نوشتۀ دونالد واینرت
ترجمۀ محمدمهدی طاهری
.
واژۀ engineer (مهندس) برگرفته از ریشۀ لاتین «ingenium» بهمعنای «استعداد یا توانایی طبیعی» است و گاه نیز بهمعنای «ابداعی هوشمندانه» به کار رفته است. همچنین دو واژۀ ingenuity (ابتکار) و engine هم مشتق از «ingenium» هستند. افزونبراین واژۀ engine پیشتر در دو معنی دیگر نیز متداول بوده که اینک منسوخ شده است: «ابتکار»[1] و «حیله»[2] (حیلت، جمع: حیَل). معنای متعارف کنونی کلمۀ engine، «آنچه برای مقصودی استفاده میشود، اسباب، عامل» است و بههمینسبب استعمال این واژه (engine) برای انسانهایی که گاه چونان عامل یا اسباب مقصودی عمل میکنند استعمالی کاملاً درست و بجاست. بنابراین معنای کنونی engine بسی فراتر از دو معنای متدوالتر آن (یعنی ماشین یا قطعهای مکانیکی که برای تبدیل صورتهای متنوع انرژی به نیروی محرکّه استفاده میشود) است. وضع کلمۀ engineer هم از همین قرار است و نسبتی موثق با هر دو واژۀ ingenuity و engine دارد. بنابراین هر چهار واژۀ امروزی engineering، engineer، engine، و ingenuity، نیایی مشترک دارند و نیز کلمۀ engineer را نباید به engine، آن هم در معنای مختصرشدۀ ماشین یا ابزار مکانیکی، فروکاست.
متأسفانه کاربست متقدم کلمۀ engineer، بیشوکم به حوزۀ مهندسان نظامی منحصر و محدود بوده است. کوینیتوس ترتولیانوس [درگذشتۀ ۲۴۰ م.] از ingenium در معنای «ابداع هوشمندانه» بهره برده تا با آن یک دژکوب را توصیف کند، واژهای که سرانجام و متعاقب تکرر و استمرار استعمال، در معنای هر نوع از آلات نظامی به کار رفت. سه واژۀ ingeniator، ingeniarius، و ingegerus، همگی بهمعنای سازندگان ماشینآلات نظامی بودهاند و همین امر، مبنای تداعیهای امروزی engineer بر مجموعهای از ماشینآلات است.
تردیدی نیست که کنش مهندسی، در معنای تغییر طبیعت بهنفع نیازها و خواستههای انسان، کنشی بس دیرپاست که همواره وجود داشته است و در منابع و متون سدههای مختلف بهخوبی نمایان شده است. چنانکه دایدالوس [از صنعتگران افسانهای آتنی] هزارتوی کرت را «مهندسی» و سپاس بالهای لازم برای فرار از آن هزارتو را نیز ابداع کرد. بااینهمه وجود مهندسی چون یک «حرفه»[3] پدیدهای نسبتاً جدید است و تلاشهایی که تاکنون برای قرارداد تعریفی از مهندسی و بهتبع از مهندسان صورت گرفته با ظهور حرفۀ مهندسی مقارن است.
پیش از ورود به بحث تعریف مهندسی باید به این نکته عنایت داشت که واژههای engineer و nature ازمنظر ریشهشناختی به هم مرتبط هستند. کلمۀ ingenium بهمعنای «توانایی یا استعداد طبیعی» است و با ذات و طبیعت انسانها و اشیاء سروکار دارد. این امر در مطالعۀ معانی متعدد مهندسی در گذر زمان اهمیت بسیاری دارد. در این تعریفها سه مؤلفۀ اساسی، چه بهصورتی صریح و چه بهصورتی ضمنی، حضوری مستمر دارند. نخست اینکه مهندسی را به «قوۀ طبیعی» مرتبط میکنند، دوم اینکه «خیر یا استفادۀ انسان» را مدّنظر دارند و سوم اینکه برآمده از دانش یا مهارتی مرتبط با پدیدههای طبیعی یا فیزیکی هستند. مؤلفۀ آخری در تعریفهای متقدم از مهندسی ضمنی است و در تعریفهای متأخر، صریح است و بهصورت «دانشی در علوم ریاضی و طبیعی و فیزیکی» میآید.
یکی از نخستین تعریفها را توماس تردگولد[4] در سال ۱۸۲۸، در قالب منشور مؤسسۀ مهندسی عمران انگلستان[5]، مطرح کرده است. او مهندسی را «فنّ هدایت منابع عمدۀ نیرو در طبیعت بهسوی استفاده و رفاه انسان» تعریف کرده است. این تعریف آن سه مؤلفۀ اساسی را درون خود دارد: «منابع عمدۀ نیرو در طبیعت»؛ «استفاده و رفاه و انسان»؛ دانش و مهارت مرتبط به پدیدههای طبیعی و فیزیکی نیز بهصورت ضمنی و در قالب «فن هدایت منابع عمده» بیان شده است. چنانکه گفته شد، تقریباً همۀ تعریفهای متقدم و نیز تعریفهای عرضهشده در واژهنامههای امروزی حاوی این سه مؤلفه هستند.
در تفسیرها و تعریفهای متقدمی که از مهندسی ارائه میشد، سعی میکردند که بین «علوم» و «مهندسی» تفکیکی قائل شوند که در آن، مهندسی کنشی مستقل از علوم اما مرتبط با آن باشد. آنچه بر این نیّت دامن میزد، طبع مهندسانی بود که مایل به کسب جایگاهی مستقل و حرفهای مجزّا و قابلِشناسایی بودند. از حدود سال ۱۸۳۰ بود که نزد عموم مردم، مهندسان بهعنوان گروهی مستقل از عالمان (دانشمندان) شناسایی شدند، در این زمان آگوست کومت[6] در رسالهاش نوشت که «در روزگار ما، طبقهای در حد فاصل دانشمندان (بهمعنای واقعی کلمه) و پیشهوران پدیدار میشود که همانا طبقۀ مهندسان است، مهندسانی که کارکرد اصلی آنان برقراری ارتباطی بین عالم نظر و عالم عمل است».
در سال ۱۹۶۳ «انجمن ملّی مهندسان حرفهای» (NSPE)[7] تلفیقی از نگرشهای جامعۀ علمی و جامعۀ مهندسی را منتشر کرد که در آن تمایل به تفکیک علوم از مهندسی نشان داده شده است. همچنین در این اثر با آن تعاریفی از مهندسی سر سازگاری بیشتری وجود دارد که مهندسی را مستقل از سایر علوم تعریف کردهاند. جالب اینکه بهرغم پوشش کامل کارکردهای علوم و مهندسی، اثر چندانی از تعریفِ مهندس یا دانشمند (فارغ از نقش کارکردی آنان) در کتاب مزبور وجود ندارد. همانطورکه رئیس بخش مهندسی دانشکدۀ ایلینویز بیان کرده است، «تفکیک کارکرد مهندسی از کارکرد علوم سادهتر از آن است که بخواهیم بین آنکه شایستۀ عنوان مهندس است با آنکه درخور عنوان دانشمند است فرق بگذاریم. زیرا بسیاری از انسانها هستند که هر دوی این کارکردها را دارند و اتفاقاً در هر دو هم خوب عمل میکنند».
دشواری اساسی در تعریف مهندسی وقتی به منصۀ ظهور رسید که جامعۀ مهندسان، در تعریفهای پیشین و متعارف از مهندسی دست بردند و چیزهایی به آنها افزودند. ازجملۀ آنها، تعریف «شورای مهندسان برای پیشرفت حرفهای» (ECPD)[8] بود که مؤلفۀ چهارمی به سه مؤلفۀ قبلی اضافه کرد. طبق تعریف این شورا، دانش و مهارت لازم برای مهندسی باید از طریق «آموزش و تجربه و ممارست» به دست آید. در تعریف پیشگفته گامی کوتاه برای تعریف مهندسی از منظر ۱. دانش و مهارت لازم، ۲. نحوۀ دستیابی به آن دانش و مهارت، ۳. شواهد لازم برای اثبات دستیابی به آنها عرضه شده است. شواهد «آموزش» به دانشآموختگی از دورههای معتبر مهندسی تبدیل شد و شواهد «تجربه» و «ممارست» در پروانهکار و گواهی نمایان شد. حتی بعضی از نهادهای مهندسی، مثلاً «انجمن ملی مهندسان حرفهای» هواخواه استفاده از گواهیها برای اثبات هر سۀ آموزش و تجربه و ممارست شدند.
چنانکه پیشتر گفته شد، افزودن مدرک دانشگاهی به تعریف مهندسی و سپس افزودن گواهی تجربه/ممارست به آن، موجب پیچیدهشدن تعریف مهندسی شده است. این امر باعث محرومیت بسیاری از عاملان این حوزه از عنوان مهندسی شد، ازجمله کسانی که دانشآموختۀ یکی از رشتههای علوم بودند و نیز آنان که مدرک دورۀ چهارسالۀ مهندسی یا گواهی و پروانهکار را در اختیار نداشتند؛ حالآنکه همین عده را تا پیش از این در جرگۀ مهندسی میدانستند.
پیدایش فنّاورهای مهندسی، با مدرکی که از دورۀ چهارسالۀ فنّاوری مهندسی گرفته بودند، تعریفپذیری مهندسی را دشوارتر کرد و در میان عدهای، انگیزهای مضاعف برای تنگترکردن حلقۀ مهندسی پدید آورد. خصوصاً اینکه بین دورۀ آموزشی مهندسان با فنّاورهای مهندسی شباهتهایی وجود داشت.
در اواخر دهۀ ۱۹۷۰، تحت حمایت نهادی که آن زمان ECPD نام داشت و اکنون «هیئت اعتبارگذاری مهندسی و تکنولوژی» (ABET)[9] خوانده میشود، بسیاری از اعضای جوامع مهندسی گوناگون در بازنگری جامع تعاریف مهندسی، مهندس، فنّاورهای مهندسی (تکنولوژیستهای مهندسی) و فنورزها (تکنیسینها) شرکت جستند. محصول بازنگری آنها با عنوان «حلقۀ مهندسی»[10] چاپ شد و در سال ۱۹۷۹ به تأیید مدیران آن نهاد رسید. آنچه در ادامه میآید حاوی تعریفهایی است که آنان برساختند بههمراه شرحی بر هر یک از تعریفها.
مهندسی[11]
مهندسی حرفهای است که در آن دانشی در علوم طبیعی و ریاضی با آموزش و تجربه و ممارست به دست میآید و سپس برمبنای درایت و آگاهی به کار گرفته میشود تا از نیرو و مواد موجود در طبیعت، ضمن بهرهوری اقتصادی، برای منفعت نوع انسان استفاده شود.
مهندس کسی است که دانشی در ریاضیات، علوم فیزیکی، و علوم مهندسی دارد و باید بتواند بین اصول مهندسی با مسائل اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، زیباییشناختی، زیستمحیطی، و اخلاقی ارتباطی برقرار کند. مهندس باید ایدهپرداز، طرّاح، توسعهدهنده، تدوینکنندۀ فنون جدید، و تولیدکنندۀ استانداردها باشد و در همۀ اینها، تطابق با نیازهای اجتماعی را مدّنظر داشته باشد. مهندس باید امور را برنامهریزی، پیشبینی، اسلوبمند، و ارزیابی کند؛ و باید سیستمهای مختلف و اجزای آنان را برمبنای نسبتشان با بهداشت، امنیت، و رفاه مردم داوری کند. خلاقیّت و ابداع باید از ویژگیهای اساسی مهندسان باشد.
بهصورتِمعمول مهندسان نخستین مدرک خود را در [دورهای چهارساله] و در یکی از رشتههای مهندسی میگیرند، در این رشتهها دستِکم یک نیمسال ریاضیات آموزش داده میشود که مقدمۀ آنها محاسبات انتگرالی و دیفرانسیلی است. تحصیل در رشتۀ مهندسی مهندس را برای ورود به حرفۀ مهندسی پرورده میکند، حرفهای که در آن امکان پیشرفت بیشتر در پژوهش، طراحی، توسعه، مدیریت، برپایی سیستمها، و تبدیل مفاهیم معقول به امور محسوس وجود دارد. دورۀ مهندسی مسیر اصلیای است که بهسوی پروانهکار حرفهای طی میشود.
فنّاوری مهندسی[12]
فنّاوری مهندسی بخشی از حوزۀ فنّاوری است که مستلزم کاربست فنون و دانش مهندسی و علمی در ترکیب با مهارتهای فنّی، برای تقویت و تثبیت فعالیتهای مهندسی است. این حوزه در حد فاصل پیشهوری و مهندسی، در منتهیالیه پیشهوری و در نزدیکترین فاصله به مهندسی، جای میگیرد.
فنّاور مهندسی[13]: یک فنّاور مهندسی (تکنولوژیست مهندسی) باید کارکردمحور باشد و برمبنای ریاضیات کاربردی و با بهره از مفاهیم و کاربردهای حساب دیفرانسیل و انتگرال عمل کند. فنّاور مهندسی باید بتواند بهسرعت نتایجی کاربردی و قابلِاجرا به بار بیاورد، سیستمهای فنّی را نصب و راهاندازی کند، سختافزارهای موردنیاز را براساس مفاهیم اثباتشده سرهمبندی کند، محصولات مدنظر را بسازد، ماشینها و سیستمها را تعمیر کند، روند ساخت و تولید را مدیریت کند، و پشتیبان فروش محصولات و سیستمهای فنّی باشد.
بهصورتِمعمول فنّاورهای مهندسی در دورهای چهارساله در رشتۀ فنّاوری مهندسی دانشآموخته میشوند. تکنولوژیستهای مهندسی بهواسطۀ نقش اجراییای که دارند، باید برای اتخاذ تدابیر مناسب برای تسریع کار، بدون بهخطرانداختن کارایی و امنیت و هزینۀ آن آمادگی لازم را داشته باشند. همچنین فنّاورها باید اجزای سیستمها را بشناسند و قادر به راهاندازی سیستمهایی باشند که هدفهای مفهومی آنان را پیشتر مهندسان تعیین کردهاند.
فنورز مهندسی[14]: دورۀ آموزشی فنورزهای مهندسی (تکنیسینهای مهندسی) دستِکم دو ساله و معمولاً در فنّاوری مهندسی است. در این دورۀ آموزشی تأکید اصلی بر مهارتهای فنّی است و فنورز مهندسی باید اهلِعمل، سازندۀ اجزا، و نمونهگیر و جمعآور دادهها باشد. فنورز باید بتواند که روشها و تکنیکهای تأییدشده را، با کمینهای از دستورالعملگیری از مهندس یا فنّاور مهندسی، به کار گیرد. بر فنورزها روا نیست که تصمیماتی بگیرند که با روند از پیش تعیینشده در تفاوتی جدّی باشد.
از فنورزها انتظار میرود که آزمونهای متعارف را به انجام برسانند، دادهها را به صورتی منطقی ارائه کنند، و قادر به اجرای وظایف خود براساس روشها، استانداردها و اصول تعریفشده باشند.
گزارشی که ECPD (ABET) منتشر کرد تاکنون دستنخورده باقی مانده است و در تعریف «مهندسی»، جز افزایش بند «با آموزش و تجربه و ممارست»، فرق چندانی با تعریف تردگود (عرضهشده در سال ۱۸۲۸) ندارد. اما در گزارش ECPD تعریف «مهندس» و «فنّاور» و «فنورز» بسیار دقیقتر تشریح شده است. واضح است که هر سه دستۀ مهندسان و فنّاورها و فنورزها در جرگۀ مهندسی جای میگیرند، هرچند که سطوح متفاوتی دارند، و بههمینسبب نام گزارش را «حلقۀ مهندسی» گذاشتهاند.
تعریف قابلِتوجه دیگری را شورای ملّی ارزیابان مهندسی (NCEE)[15] امریکا (بازنگریشده در سال ۱۹۷۸) مطرح کرده است. بند دوم این سند حاوی محتوای زیر است:
۱. مهندس: اصطلاح مهندس در چارچوب این سند بهمعنای کسی است که بهواسطۀ دانش خاص خویش و کاربست ریاضیات و علوم فیزیکی و مهندسی و نیز اصول و روشهای طراحی و تحلیل مهندسی، که برآمده از تحصیلات دانشگاهی و تجربۀ او در حوزۀ مهندسی است، صلاحیت کار مهندسی دارد.
۲. مهندس حرفهای: اصطلاح مهندس حرفهای در چارچوب این سند بهمعنای کسی است که هیئت شورا او را حسبالمقرر بهعنوان «مهندس حرفهای» ثبت کرده و به او گواهی داده است.
۳. مهندس کارآموز[16]: اصطلاح مهندس کارآموز در این سند بهمعنای کسی است که ملزومات تحصیلی و تجربی و شخصیتی لازم را برآورده کرده و از پس آزمونِ طرحشده در این سند، ناظر بر موضوعات اصول مهندسی، برآمده است.
۴. کنش مهندسی: اصطلاح کنش مهندسی در این سند بهمعنای هر یک از خدمات یا کارهایی است که اجرای مناسب آن مستلزم تحصیل و آموزش و تجربۀ مهندسی در اِعمال دانشی خاص در ریاضی و علوم فیزیکی و مهندسی است.
تمرکز سند شورای ملّی ارزیابان مهندسی بر مهندسان گواهیگرفته است، یعنی کسانی که تحتِعنوان «مهندسان حرفهای» معرفی شدهاند. ایجاد اصطلاح «مهندسان حرفهای» که صرفاً مهندسان گواهیدار را در بر میگیرد، خودْ موجب پیچیدگی مضاعف تعریف مهندس میشود زیرا بهنحوی ضمنی بیان میکند که مهندسان بیگواهی، مهندسانی غیرحرفهای هستند.
نهایتاً بنیاد علوم ملّی آمریکا هشت معیار را برساخته است تا بر مبنای آنها، تشخیص داده شود که هر فرد حقیقی در جرگۀ مهندسی میگنجد یا علوم:
۱. کسی که مدرک کارشناسیارشد یا بالاتر در رشتهای منطبق داشته باشد و کسی که برمبنای مجموعۀ تحصیلات و تجربیاتش، خود را دارای حرفهای منطبق بداند.
۲. کسی که مدرک دکتری در هر یک از رشتههای حوزۀ علوم طبیعی یا اجتماعی داشته باشد و و در یکی از شغلهای منطبق، مشغولبهکار باشد.
۳. کسی که مدرک کارشناسی یا بالاتر در یکی از رشتههای منطبق گرفته و در شغلی منطبق مشغولبهکار باشد.
۴. کسی که مدرک کارشناسی یا بالاتر در هر یک از رشتههای تحصیلی گرفته باشد و در یکی از شغلهای منطبق مشغولبهکار باشد و خود را دارای حرفهای منطبق بداند.
۵. کسی که بالاترین مدرک تحصیلیاش در یکی از رشتههای منطبق باشد و شغل او، رئیس دانشکده، رئیسکلّ دانشکده، مدیر بخش تحقیق و توسعه، تولید، یا اداری باشد؛ کسی که مدرک کارشناسی یا بالاتر در یکی از رشتههای منطبق داشته باشد، در شغلی مرتبط مشغولبهکار باشد و حرفۀ خود را منطبق بداند.
۶. کسی که مدرک کارشناسی خود را از سال ۱۹۶۹ به بعد در یکی از رشتههای منطبق گرفته باشد و حرفۀ خود را منطبق بداند.
۷. کسی که مدرک کارشناسی یا بالاتر در هر یک از رشتههای تحصیلی داشته باشد و شغل او، رئیس دانشکده، رئیسکلّ دانشکده، مدیر بخش تحقیق و توسعه، تولید، یا اجرا باشد و نیز حرفۀ خود را منطبق بداند.
۸. کسی که بالاترین مدرک تحصیلیاش در رشتهای مرتبط باشد و در یکی از شغلهای منطبق مشغولبهکار باشد و خود را از لحاظ حرفهای رئیس دانشکده، رئیسکل دانشکده، مدیر بخش تحقیق و توسعه، تولید،یا اجرا بداند.
در مقام جمعبندی میتوان گفت که اولاً حوزۀ مهندسی حوزهای بسیار وسیع است و شغلهای بسیاری زیر ردای گشاد مهندسی جای میگیرند؛ ثانیاً گسترۀ مهندسی سطح کارکرد، نوع و مقیاس کنش، عنوانهای شغلی، پیشینۀ دانشگاهی، و پیشینۀ تجربی را در بر میگیرد؛ ثالثاً برای فهم کافی کسبوکار مهندسی در ایالتهای متحد آمریکا، همۀ کسانی که اصولاً درگیر این کسبوکار هستند، باید در چارچوب تعریف اتخاذشده جای بگیرند، فارغ از اینکه نوع و سطح اعتبارنامههای تجربی یا دانشگاهی آن چه باشد.
.
توضیح مترجم
این نوشتار ترجمهای از ضمیمۀ اول کتاب «Engineering Infrastructure Diagramming and Modeling» است؛ کتابی که دربارۀ آموزش و کنش مهندسی در ایالتهای متحد آمریکا نگاشته شده و کار نگارش و چاپ آن با زیرمجموعهای از شورای پژوهشهای ملّی (National Research Counsel) بوده است. این کتاب را انتشارات آکادمی ملی (واشنگتن) در سال ۱۹۸۶ به چاپ رسانده است و حاوی قریب به ۱۶۰ صفحه است. ازآنجاکه مؤلفان و پژوهشگران کتاب نیاز به ایجاد بستری برای جمعآوری دادهها و تحلیلها داشتهاند، از تعریف مهندس و مهندسی ناگزیر شده و بههمیندلیل نخست به مفاهمه بر سر تعریفی جامع از مهندسی پرداختهاند. این تعریف در فصل نخست کتاب عرضه میشود اما در ضمیمۀ نخست آن، صفحههای ۷۰ تا ۷۹، مسیر طیشده برای نیل به چنان معنایی در قالب تشریح معنای مهندس در آمریکا عرضه شده است. عنوان ضمیمۀ مدنظر، «تعریف مهندسی و مهندس در سیاقی تاریخی»[17] است و نویسندۀ آن، دونالد واینرت[18] است.
.
پینوشتها
[1] ingenuity
[2] wile
[3] profession
[4] Thomas Tredgold
[5] Institution of Civil Engineering
[6] Auguste Comte
[7] National Society of Professional Engineers
[8] Engineer Counsel for Professional Development
[9] Accreditation Board for Engineering and Technology
[10] The Engineering Team
[11] Engineering
[12] Engineering Technology
[13] Engineering Technologist
[14] Engineering Technician
[15] National Counsel of Engineering Examiners
[16] Engineer-in-Training
[17] The Definition of Engineering and of Engineers in Historical Context
[18] Donald G. Weinert