در طول مطالعه برای پیشینۀ رسالهام، متوجه فقر منابع نظری در حوزۀ اخلاق معماری به زبان فارسی شدم. به خصوص منابعی که برخط و آسان و همهیاب باشد. از حالا آنچه دربارۀ این حوزۀ موضوعی میخوانم را در حد وسع اینجا هم قرار خواهم داد.
علم اخلاق معماری [۱]
برخی مسائل علم اخلاق معماری ویژگیهای تعدادی از دووجهیهای اخلاقی معمولند- دغدغههایی [چون] محوریت ارزش یا محوریت عامل [دراینجا معمار]- که برای معماران هم ممکن است به وجود بیاید. اخلاق معماری علاوه بر مجموعهای از پرسشهای مرسومِ [اخلاق] که به حوزۀ معماری وارد شده، مسائلی که خاص رشته و حرفۀ آن است را هم مطرح میکند که در نتیجۀ ماهیت اجتماعی، عمومی، عملی و هنری آن شکل گرفته است.
فرااخلاق معماری، به مثابه مفهومی پیشینی نسبت به اخلاق هنجاری حرفۀ معماری، مقولات اخلاقی دیگری را میسنجد؛ نظیر اینکه آیا معماری باید اخلاقی در نظر گرفته شود یا غیراخلاقی، وابسته به اینکه مقاصد معماری (سازههای بناشده) [را در نظر بگیریم] یا اَعمال آن را چون مجموعهای از نهادها یا پدیدههایی اجتماعی [در نظر آوریم].
مسئلۀ فرااخلاقی دیگر دربارۀ این است که رابطۀ زیباییشناسی با اخلاق آنچنان که در معماری ظاهر میشود را، اخلاقگرایی بهتر شرح میدهد یا آزادی عمل؟
مقولات اخلاقی معماری
سه مقولۀ معمول برای اخلاق در معماری در نظر گرفته شده است. نخست، بنیانگزاری معیاری برای هنجارهای اخلاقیِ داد و ستد آنگونه که معماران در حرفه با آن مواجه میشوند. برای مثال معماران میتوانند پروژهها را به شیوهای بسازند که احتمال فراتر رفتن از هزینههای پیشبینیشده کاهش و ایمنی افزایش یابد. در شاخۀ میانفردی، معماران میتوانند اثرشان را به صورت صادقانه به مشتریان یا طرفهای قرارداد بنمایانند.
مقولۀ دیگر- فراتر از هنجارهای اخلاقی تعریفشدۀ داد و ستد- جستجوی معیاری برای ارزیابی معماران به مثابه عاملان اخلاقی، که به طور کلی به ایجاد یا انجام خوب و بد در جهان میپردازند، است. برای مثال معماران میتوانند چیزهایی خلق کنند که کاربران شخصی و ساکنان را تعالی بخشد یا محدود کند؛ یا ممکن است بهرهوری اجتماعی را با طرحریزی خانههایی برای نیازمندان به سرپناه ارتقا بخشند.
آخرین مقوله جستجوی معیاری برای قضاوت مقاصد معماریانه به مثابه خوب یا بد از نظر اخلاقی است تا جایی که [این مقاصد] مستقیما لذت یا الم ایجاد میکند. برای مثال مقصود از طراحی بیمارستان مجهز کردن آن برای کاهش درد با ایجاد شرایط محیطی ارتقادهندۀ مراقبتهای بهداشتی و رفاه بیمار است. به منزلۀ موردی صریحتر، یک ایستگاه اتوبوس برای کاهش مواجهه با عناصر محیط طبیعی و عوامل آزارندۀ ناشی از آنها طراحی میشود. گزینۀ آخر جذاب به نظر میرسد اگر ما معماری را در درجۀ اول نه به مثابه حرفه که در مقام محصول ببینیم. گمراهکننده است اگر نخواهیم به صنایع دستی ارزش اخلاقی نسبت بدهیم همچنان که برای اعمال یا ویژگیهای اعمال ارزش اخلاقی قائل میشویم. یک سازۀ بناشده ممکن است مردموار نباشد، به این سبب که سرد و دلگیر وغیرقابل سکونت است، اما از این موضوع برنمیآید که ساختار فینفسه ارزشهایی غیرانسانی درخود دارد.
ادامه دارد...
۱. این نوشته برگردانی است نه کاملا دقیق از بند هفتم مدخل «فلسفۀ معماری» از نسخۀ برخط دایرةالمعارف فلسفۀ استنفورد با این عنوان:
Architectural Ethics
https://plato.stanford.edu/entries/architecture/#ArcEth