فرهادِ احمدی درگذشت و این روزها میشنویم که در اینجا و آنجا، در خانهی هنرمندان و دانشکدهی معماری و ...، برگزاری مراسم مجازی در بزرگداشت او در جریان است.
همهی ما قوت و ضعف، فایده و ضرر، داریم. خوشا به حالِ آنان که فایدهشان برای انسانها بیش از ضررِشان است؛ و فرهادِ احمدی از آنها بود. قصدم از این نوشته زاری کردن بر او نیست. دیدم که برای او بزرگداشت میگیرند. دستشان مریزاد؛ چه خوب میکنند. اما همینها مرا به یادِ این انداخت که او چقدر از دانشکدهاش رنجیده بود. اگر بهقدرِ همین بزرگداشتهای احمدیِ مرده، احمدیِ زنده را بزرگ میداشتیم، یا دستکم کوچک نمیداشتیم، او نمیرنجید و مختصر عمرِ پس از بازنشستگیاش را با خوشدلی میگذراند و شاید بهرهاش به خودش و دیگران بیشتر میشد. چرا مردگان را بزرگ میداریم و به زندگان دل نمیسپاریم؟ فعلاً این چند علت به نظرم میرسد:
- زندگان خطرناکاند و مردگان بیخطر
برای ما، همهی زندگان خطرِ بالقوهاند. بزرگداشتِ آنها ممکن است این خطرِ بالقوه را به فعلیت درآورد، یا اگر قبلاً به فعلیت درآمده است، آتشِ او را تیز و بازارش را گرم کند.
زندگان رقیبِ مایند، عرصه را بر ما تنگ میکنند، ما را از چشمِ دیگران میاندازند. اگر زندهای کارامد باشد، معرفی او و کارهایش بازارِ ما را کساد میکند و ناکاراییِ ما را به چشم میآورد.
زندگان خطرناکاند؛ چون حتی اگر هیچ کارِ بدی نکرده باشند، کسی چه میداند، شاید فردا کارِ بدی از آنان سر بزند. دانشجویان و جوانان از زندگان بیش از مردگان درس میگیرند. بزرگداشت آدمِ زنده این خطر را دارد که دیگران از کارهای او، که مقبول ما نیست، بیاموزند و پیروی کنند؛ این خطر را دارد که تردیدهای او در استانداردهای ما را جدی بگیرند. آدمهای بیخطر در جهان دو گروه بیش نیستند: یکی خودِ ما و کسانی که حیثیتِ فردی و اجتماعیشان به ما وابسته است؛ دیگری کسانی که هیچ خاصیتی ندارند و بود و نبودشان یکی است. هرچه میخواهید اینها را بزرگ بدارید؛ اینان با مردگان فرقی ندارند.
- زنده متکبر است و مرده متواضع
هر تحسین و تمجیدِ آدم زنده او را متکبر میکند؛ باعث میشود به ما از بالا نگاه کند. تا به حال دیدهاید که مردهای به شما از بالا نگاه کند و فخر بفروشد؟ نه! مرده متواضع است. متواضع باشید تا شما را تمجید کنیم. از این گذشته، مرده، اگر دشمن هم باشد، دشمنی است که به زمین افتاده؛ خدا زمینش زده است. «کس نیاید به جنگ افتاده».
- زنده اصلاً وجود ندارد
گفتم که زندگان خطرناکاند؛ اما خوب که فکر میکنم، میبینم گاهی اینطور هست و گاهی نیست. گاهی دیگر اصلاً زندگان را نمیبینیم؛ چون هیجانانگیز نیستند. هیچ چیزی و هیچ کاری، بهجز ما و کارهایمان، هیجانانگیز نیست. البته مرگ هم هیجانانگیز است. مرگ کسانی که میشناسیمشان ما را تکان میدهد و موجب میشود به آنها توجه کنیم.
- مردگان دوستداشتنیاند
آدمیزادْ بدیهای مردگان را از یاد میبرد؛ چون دوست دارد وقتی که خودش مرد، بدیهایش را از یاد ببرند. تازه، مرده هم توان این را ندارد که از قبر دربیاید و چیزهایی را که ما بد میشماریم ترویج کند. از این گذشته، دستِ ما باز است و دستِ مرده بسته؛ میتوانیم از او تصویری بدهیم که خودمان میخواهیم. ما عادت داریم گذشته را زیبا کنیم و بدیهایش را نادیده بگیریم. مردگان هم بخشی از گذشتهاند؛ گذشتهای دوستداشتنی، گذشتهای طراحیشده، مهندسیشده.<\/p>\n
- مردن خوشپیام است
ای زندگانِ عزیز، بدانید که هروقت مردید، برای شما بزرگداشت خواهیم گرفت. وقتی که زندهاید، دستتان را باز نمیگذاریم. از کجا معلوم که با آن دستهای باز کارهای بد نکنید؟ اگر سدِّ راهتان نشویم، دستکم دلتان را خون میکنیم. اما نگران نباشید، وقتی که مردید، حسابی بزرگتان میداریم. معامله است دیگر: شما هم وقتی که ما مردیم، ما را بزرگ بدارید. زنده نباشید. زنده بودن خطرناک است. آدم هرچه بیشتر زنده باشد، خطرناکتر است. بمیرید تا بزرگتان بداریم.<\/p>\n
- ما خیلی خوبیم
اگر در بینِ زندگان، فقط از اطرافیان و هممشربانِ خودمان حمایت میکنیم، در عوض، در خصوصِ مردگان دیدگاهی وسیع و مشربی آسانگیر داریم. مردگانی که آنها را تحسین میکنیم طیفی گسترده دارند. ببینید ما چقدر وسیعمشرب و گشادهسینهایم! هیچکس نیست که او را بزرگ نداریم. حتی مخالفانِ مردهمان را تقدیر میکنیم. هرچه بیشتر بمیرید، دیگران بیشتر میفهمند که ما چقدر بزرگ و منصفیم.<\/p>\n
تا زنده بود در کارش اخلال کردیم، دلسردش کردیم. خوب حالا جبرانش میکنیم؛ مردهاش را بزرگ میداریم. دیگر عذاب وجدان چرا؟<\/p>\n
...
***
... کاشکی آدمهای خوب را در وقت زندگیشان بزرگ میداشتیم. از این کار اکراه داریم؟ بسیار خوب، دستکم کسی را کوچک نشماریم و وقتی کارمان با کسی تمام شد، او را دور نیندازیم. دست آدمهایی را که خیر و فایدهشان بیش از زیانشان است نبندیم؛ آنها را نرنجانیم. دور و بر ما پر از چنین آدمهایی است؛ کسانی که از فرط بزرگی به چشم نمیآیند. تا زندهاند، بزرگشان بداریم. بزرگداشت مردگانِ خوب خوب است؛ اما بزرگداشت زندگانِ خوب خوبتر است.