×

جستجو

تأملی در پرسش از نسبت تاریخ با انسان (۱)

تاریخ در واقع یکی از اعمال انسان است و پرسش از نسبت تاریخ با انسان، از جهتی پرسشی است از رابطۀ یکی از اعمال انسان با دیگر اعمال او. ملاحظۀ نسبت میان دو چیز نیز به دو صورت ممکن است: هم‌زمان و درزمان. اگر در ملاحظۀ نسبت میان دو چیز از زمان آن دو چیز قطع نظر کنیم یا زمانشان را یکسان در نظر بگیریم، نسبت هم‌زمانشان را بررسی کرده‌ایم؛ اما اگر در ملاحظۀ نسبت میان دو چیز زمان آن دو چیز را نیز در نظر بگیریم و احتمال اختلاف زمان‌شان را بپذیریم، نسبتِ درزمانشان را بررسی کرده‌ایم. بنا بر این پرسش از نسبت تاریخ با دیگر اعمال انسان به دو پرسش تحویل می‌شود: اول، تاریخ چه نسبتی با دیگر اعمال هم‌زمانش دارد؟ و دوم، تاریخ چه نسبتی با دیگر اعمال انسان در طی زمان دارد؟ ابتدا نسبت هم‌زمان تاریخ با دیگر اعمال انسان را بررسی می‌کنیم. هر عمل انسان معلول اوست و از این رو نسبت اعمال مختلف انسان با یکدیگر این است که همه‌شان معلول علتی واحدند. اما جهت همۀ اعمال انسان یکی نیست. ذهن انسان دو نحو رابطه با جهان بیرون دارد؛ یا نسبت به آن فعال است، یا از آن منفعل است. به تناطر این دو نحو رابطه می‌توانیم اعمال انسان را نیز به دو قسم بدانیم: اول، اعمالی که هدف از آنها انفعال ذهن است؛ انسان با این اعمال به چیزی در جهان بیرون معرفت می‌یابد. دوم، اعمالی که هدف از آنها منفعل ساختن جهان بیرون از ذهن انسان است؛ انسان با این اعمال جهان را مطابق تصوری که در ذهن خود دارد تغییر می‌دهد. شباهت این دو قسم از اعمال وجود رابطه‌ای میان معرفت و جهانِ بیرون در آنهاست، اگرچه جهت این رابطه در هر قسم عکسِ دیگری است. در قسم اول، عمل در جهت مطابق ساختن «معرفت انسان با جهان» واقع می‌شود و در قسم دوم عمل در جهت مطابق ساختن «جهان با معرفت انسان». این رابطه را جهت انطباق عمل می‌خوانیم. تاریخ در شمار اعمالی با جهت انطباق «معرفت با جهان» است، اما نحوی خاص از آنها. امری که در کار تاریخ می‌کوشیم به آن معرفت بیابیم، اعمال انسان است که ممکن است یکی از این دو جهت انطباق را داشته باشند. بنا بر این جهت انطباق تاریخ مرکب است: یا معرفت به جهانِ مطابقت‌یافته با معرفت است و جهت انطباقش «معرفت با جهان با معرفت» است یا معرفت به معرفتِ مطابقت‌یافته با جهان و جهت انطباقش «معرفت با معرفت با جهان». با این توضیح می‌توانیم قسم دیگری را نیز در میان اعمال انسان تشخیص دهیم که تاریخ در شمار آنهاست: اعمالی با جهت انطباق مرکب «معرفت با معرفت با جهان» یا «معرفت با جهان با معرفت». اما نکتۀ مهمی در این تقریر است که با توجه به آن می‌توانیم تا حدودی و از جهتی نسبت تاریخ را با دیگر اعمال انسان و از این رو با خود انسان روشن کنیم. می‌بینیم که هرگاه تاریخ دربارۀ یکی از اعمال انسان با جهت انطباق «جهان با معرفت» باشد، ظاهراً دور پدید می‌آید: دوری در معرفت انسان. در تاریخ ذهن انسان از جهانی منفعل می‌شود و به جهانی معرفت می‌یابد که نتیجۀ معرفت و مطابقت‌یافته با آن است. بنا بر این می‌توانیم بگوییم که انسان با تاریخ در معرفت خود دور ایجاد می‌کند. توجه به این دور ما را به بررسی رابطۀ درزمانِ تاریخ با دیگر اعمال انسان وارد می‌کند. می‌دانیم که تاریخ دربارۀ اعمال انسان در گذشته است. پیداست که تا عملی از انسان سر نزده باشد، پدید آمدن تاریخِ آن منتفی است. به عبارت دیگر عمل تاریخ در مقام وجود متأخر است از وجود اعمالی که موضوعش قرار می‌گیرند. بنا بر این نسبت ظرف زمانی تحقق عمل تاریخ با ظرف زمانی تحقق موضوعش معادل نسبت آینده با گذشته است و این یعنی نسبت معرفت حاصل از تاریخ به معرفتی که پیش‌تر در جهان ظهور بیرونی یافته نیز معادل نسبت آینده با گذشته است. از سوی دیگر ممکن است مرادمان از نسبت تاریخ با دیگر اعمال انسان، اثر تاریخ بر دیگر اعمال انسان باشد. تأثیر و تأثر نحوی رابطۀ علی است و از این رو تحقق تأثیر موکول است به وجود مؤثر. بنا بر این تاریخ در مقام امری که ممکن است مؤثر واقع شود، باید بر تأثیر خود و متأثر از خود از آن جهت که اثر تاریخ را می‌پذیرد، تقدم زمانی در وجود داشته باشد. پس پرسش از اثر تاریخ، یا به بیانی دقیق‌تر معرفت حاصل از تاریخ، بر دیگر اعمال انسان مانند جستجوی اثر گذشته بر آینده است. حال اگر نسبت تاریخ با موضوعش را در کنار نسبت تاریخ با دیگر اعمال انسان در نظر آوریم، می‌بینیم که تاریخ در نسبت اول حکم آینده را دارد و در نسبت دوم حکم گذشته را. بنا بر این نسبتِ مرکبِ موضوعِ تاریخ و تاریخ و دیگر اعمال انسان مانند نسبت گذشته و حال و آینده است. پس پرسش از نسبت تاریخ با دیگر اعمال انسان ما را با پرسشی دیگر مواجه می‌سازد: رابطۀ گذشته و حال و آینده چیست؟

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
«مسجد سنجیده‌ی قزوین: کارکرد و زمان ساخت» | لیلا قاسمی، زهره تفضلی
در محله‌ی کهن راه‌ری در شهر قزوین، بنایی تاریخی با نام «مسجد سنجیده» وجود دارد. تاریخِ ساختِ این بنا و بانی آن نامشخص است. با در نظر گرفتن برخی شواهد کالبدی در بنا و برخی شواهد در گزارش‌های مرمتیِ بنا و نظر به اینکه برخی محققان پیشین با توجه به شباهت فرم بنا به مقابر، احتمال تغییر کارکرد این بنا را مطرح کرده‌اند، به نظر می‌رسد کارکرد اصیل بنا چیزی غیر از مسجد بوده و در دوره‌ای کارکرد آن تغییر یافته است. درباره‌ی کارکرد اصیل آن نظراتِ مختلفی وجود دارد.
اسطوره و اسطوره‌شناسی نزد ژرژ فردریش کروزر | نخستین نشست از سلسله نشست‌های سهراب
برگزارکننده: گروه پژوهشی میت‌اوخته، موسسه‌ی فرهنگی هنری کتاب‌آرایی ایرانی میزبان: نگارخانه‌ی لاجورد
ایران‌شناسی در قلمرو زبان آلمانی (دو گزارش تاریخی) | رودیگر اشمیت، مانفرد لورنتس
ایران‌شناسی در آلمان سنّتی غنی است و سابقه‌ای چندصدساله دارد. به‌واقع هیچ‌یک از حوزه‌های گوناگون پژوهش در تاریخ و فرهنگ ایران کهن، اعمّ از باستان‌شناسی،...
تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته (۱) | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
الیزابت منسفیلد، استاد تاریخ هنر در دانشگاه ساوت در سوانی امریکا، در این کتاب، مقالاتی را بر محور موضوع بررسی رشته‌ی تاریخ هنر را از...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر