در طی سالیان، مدح بیحساب پیرنیا یا بهرهگیری ابزاری از او از یک سو، و نقد نامنصفانۀ او از سوی دیگر، چهرۀ او و اندیشهاش را معوج و پنهان و غبارآلود کرده است. برای اینکه این چهره آشکار شود، باید با پیرنیا همدل شد؛ باید موقعیت او را درک کرد؛ درد او را فهمید؛ و راه او و ادب راه پیمودن او را کشف کرد. در این صورت است که نقد و سنجش او و پیشتر رفتن از او ممکن خواهد شد. این کتاب حاضر در زمرۀ نخستین تلاشها برای فهم و نقد پیرنیا به چنین شیوهای است.
متن کتاب با شرح زندگی و احوال پیرنیا آغاز میشود. او از یزد به تهران میآید و در دانشگاه به درس معماری مشغول میشود. اما بعد از مدتی دلسرد میشود و در پی اتفاقاتی درس را نیمهکاره رها میکند. به وزارت معارفِ آن روز میرود و در پروژۀ بزرگ مدرسهسازی مشغول میشود. با تجزیۀ وزارت معارف، به سازمان حفاظت آثار باستانی میرود و حیات حرفهای خود را در مطالعۀ تاریخ و حفاظت آثار تاریخی آغاز میکند. او مدتی بعد در مقام مدرّس به مدرسه معماری بازمیگردد.
پس از کنکاش در احوال پیرنیا و نسبت او با زمینه و زمانهاش کتاب به مهمترین اثر او، اصول و سبکشناسی معماری ایران، میپردازد. ابتدا بر سبک و معنای آن درنگ میکند تا مواضع پرسش در سبکشناسی را بشناسد. سپس به سراغ آرای پیرنیا میرود؛ لیکن چون روایت سامانیافته و قابل اتکا از او نمییابد، از خلال اسناد بهجامانده از پیرنیا اصول معماری و مقدمات سبکشناسی و یک سبک (پارتی) را بازروایی و بازنویسی میکند و بر مبنای آن به تحلیل و نقد رأی پیرنیا میپردازد.
محمدمهدی عبداللهزاده. فرار از مدرسه: بررسی أثار و احوال محمدکریم پیرنیا از منظر تاریخپژوهی معماری ایران. با مقدمۀ مهرداد قیومی بیدهندی. تهران: متن (فرهنگستان هنر)، ۱۴۰۰.