در هر تاریخنامه مورخ بر مبنای جهانبینیاش رویکردی برای مواجهه با تاریخ و نگارش تاریخنامه انتخاب میکند. انتخاب بنا از میان هزاران بنا، خوانش آنها و تنظیم و تفسیر شواهد به دست آمده، در زمرۀ کارهای یک مورخ است. هر مورخ بر اساس جهانبینی و هدفش از نگارشِ تاریخ بناهایی انتخاب و دربارۀ آنها سؤال میکند و برای یافتن پاسخ پرسشهایش از منابعی استفاده میکند. مورخ برمبنای پرسشها و هدفش از نگارشِ تاریخ، بخشی از آنچه در جهان واقع شده؛ یعنی تاریخ یک، را روایت میکند. او بناها، افراد، رویدادها و پارههای زمانیِ تاریخِ یک را در راستای جهانبینی، رویکرد، پرسش و هدفش انتخاب میکند و تاریخنامهاش را در ساختاری منسجم مینویسد. همۀ این متغیرها موجب میشود که به تعداد مورخان حداقل یک تاریخنامۀ معماری با مفروضها، پرسشها و چارچوب مفهومی داشته باشیم که تحلیل ساختار هرکدام از آنها میتواند سرمشق خوبی برای نگارش تاریخنامهای با همان رویکرد یا رویکردهای متفاوت باشد. کتاب تاریخ معماری: صحنهها و آیینها نوشتۀ اسپیرو کوستوف رویکردی نو به تاریخ معماری دارد. مورخ در این کتاب در صدد است تا با نگاهی فراختر روایتی منصفانه از تاریخ معماری عرضه کند. در این تحقیق، فاطمه باقری، در پی آن است تا با تحلیل ساختار کتاب کوستوف نگاه جدید او را در روایتِ تاریخ معماری و نسبت میان انسان و معماری بشناسد. بدین منظور میکوشد، ساختار پیدا و پنهان کتاب را بررسی کند. این تحقیق دو فصل دارد. در فصل اول، «مفروضات و مفاهیم بنیادین کوستوف در تاریخنگاری»، نگاه کوستوف به تاریخ معماری و هدفش را در نگارش تاریخ معماری بررسی میکند. مفاهیم او در مسیر تاریخنگاری و در راستای هدف را شرح میدهد. پس از آن به بررسی مفروضات تاریخنگاریِ او و اثر آن بر روش و استفاده از منابع در تاریخنگاری میپردازد. در فصل دوم، «بروز چارچوب مفهومی کوستوف در کتاب»، نسبت ساختاری پیدای کتاب با چارچوب مفهومی و نحوۀ بروز مفاهیم را در ساختار خرد و کلان کتاب شرح میدهد. سپس بروز مفاهیم و تأثیر هدف و مفروضات را در متن کتاب بررسی میکند.
**فاطمه باقری. « تحلیل ساختاری کتاب تاریخ معماری اسپیرو کوستوف». پایاننامۀ کارشناسیارشد مطالعات معماری ایران. استاد راهنما: دکتر مهرداد قیومی بیدهندی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی، بهمن۱۳۹۶.**