×

جستجو

ترس‌نامۀ حافظ
به نام خدا
فرهنگ‌ها در کنارِ بخش‌های روشن و زیبا بخشی تاریک هم دارند که در متونِ‌ دینی و اشعار و نقاشی‌هایشان آشکار می‌شود. منظور از این بخشِ تاریک ویرانی‌ و نادانی و زشتی است. بخشِ تاریکِ فرهنگ کمتر موضوعِ سخن بوده است، با اینکه همواره در آثارِ‌ هنری حضور داشته‌ است. شاعران و هنرمندان برایِ‌ ساختنِ تصویرهای ژرف نیازمندِ سایه‌های این بخشِ تاریک بوده‌اند. در این مقاله به بخشِ تاریکِ دیوانِ حافظ می‌پردازیم؛ پرهیزها و گریزهایِ حافظ و چیزهایی که از آن می‌ترسد و می‌ترساند.
حافظ از چه می‌گریزد؟ از چه می‌پرهیزد؟ ترسِ‌ حافظ چیست؟ مقصود روانشناسیِ شخصِ حافظ نیست، چه بسا حافظ خود از بسیاری از اینها نمی‌هراسیده، مقصود بررسی هراس در حافظۀ ایرانی است؛ بیم‌هایی که سالیانِ‌ سال در نظرِ ایرانیان معنا داشته است. البته ممکن است این ترس‌ها در فرهنگ‌های دیگر هم معنا داشته باشد.
در این راه به عباراتی می‌پردازیم که حافظ برای بیانِ ترس‌هایِ خود و ترساندن و هشیار کردنِ خواننده از آنها بهره جسته است. مصراعِ مشهورِ «شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هایل» فضایی از ترس و هول ترسیم می‌کند. این فضا حاصلِ حضور و هم‌نشینیِ هولناکِ کلماتی هراس‌انگیز است. عبارتِ «هش دار» در «هش دار که گر وسوسۀ عقل کنی گوش» خواننده را متوجه خطری می‌کند. بنا بر این یکی از راه‌های دنبال کردنِ بیم‌ها جستجویِ عباراتِ هشداردهنده و برحذردارنده است. در این میان، حافظ از یاری‌دهندگان و پناهگاه‌ها نیز سخن گفته است. این سخنان هم بر بیم‌ها و خوف‌هایِ حافظ دلالت دارد و هم برایِ گریختن از آنها راهی پیش‌روی می‌گذارد: «تا به میخانه پناه از همه آفات بریم».
می‌توان ترس‌هایِ حافظ را چهار دسته کرد. نخست ترس از خویشتن است که انسانی‌ترینِ ترس‌هاست. بیشتر ترس‌هایِ حافظ در همین دسته می‌گنجد مانندِ ترس از واماندن و جداماندن. دوم ترس‌هایی با منشا غیبی است مانندِ ترس از روزِ جزا و هراس از بخت و قضا. ترسِ دیگرِ حافظ ریشه در حضورِ دیگران دارد مانندِ ترس از محتسب یا ترس از بدنامی. آخرین دسته ترس‌هایی بر محورِ جهان است؛ هراس از بخشی از جهان مانندِ ترس از دریا و بیابان. 
تاکنون از زیباییِ دیوان حافظ سخن‌ها گفته‌اند، اینجا سخن از جلال و عظمت است؛ عظمت‌هایی هولناک و ترس‌آور. نسبت دادنِ عظمت به طبیعت کارِ ذهنِ آدمی است وگرنه بی وجودِ آدمی دریا و بیابان چنین ویژگی‌ای ندارد. همچنین است عظیم دانستنِ مفاهیمِ ذهنی‌ای چون عشق و غم. انسان عظمت را در مقایسه با حدواندازۀ خود تعریف کرده است. این مقایسه به دو صورت در دیوانِ حافظ آمده است: نخست حقارتِ آدمی در برابرِ عظمت‌ِ هستی و دیگر حقارتِ دنیا در برابرِ عظمتِ آدمی.
در دیوانِ حافظ نمی‌توان ترس را از حالاتی مانندِ بی‌میلی و انزجار و غم و ناامیدی جدا کرد. به بیان دیگر ترسِ حافظ ترسِ خشک‌و‌خالی نیست. با ترس‌های موجود در تصاویرِ هول‌آورِ مرسوم تفاوت دارد. به عبارتی مقصودِ حافظ ترساندنِ مخاطب با فنون و ابزارهایی چون خون و مرگ و سرهای بریده نیست. گویا حافظ خود غرقۀ این ماجرای ترس و پرهیز و گریز است و می‌کوشد به یاری‌ زبان شرح آن حالِ‌ ناشناخته را بیان کند؛ شرحِ حالِ‌ غریبِ آدمی در جهان.
گر تیغ بارد در کویِ آن ماه
گردن نهادیم الحکمُ لله
 
ادامه دارد

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
«مسجد سنجیده‌ی قزوین: کارکرد و زمان ساخت» | لیلا قاسمی، زهره تفضلی
در محله‌ی کهن راه‌ری در شهر قزوین، بنایی تاریخی با نام «مسجد سنجیده» وجود دارد. تاریخِ ساختِ این بنا و بانی آن نامشخص است. با در نظر گرفتن برخی شواهد کالبدی در بنا و برخی شواهد در گزارش‌های مرمتیِ بنا و نظر به اینکه برخی محققان پیشین با توجه به شباهت فرم بنا به مقابر، احتمال تغییر کارکرد این بنا را مطرح کرده‌اند، به نظر می‌رسد کارکرد اصیل بنا چیزی غیر از مسجد بوده و در دوره‌ای کارکرد آن تغییر یافته است. درباره‌ی کارکرد اصیل آن نظراتِ مختلفی وجود دارد.
اسطوره و اسطوره‌شناسی نزد ژرژ فردریش کروزر | نخستین نشست از سلسله نشست‌های سهراب
برگزارکننده: گروه پژوهشی میت‌اوخته، موسسه‌ی فرهنگی هنری کتاب‌آرایی ایرانی میزبان: نگارخانه‌ی لاجورد
ایران‌شناسی در قلمرو زبان آلمانی (دو گزارش تاریخی) | رودیگر اشمیت، مانفرد لورنتس
ایران‌شناسی در آلمان سنّتی غنی است و سابقه‌ای چندصدساله دارد. به‌واقع هیچ‌یک از حوزه‌های گوناگون پژوهش در تاریخ و فرهنگ ایران کهن، اعمّ از باستان‌شناسی،...
تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته (۱) | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
الیزابت منسفیلد، استاد تاریخ هنر در دانشگاه ساوت در سوانی امریکا، در این کتاب، مقالاتی را بر محور موضوع بررسی رشته‌ی تاریخ هنر را از...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر