در شمال غربی آتن امروزی و در یک محله فقیرنشین، مجموعهای قرار دارد که برای اولین بار ایده آموزش عالی را به جهان غرب معرفی کرد: آکادمی افلاطون.
آکادمی افلاطون باغی خرم بود که دوستداران حکمت در سایه درختان آن به مباحثه و کسب علومی از قبیل فلسفه، ریاضیات، هندسه، اخلاق، کلام، سیاست و زیست شناسی میپرداختند. بسیاری از فلاسفه شناخته شده تاریخ در این مدرسه تحصیل کردهاند.
به اعتقاد افلاطون، دانش تنها از طریق تفکر حاصل نمیشود بلکه برای عالم شدن به گفتگو، تدریس و تحقیق نیاز است. اهمیت گفت و گو در تفکر سقراط، استاد او و آثار افلاطون مشهود است. از این رو آکادمی افلاطون مکانی برای ملاقات، مباحثه و خطابه بود.
سقراط و در پی او افلاطون مخالف دموکراسی حاکم بر نظام سیاسی آتن بودند. در دیدگاه افلاطون، مردم عادی و افرادی که از دانش کافی برخوردار نیستند شایستگی رای دادن و تعیین سرنوشت کشور را ندارند و برای رسیدن به مدینه فاضله، تنها کسانی باید در انتخابات شرکت کنند که از دانش و توانایی تشخیص برخوردار باشند. از سوی دیگر به عقیده افلاطون سیاستمدران هم باید از دانش کافی برخوردار باشند و به سخن دیگر، فیلسوف باشند. این ایدهآل گرایی افلاطون او را بر آن داشت تا در جهت نیل به مدینه فاضله دست به عمل زند و در پی تربیت افراد دانشمند و شایسته برآید. برای رسیدن به این هدف، افلاطون آکادمی را در سال ۳۸۶ پیش از میلاد و در محلی خارج شهر و به دور از هیاهوی مردم عادی افتتاح کرد. آکادمی تا نهصد سال پس از افلاطون به حیات خود ادامه داد و بزرگان فلسفه یکی پس از دیگری مسئولیت اداره آن را بر عهده داشتند.
آکادمی افلاطون در بیشه مقدس آکادمیا قرار دارد و آثار سکونت در آن به ۲۳۰۰ سال پیش از میلاد مسیح باز میگردد. آکادمی افلاطون تنها بخشی از تاریخ آکادمیا به شمار میآید. این زمین مقدس شمرده میشده و به الهه خرد یعنی آتنا منسوب است و مالک این زمین یکی از قهرمانان یونان به نام آکادموس بوده است. آکادموس کسی بود که هنگام حمله برادران اسطورهای کاستور و پالوکس (دوقلوهای برج جوزا) به آتن، این شهر را از ویرانی نجات داد. کاستور و پالوکس در پی نجات خواهر خود هلن از دست تیندارئوس (پادشاه آتن) به این شهر حمله کردند و قصد ویرانی آن را داشتند. آکادموس محل اسارت هلن را به ایشان نشان داد و این عمل آتن را از خطر ویرانی رهاند. آکادموس در لغت یعنی «کسی که از مکان ساکتی میآید» ریشه این کلمه ارتباطی با تحصیل ندارد اما از آنجا که مدرسه افلاطون در بیشه آکادمیا بنیان گذاری شد و به آن آکادمی افلاطون گفته میشد، عبارت آکادمی در سالهای بعد هم با موضوع تحصیل گره خورد.
بیشه آکادمیا برای هزاران سال محل پرورش درختان چنار و زیتون مقدس بوده است. روغن حاصل از این زیتون این درختان به عنوان جایزه به ورزشکاران پیروز در میدانهای مبارزه هدیه میشد و شاخههای آنها بر سر قهرمانان قرار میگرفت. در سال ۶۰۰ پیش از میلاد یکی از سه جیمناسیم مهم آتن در بیشه آکادمیا ساخته شد که در آن قهرمانان با یکدیگر به مبارزه میپرداختند. طبق منابع تاریخی، افلاطون ساختمانی را در این باغ احداث نکرد اما پیش از او یک حیاط با ستونها و ایوانهایی در اطراف آن در اینجا ساخته شده بود.
پس از تأسیس آکادمی افلاطون، فیلسوفان دیگری مانند ارسطو، اپیکور و زنون باغهایی را برای آموزش علوم ایجاد کردند. ارسطو در سن ۳۸ سالگی و پس از ۲۰ سال تحصیل در آکادمی افلاطون برای تدریس به اسکندر مقدونی و سپس تأسیس مدرسه خود، از آکادمی خارج شد. لاسیُم، باغ و مدرسه ارسطو در شمال شرقی شهر آتن قرار داشت. ارسطو عادت به راه رفتن در هنگام تفکر و تدریس داشت و دانشجویان او در مسیرهای مستقیمی که با سایه درختان پوشیده شده بود، به دنبال او راه میرفتند.
در سال ۸۶ پیش از میلاد رومیان به آتن حمله میکنند و آکادمی را به آتش میکشند و در این زمان، درختان زیتون یا میسوزند و یا برای مصارف نظامی بریده میشوند. پایان داستان آکادمی زمانی است که جاستینیان پادشاه روم در سال ۵۲۶ پس از میلاد دستور به بسته شدن آن میدهد.
درحال حاضر آکادمی در یک پارک عمومی است و اثر قابل توجهی از آن باقی نمانده است. تنها تعدادی قطعه سنگ و پلان جیمناسیم قابل تشخیص است.