کوزهگری را تصور کنید که آسوده در کارگاه کوزهگریاش به کار مشغول است؛ بیآنکه به عوامل مؤثر در مسیر یا در نتیجۀ کار خود اعتنایی داشته باشد. کوزهای که او میسازد از سلیقۀ او، از پسند مردم و بازار، از ذوق و خواست سفارشدهنده، از ویژگیهای روانی او، از جنس خاک، چرخ کوزهگری، فناوری موجود، و بسیاری عوامل مادی و معنوی دیگر متأثر است. تأثیر این عوامل به توجه او به این عوامل وابسته نیست؛ چه او به آن عوامل توجه داشته باشد و چه نداشته باشد، آن عوامل، هرکدام بهاندازهای، در کار او اثر میکنند. حال تصور کنید که آن کوزهگر با نظریههای هنر آشنا باشد و اعتقاد داشته باشد که هیچ چیزی در هنر، از جمله در هنر کوزهگری، مهمتر از فرم اثر نیست. او همۀ همت خود را صرف فرم کوزه میکند. با این حال، همچنان عوامل دیگر در کار او تأثیر دارند. جهان یکسره تابع اندیشههای کوزهگر، یا هر هنرمند و صنعتگر دیگر، نیست.
ما، در مقام شناسنده و فهمندۀ اثر هنری، دیدگاهی به جهان اختیار میکنیم و از آن دیدگاه به جهان مینگریم. دیدگاه پنجرهای است که چیزهایی از جهان را پیش روی ما میگذارد و چیزهایی را پنهان میدارد. بنا بر دیدگاهمان، از میانِ صدها عامل مؤثر در کار هنر و اثر هنری، برخی را برمیکشیم و مهمتر میشماریم و برخی را کماهمیت و فرعی میانگاریم. میتوانیم دیدگاهمان را عوض کنیم، از پنجرهای دیگر به اثر هنری بنگریم، و این بار عواملی دیگر را اصل بشماریم. همۀ اینها فارغ از این است که خود هنرمند دارای چه دیدگاهی بوده باشد یا در واقع امر، چه عواملی مهمتر و چه عواملی کماهمیت بوده باشد.
هنرمند، آگاهانه یا ناآگاهانه، دیدگاهی دارد و البته این دیدگاهْ خود در زمرۀ صدها عامل مؤثر در کار اوست؛ اما این دیدگاه چیزی را بر ناقد آن اثر تحمیل نمیکند. دیدگاهی که هنرمند دارد در موقعیتِ ساختن، در «مقامِ ساختن»، است و دیدگاه ناقد و مورخ هنر در «مقامِ خواندن». در خصوص فرمالیسم نیز چنین است. ممکن است معمار معیّنی در کار طراحی معماریاش فرمالیست باشد؛ ولی ما، در مقام ناقد یا مورخ اثر او، فرمالیست باشیم یا نباشیم. این که معمارْ خودْ کدامیک از عوامل مؤثر در طراحی را اصل میگیرد و کدام را فرع لازم نمیآورد که از دیدگاهی که ما آن را اختیار میکنیم نیز همان چیزی اصل باشد که او اصل شمرده است.
در بررسی هر نظام اندیشه یا دیدگاهی در تاریخ معماری، باید بین این دو مقام فرق گذاشت. در بررسی فرمالیسم در معماری نیز، باید بین فرمالیسم در مقام مکتب یا گرایشی در بین معماران برای پدید آوردن اثر معماری، با فرمالیسم به منزلۀ دیدگاهی برای نظر کردن به معماری، فهم معماری، و نقد آن تفاوت قایل شد و این دو را از هم بازشناخت.
برگرفته از کتاب در دست انتشارِ مهرداد قیومی و مونا بلوری، خوانش اثر معماری: نظریۀ فرمالیسم ژرف، فصل ۱.