×

جستجو

جستار پنجم (پایانی) از پنج جستار در باب نقش معماری و شهر در رمان یوسف‌آباد، خیابان سی‌وسوم، نوشته‌ی سینا دادخواه [۵] | نازنین عارف‌کیا

جستار پنجم (پایانی) از پنج جستار در باب نقش معماری و شهر در رمان یوسف‌آباد، خیابان سی‌وسوم، نوشته‌ی سینا دادخواه *

نازنین عارف‌کیا

 

شهرِ روایت‌گر

در چهار جستار پیشین، به بررسی تصویر شهر در داستان یوسف‌آباد، خیابان سی‌وسوم نوشته‌ی سینا دادخواه پرداختیم. نویسنده در این متن با بهره‌گیری از نشانه‌های تصویری مشترکی میان خود و خوانندگان اثر، روایت چهار شخصیت را در شهر تهران ارائه می‌دهد. می‌توان چنین تعبیر نمود که در این روایت‌ها، هویت تهران در محدوده‌ی ادراک بصری و نیز تجربه‌ی زیسته‌ی ساکنان خود شکل گرفته و با وارد نمودن خواننده به فضاهای شهری و معماری، برای آنها تصویر می‌شود. تهرانِ سامان ـ راوی بخش اول داستان ـ «کلان‌شهری مدرن» است که تجارت و صنعت پایه‌های هویت‌ساز آن هستند. راوی این بخش توسط عناصر کلان‌شهری احاطه شده که از میان آنها، دو مفهوم کالبدی شهرک و پاساژ، بستر زندگی شهری را برای او تعریف می‌کنند. اما تهران در میان کلمات راوی دوم یعنی لیلا جاهد، به معبری می‌ماند که می‌توان با رفت‌وآمدی مدام در طی آن، تغییرات پوسته‌ی شهر را درک کرد؛ تغییراتی که در کنار تفاوتی که در افکار و پوشش لیلا و شاید بسیاری از ساکنان دیگر شهر نیز رخ داده، گذر دهه‌ها در این شهر را روایت می‌نماید. خواننده به کمک لیلا جاهد، خود را در تهران یافته و «شهر پرسه‌زن‌ها» را تجربه می‌کند. در حقیقت نویسنده از خلال کلمات این بخش، لازمه‌ی درک تغییرات کالبدی شهر و نیز دگرگونی‌های فضایی و ناملموس آن توسط ناظران را حضور در شهر و مشاهده‌ی آن عنوان می‌دارد.

روایت‌های جزءبه‌جزء از مکان در بخش سوم کتاب توسط عکاسی که قاب‌بندی‌های فضایی دقیقی را ارائه می‌دهد، به نوعی نشان‌دهنده‌ی تعهد نویسنده نسبت به انتقال اطلاعات کالبدی شهر است. توصیف‌های حامد نجات از معابر و جداره‌ی شهری تهران، به‌خصوص در یکی از محله‌های مرکزی شهر که فضای فرهنگی آن در طول زمان نسبتاً ثابت مانده است، به تصویرسازی ذهن خواننده کمک بسزایی نموده و رابطه‌ی غیرمادی متقابل میان انسان و محیط او را نشان می‌دهد. تهران برای راوی سوم، یک «شهر هویت‌ساز» است. گرچه نویسنده در تمام روایت‌ها، بر نقش خاطرات در شکل‌گیری تصویر ذهنی ناظران از شهر تأکید می‌کند، اما این امر در بخش آخر کتاب و روایت ندا از نقل مکان به بندرعباس در کودکی و سپس بازگشت به تهران، پررنگ‌تر از سایر بخش‌ها به نظر می‌رسد. او با ایجاد پناهگاه‌های روانی در دل شهر، از پیوند میان زمان و مکان در خاطرات انسانی استفاده نموده و گویی از این طریق، ادراک خود از شهر را به شکل دلخواه طراحی می‌کند. توصیف ندا از مسیرهای شهری و گره‌های آن، به شکل یک شابلُن چندضلعی عمل می‌کند که خواننده با قرار دادن آن در هر نقطه از نقشه‌ی شهر، می‌تواند پناهگاه‌های روانی خود را در تهران بیابد؛ چرا که از منظر روایت ندا، تمام ساکنان به نوعی در «شهر خاطرات» سکونت دارند.

