نردین حالا روستای بزرگی است با بیش از هزار خانوار جمعیت. این روستا مرکز دهستان نردین است که امروز از توابع شهرستان شاهرود و استان سمنان محسوب میشود. ظاهراً نردین سابقهای چندصدساله دارد و توصیف آن را در سفرنامههای باقیمانده از دو سفر ناصرالدینشاه از تهران به خراسان نیز آمده است؛ مثلا در مطلعالشمس میخوانیم که نردین قصبهٔ ناحیهای به همین نام شامل شش آبادی نردین و گلستان و تَلِبُن (تلهبن یا تلبین) و حسینآباد و نانیک و باغچه بوده است. در آن سالها ناحیهٔ نردین از منازل یکی از دو مسیر متدوال برای مسافرت از تهران به مشهد بوده؛ یعنی مسافران مشهد مقدس بعد از عبور از بسطام و چمن خوشییلاق و کاشیدار به نردین میرسیدند و از نردین هم به جاجرم میرفتند. در سفرهای پادشاه و همراهانش نیز نردین و حوالی آن از منازل راه بوده است.
نردین که در میان جلگهای کمآب و محصور در کوهها و تپهها قرار گرفته در حوالی سال ۱۳۰۰ق حدود سیصد یا چهارصد خانوار جمعیت داشته است. اهالی نردین آب شرب و زراعت خود را در گذشته از چشمههای منفجر شده در دامنهٔ کوههای اطرافش تأمین میکردهاند و ظاهراً قنواتی هم در اطراف نردین وجود داشته است. در مطلعالشمس میخوانیم که روند تبدیل نردین از قریهای کوچک به قصبهٔ آن زمان از ۱۶۰سال پیش از سفر ناصرالدینشاه (یعنی حدود سال ۱۱۴۰ق) آغاز شده است؛ زمانی که نردین قریهای کوچک و محل سکونت اعراب اسکندری بوده تا این که علیقلیخان تمرتاش از بجنورد به نردین مهاجرت میکند و قلعهای خشتی و محکم با هشت برج دور این قریه میسازد، قلعهای که وسعت آبادی آن روزگار نردین را بیشتر کرده است. مدتی بعد محمدحسنخان پسر علیقلیخان قلعهٔ دیگری دارای پنج برج و مشابه قلعهٔ پیشین و متصل به آن میسازد که در نتیجهٔ آن دوباره بر وسعت نردین افزوده میشود. اسفندیارخان نردینی نیز که همزمان با سفر ناصرالدینشاه حاکم نردین بوده در جنوب و مشرق بر قلعهٔ نردین میافزاید و باغ مهمی هم میسازد. معلوم نیست تغییرات اسفندیارخان در قلعهٔ نردین دقیقا در چه زمانی ایجاد شدهاند، اما برمبنای آنچه ناصرالدینشاه در سفرنامهٔ سال ۱۳۰۰ق خود آورده، اسفندیارخان باغ را در سالهای میان دو سفر پادشاه ساخته و مؤید سخن ناصرالدینشاه نوشتهٔ حکیمالممالک است که در سال ۱۲۹۴ق اشارهای به این باغ نکرده است، اگرچه قلعهٔ نردین را محکم و طولانی توصیف کرده است. غلامحسین غفاری (امین خلوت) در سفرنامهاش اشارهای به باغی قدیمی سوای باغ تازه کرده که درختان آن را بریده و کندهاند.
یکی از نکات قابل توجه این است که در مطلعالشمس برای اشاره به نردین واژهٔ شهر به کار نرفته و نویسندهٔ کتاب آن را قصبه نامیده، اما هم ناصرالدینشاه و هم غلامحسین غفاری امین خلوت از واژهٔ شهر برای توصیف نردین استفاده کردهاند. میتوان حدس زد که وسعت و جمعیت نردین از شهرهای معمول این دوره کمتر بوده است.
اما آنچه نردین را از سایر نقاط توصیف شده در سفرنامههای خراسان سال ۱۳۰۰ق متمایز میکند، خبر زلزلهای است که حدود چهارماه قبل از گذر ناصرالدینشاه از این آبادی آن را خراب کرده است. سفر دوم ناصرالدینشاه و همراهانش از دارالخلافه به مشهد مصادف است با تابستان سال 1262ش و زلزلهٔ نردین در حوالی نوروز همین سال رخ داده است. ناصرالدین شاه نوشته که زلزله چهار یا پنج روز پیش از نوروز حادث شده، اما در مطلعالشمس میتوان اطلاعات دقیقتری راجع به این حادثه یافت. ظاهراً دو زلزلهٔ متوالی در نردین رخ داده است؛ یکی بعدازظهر روز نهم جمادیالاول و یکی بیستم همین ماه یک ساعت مانده به غروب. با توجه به این که تحویل سال ۱۲۹۲ش مقارن با روز یازدهم جمادیالاول بوده، یکی از زلزلهها پیش از نوروز و یکی بعد از آن اتفاق افتاده و ظاهراً زلزلهٔ دوم شدیدتر بوده است. بر مبنای اطلاعات ثبت شده در مطلعالشمس دو سوم آبادی شامل قلعه و ابنیهٔ دیگر نردین خراب شده است. ظاهراً حمام و دو مسجد آبادی (که یکی از آنها تاریخ ۱۲۶۱ق داشته) جزو آن یک سوم سالم آبادی بوده است.
از بین خاطرهنویسان سفر خراسان، غلامحسین غفاری (امین خلوت) وضعیت نردین را بسیار بحرانی توصیف کرده است. او نوشته که «شهر و باروی شهر که ملاحظه شد تماماً خراب و منهدم [است]. در حقیقت یک تپهٔ خاکی است. معلوم شد که امسال قریب به ایام نوروز زلزلهٔ سختی شده، تمام برج و بارو و خانهها را بهکلی خراب نموده، بهطوری که عموم مردم نردین از شهر بیرون آمده در خارج شهر خانههای گلی ساختهاند. {...} بههمهجهت دو ذرع زمین ساختهشده در آنجا دیده نمیشود. مردمان فقیری نردین دارد. رعیتی از آنجا فقیرتر در این راه دیده نشده است.» میرزا قهرمان امینلشکر هم در سفرنامهاش به خرابی خانهها و قلعهٔ نردین اشاره کرده است. اگرچه ناصرالدینشاه و اعتمادالسلطنه دربارهٔ وضع زندگی مردم زلزلهزده مطلبی در کتابهای خود ننوشتهاند، میتوان حدس زد که اوضاع آنها آنقدر بد بوده که پادشاه در واکنش به اعتراضها افراسیابخان را عزل و بهجای او محمدکریمخان تفنگدار را موقتاً حاکم نردین میکند.
منابع
- اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی. روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه، مربوط به سالهای ۱۲۹۲تا ۱۳۱۳ق. تصحیح ایرج افشار. تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۶.
- ــــــــ . مطلع الشمس: تاریخ ارض اقدس و مشهد مقدس (نگارش از ۱۳۰۱تا ۱۳۰۳ق). تهران: الباب، ۱۳۷۸.
- امين لشکر، قهرمان. روزنامۀ سفر خراسان به همراهی ناصرالدين شاه (۱۳۰۰ق). بهکوشش ایرج افشار و محمدرسول دریاگشت. تهران: اساطیر، ۱۳۷۴.
- حکيمالممالک، علينقی بن اسمعيل. روزنامۀ سفر خراسان (۱۲۸۴ق). تهران: فرهنگ ایران زمین، ۱۳۵۶.
- ناصرالدین شاه قاجار. سفرنامه دوم خراسان (۱۳۰۰ق). تصاویر از ابوتراب نقاش. تهران: کاوش: شرکت قصه و نوار شبتاب، ۱۳۶۳.