در اینجا کتابی سودمند، که چندی پیش مطالعهاش را به پایان رساندهام، معرفی میکنم. نام آن مورخ و تاریخ است، نوشتۀ آرنولد توینبی و ترجمۀ حسن کامشاد که متنش حاصل دوازده گفتگوی جی. ر. اوربان و آرنولد جوزف توینبی در ۱۹۷۲- ۷۳ است.
آرنولد توینبی در ۱۸۸۹ به دنیا آمد. تحصیلاتش را در رشتۀ تاریخ یونان و روم در دانشگاه آکسفورد به پایان رساند و همانجا به تدریس پرداخت. مشهورترین اثرِ وی مجموعۀ دوازدهجلدی بررسی تاریخ است. دیگر آثار وی سفر به چین (۱۹۳۱)، رهیابی یک مورخ به دین (۱۹۵۶)، شرق به غرب (۱۹۵۸)، نگرانی بشر پس از مرگ (۱۹۶۸)، پارهای مسائل تاریخ یونان (۱۹۶۹)، شهرهای پویا (۱۹۷۰) و قسطنطین هفتم و جهان او (۱۹۷۲) است.
اوربان را بهترین مصاحبهکنندۀ دنیای انگلیسیزبان خواندهاند. وی در ۱۹۴۷ از دانشگاه بوداپست درجۀ لیسانس و در ۱۹۵۶ از دانشگاه لندن دکترا گرفت. تألیفات متعددِ او بیشتر دربارۀ اروپای شرقی و کمونیسم و روابط چین و شوروی و مسائل مشابه است.
این کتاب کوچک در دو بخش تنظیم شده است؛ بخش نخست «رهیابی» نام دارد و بحثهای چون علم یا هنر بودن تاریخ، نقش مورخ، قانونمند یا یکهروند بودن تاریخ، بیطرف بودن یا نبودن مورخ، و گفتگو دربارۀ وضعیت تمدنها و روزگار امروز بشر را در بر میگیرد. بخش دوم «الگوها» است و در آغاز به فراز و نشیب تمدنها میپردازد و در ادامه، بخش عمدۀ آن به مسائل جهان پس از جنگ جهانی دوم اختصاص دارد.
مشخصات کتاب: توینبی، آرنولد. مورخ و تاریخ. ترجمۀ حسن کامشاد. تهران: خوارزمی. ۱۳۷۰.
نام لاتین کتاب نیز چنین است: Toynbee on Toynbee
بخشی از متن کتاب:
«هر گونه مطالعۀ امور بشر ناگزیر گزینشی است. فرض کنید کسی همۀ روزنامههای یک روز جهان را در اختیار دارد، با تضمین اینکه مندرجات آنها کلمه به کلمه عین واقعیت است. با این همه روزنامه چه میتواند بکند؟ چگونه آنها را نظم و ترتیب بخشد؟ با فرض اینکه جمیع واقعیات را هم واجد اهمیتی یکسان پندارد، باز قادر نیست تاریخ یک روز واحد را بنویسد و کلیۀ دادههای موجود را در آن بگنجاند. باید انتخاب کند، و اگر همۀ دادهها را نیز به کار بَرد، باز ناچار است بعضی را پرجلوه سازد و از طول تفصیل بقیه بکاهد. و همین که دست به این عمل زد وارد جرگۀ ذهنیت شده است. منظورم حب و بغضهایی است که به کار میافتد، و برای خودِ نویسنده بسیار دشوار است که متوجه آنها شود. واقعیت تاریخی چیزی سخت و استوار مانند سنگ و آجر نیست که بتوان برداشت و مصرف کرد؛ واقعیت به مفهومی ساختۀ بشر است، نتیجۀ گزینش از میان مواد خام است. حتی یک آجر هم گزیدهای از گل و خاک است. ...»