با مرور چهار روایت داستانی از کتاب یوسف‌آباد، خیابان سی‌وسوم که همگی در تهران اتفاق می‌افتند، با تصویری از شهر مواجه می‌شویم که شکل‌گیری آن ارتباط مستقیمی با زیست ساکنانش دارد. ایجاد تفاوت در شخصیت‌پردازی‌های داستان توسط نویسنده، به‌مثابه یکی از ارکان داستان‌نویسی و همراه نمودن آن با عناصر شهری و معماری، که در قالب توصیف‌های گوناگون از بناها و معابر موجود تهران ارائه می‌شود، نوعی پیوند میان ادبیات و معماری را نشان می‌دهد که مشابه آن در نوشته‌های ادبی دیگری نیز قابل پیگیری است. اگر این نوع از متون را «داستان‌های شهری» بنامیم، محور اصلی فضاسازی در این نوشته‌ها با استفاده از شهر و بناهای آن ساخته می‌شود که همین موضوع می‌تواند موجب قرار گرفتن این قالب‌های نوشتاری در میان آثار میان‌رشته‌ای گردد. گرچه چنانکه پیش‌تر ذکر شد استناد به این داستان‌ها به‌مثابه منابع معماری و شهرشناسی برای پژوهش در زمینه‌های مورد بحث قابل قبول نیست، اما نقش مهم آنها در معرفی ماهیت بسترهای زیست انسانی قابل انکار نخواهد بود؛ زیرا بن‌مایه‌های روایت داستان در این نوشته‌ها با اتکا به عناصر کالبدی موجود شکل گرفته و در واقع آنچه میان قصه‌ها تفاوت می‌آفریند، نوع نگاه ساکنان و ناظران به پدیده‌های شهری است. داستان‌های شهری با وابستگی دوسویه به ادبیات و شهر، طیف گسترده‌تری از مخاطبان را در مقایسه با منابع علمی و تاریخی معماری و شهرشناسی با خود همراه نموده و در نتیجه، می‌توانند آینه‌ای برای معرفی ماهیت شهر و معماری به عنوان مفاهیم جاری در زندگی انسان‌ها باشند.                

 

[پایان]

 

*جستار اول:

https://asmaneh.com/posts/krwea/

*جستار دوم:

https://asmaneh.com/posts/asfvw/

*جستار سوم:

https://asmaneh.com/posts/z4tma/

جستار چهارم:

https://asmaneh.com/posts/zbujx/

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
«مسجد سنجیده‌ی قزوین: کارکرد و زمان ساخت» | لیلا قاسمی، زهره تفضلی
در محله‌ی کهن راه‌ری در شهر قزوین، بنایی تاریخی با نام «مسجد سنجیده» وجود دارد. تاریخِ ساختِ این بنا و بانی آن نامشخص است. با در نظر گرفتن برخی شواهد کالبدی در بنا و برخی شواهد در گزارش‌های مرمتیِ بنا و نظر به اینکه برخی محققان پیشین با توجه به شباهت فرم بنا به مقابر، احتمال تغییر کارکرد این بنا را مطرح کرده‌اند، به نظر می‌رسد کارکرد اصیل بنا چیزی غیر از مسجد بوده و در دوره‌ای کارکرد آن تغییر یافته است. درباره‌ی کارکرد اصیل آن نظراتِ مختلفی وجود دارد.
اسطوره و اسطوره‌شناسی نزد ژرژ فردریش کروزر | نخستین نشست از سلسله نشست‌های سهراب
برگزارکننده: گروه پژوهشی میت‌اوخته، موسسه‌ی فرهنگی هنری کتاب‌آرایی ایرانی میزبان: نگارخانه‌ی لاجورد
ایران‌شناسی در قلمرو زبان آلمانی (دو گزارش تاریخی) | رودیگر اشمیت، مانفرد لورنتس
ایران‌شناسی در آلمان سنّتی غنی است و سابقه‌ای چندصدساله دارد. به‌واقع هیچ‌یک از حوزه‌های گوناگون پژوهش در تاریخ و فرهنگ ایران کهن، اعمّ از باستان‌شناسی،...
تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته (۱) | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
الیزابت منسفیلد، استاد تاریخ هنر در دانشگاه ساوت در سوانی امریکا، در این کتاب، مقالاتی را بر محور موضوع بررسی رشته‌ی تاریخ هنر را از...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر