×

جستجو

معماری، عدالت، تاریخ‌نویسی (۱)
عموماً تاریخ معماری را به مطالعۀ آثارش می‌شناسیم، خصوصاً آثار شاخص و چشم‌گیر. در معماری اسلامی هم همین‌طور است؛ مانند مساجد جامع کوفه و دمشق و سامرا و جامع عباسی اصفهان و بی‌بی‌خانم سمرقند و مجموعۀ سلطان حسن قاهره. صورتِ چشم‌گیر این بناها مجذوبمان می‌کنند؛ مثل مسجد کوفه، که دستخوش تغییرات زیادی شده و معروفترین صورت آن را زیادِ ابیه رقم زده است. او بر جای مسجد ساده‌ای که سعدِ ابی‌وقاص ساخته بود، مسجدی حیرت‌انگیز و بشکوه می‌سازد. بنا به اقوال، زیاد معمارانِ ایرانی را فرامی‌خواند و از ایشان می‌خواهد برایش بنایی بی‌همتا بسازند. ایشان هم بنایی ساختند با ستونهایی از سنگ که بلندیِ پوشش آن ۳۰ ارش (۱۵ متر) بود. بلندیِ پوشش این مسجد هر بیننده‌ای را مبهوت می‌کرد. حتی وضع کنونی مسجد، که با اقتباس از همان صورت اما کوتاهتر بازسازی شده، نتوانسته این شکوه را به تمامی بازنماید. شاید برای درک بزرگی آن بتوان مسجد جامع دمشق را شاهد آورد؛ بنای دیگری از همان قرن نخست هجری. مشابه چنین بناهای باشکوهی در تاریخ مسلمانان کم نیست. قبةالصخره ــ یکی از عجیب‌ترین و عظیم‌ترین بناهای تاریخ اسلام که در همان قرن نخست هجری به دست عبدالملک مروان ساخته شد ــ و مسجد جامع سامرا و مسجد سلطان حسنِ قاهره و بسیار دیگر از این دست نمونه‌هایی هستند فاخر و بلندپرواز که از سنّت معماری در سرزمین‌های اسلامی به‌جامانده و جایگاه والایی در مطالعۀ تاریخ معماری دارند. این بلندپروازی‌ها در معماری چگونه پدید آمده؟ برای ساخت هرکدام از این بناها چه قدر هزینه شده؟ و به چه انگیزه‌ای؟ حاکمانِ سازندۀ این بناها چه مشی‌ای داشته‌اند؟ اوضاع مردمان در زمان ساخت این بناها چگونه بوده؟ نقل است که ولید برای ساخت جامع دمشق «هفت سال ماليات شام» را خرج کرد و «هجده كشتى زر و سيم از راه جزيره قبرس» به آنجا آورد. دربارۀ انگیزۀ این طور ساختن مسجد هم نقل‌های مختلفی شده؛ از جمله در کتب تاریخی قرون بعد آمده که چون «شام پايگاه نصارا است كه در آن كليساهایى زيبا دارند، كه هنر بسيار در آنها بكار رفته و شهرت يافته‏اند، همچون: قمامه، لدّ، رها. پس براى مسلمانان مسجدى نهاد كه چشم دل ايشان را از آنها سير كند، و آن را يكى از عجايب جهان ساخت.» یعنی مسجدی برای هماوردی و رقابت تا «چشمِ دلِ» مسلمانان را «سیر» کند. همین نقل را دربارۀ بنای قبةالصخره گفته‌اند. دربارۀ بناهای دیگر هم نقل‌هایی مشابه آمده است.‌ می‌دانیم که در قرون اول هجری ثروت زیادی نصیب مسلمانان شد و البته در همان زمان شهرها از فقیر خالی نبود. نقل‌های بسیاری از رسیدگیِ شخصی خلیفۀ چهارم، امام علی (ع)، به امور فقرا و یتیمان کوفه،پایتخت مسلمین، ذکر شده است. با این حال، اندکی بعد از او مسجدی در کوفه ساخته می‌شود که در عالَم اسلام همتا ندارد. معروف است که مسجد سلطان حسن که ایوانش پهلو به طاق کسری می‌زند، در بدترین اوضاع اقتصادیِ حکومت ممالیک در قاهره ساخته شد. مسجد سامرای متوکل، خلیفۀ ولخرج عباسی، در جامعه‌ای برپا شد که نقل‌های تاریخی از سختی و فقر در گروهی از جامعه حتی در مرکز خلافتش خبر می‌دهد؛ مسجدی که گویا اندکی بعد از متوکل دیگر استفاده هم نشد. نقل شده که مسیر پیچ‌خورده و عریضِ رسیدن به بالای مناره برای آن بود که متوکل بتواند با اسب به بالای منار برود و منظرۀ شهر را از آنجا ببیند. بخش زیادی از بدنۀ تاریخ‌نامه‌های معماری جهان اسلام را مطالعۀ چنین آثاری تشکیل می‌دهد. آثاری فاخر که با اجحاف و هزینه‌ای گزاف، از جیبِ جامعه‌ای ای بسا فقیر، ساخته شده است. معنای این بناها چیست و با آنچه در تاریخنامه‌های معماری درباره‌شان می‌نویسند چه نسبتی دارد؟ اینها را باید آثاری «درخشان» و «تأثیرگذار» و «باشکوه» توصیف کرد یا بناهایی «منزجرکننده» و «یادآور هوس حاکمان» و «نمایندۀ جور ظالمان»؟ کدام وصف را برایشان ترجیح و به کدام وصف بیشتر بها می‌دهیم؟
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر