abbas and the Art of Isfahan, Catalogue of exhibitions hels at Asia House Gallery, New York and the Fogg Art Museum, Cambridge: Harvard University.

Safadi, Yasin Hamid, (1978), Islamic calligraphy. London: Thames and Hudson.

O’Kane, Bernard. (2018, April 1). The Monumental Inscriptions of Historic Cairo.

Art Institution of Chicago. (2010, July). Arthur Pope and a New Survey of Persian Art.

Klyber, Troy. 2010. A Pope, a Fish, and a Puzzle. ARTicle. ARTicle

http://collections.si.edu/search/index.htm

http://www.artandarchitecture.org.uk/

http://www.alamy.com

۱.منظور این متن از «مطابق بودن طرح دو کتیبه» این است که طرح دو کتیبه، کاملا یکسان است. علاوه بر این، منظور از «مشابه بودن طرح دو کتیبه» آن است طرح دو کتیبه، به هم شبیه است ولی یکسان نیست و دو طرح، در مواردی با هم تفاوت دارند.
۲. منظور از کتیبه «الف» کتیبه خط بنایی بر یک کاشی است که نزد موسسه هنری شیکاگو نگهداری می‌شود
3. Art Institute of Chicago
۴. سال چاپ نسخه اصلی کتاب ولش (Welch, 1973) و کتاب The Arts of Islam (Denney و دیگران، 1976) و Islamic Calligraphy (Safadi، 1978)، سه کتابی که عکس کاشی کتیبه «الف» را چاپ کرده‌اند، هر سه نزدیک به هم است. دو تا از این کتاب ها نیز، کاتالوگ های نمایشگاهی بوده اند. از این رو به نظر می رسد این کاشی در این دهه مورد توجه بوده باشد.
۵. یکی از بازدید کنندگان این نمایشگاه، طی مقاله ای که در سایت موسسه نوشته ، تاکید داشته که کاشی آمده در تصور 8-هـ، برای او جالب ترین عنصر این نمایشگاه بوده است(Klyber، 2010).
۶. کتابخانه ملی سرشناسۀ این کتاب را به اسم یاسین حمید صفدی ثبت کرده، در حالی که مترجم نام مولف را یاسین حمید سفادی نوشته است.
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر