مهرداد ایروانیان متولد ۱۳۳۶ در شیراز است و تحصیلاتش را در دانشگاه یو. اس. ال. امریکا به پایان رسانده. وی پس از بازگشت به ایران، در اواخر دهۀ شصت خورشیدی فعالیت خود را با برگزاری چند نمایشگاه معماری آغاز کرد و از ابتدای دهۀ هفتاد به فعالیت حرفهای معماری پرداخته است. وی در مقاطع زمانی پراکندهای با دانشگاه آزاد اسلامی نیز همکاری داشته و دروسی مانند «آشنایی با معماری معاصر» و «طراحی معماری» را ارائه داده است. تألیفات وی مستمر و منسجم نبوده و بیشتر به یادداشتهای کوتاه، شرح مختصر آثار، و مصاحبۀ دیگران با وی محدود میشود. شیوۀ گفتار ایروانیان پیچیده و خواندنِ نثر وی، به علت استفادۀ بسیار از کلمات غریب و غیر فارسی و نیز جملات پراکنده، دشوار است. با اینکه آثارش انتقادات فراوانی را در پی داشته، هنوز هم از معماران بسیار مشهور شیراز به شمار میرود و کارفرمایان از نام او به مثابۀ اعتبار ساختمان خود استفاده میکنند.
ایروانیان گاهی به مناسبت ساخت اثری از وی، از دیدگاههایش دربارۀ معماری مینویسد. تعداد این نوشتهها کمشمار و اغلب محدود به نشریاتی است که به معرفی آثار معماری ميپردازند. بخشی اندیشهها و آرای وی را در میان مصاحبههایی که نشریات با او میکنند، نیز میتوان یافت. تشخیص خط فکری معمار بر اساس نوشتههایش دشوار مینماید که علت اصلی آن ناواضحی، گسستگی، و پیچیدگی برخی جملات و واژهها است.
از گفتههای وی چنین بر میآید که اعتقاد چندانی به ارتباط یا همبستگی میان پلان و حجم ندارد و طراحی عمودی را منطقیتر از طراحی افقی میداند. یکی از ویژگیهایی که ایروانیان مکرراً به وضعیت معماری امروز ایران نسبت میدهد، کممایه یا بازاری بودنِ بسیاری از ساختمانها است که با اصطلاح «کیچ» از آنها یاد میکند. از آنجا که وی در طراحی پروژههای مسکونی به سطوح سفید و «مونوکروم» گرایش پیدا کرده، در توصیف نما و حجم «خانۀ شماره ۱۴» اصطلاحات غریبی را چون «سطوح پارانوئید»، «مونوتهایسم سفید»، «اقتصاد بر افق»، و «اقتصاد سطوح» به کار برده است. همچنین هنگام صحبت در مورد یکی از ایدههای خود در ساخت «رستوران هفتخوان» و «گالری تار و پود»، از علاقۀ ناخودآگاهش به گرایشی به نام «باستانشناسی صنعتی اولیه» میگوید. وی دربارۀ باغسازی ایرانی و طراحی منظر او بر این عقیده است که نباید فقط بر محور اصلی و درختان بزرگ دو سوی آن تأکید کرد، بلکه میتوان انبوهی از درختان کوچکتر را کنار یکدیگر قرار داد که آن را «حجم سبز» مینامد.
آثار معماری ایروانیان، از نظر مقیاس، به سه دستۀ فضای شهری، ساختمان منفرد، و مجموعه بنا تقسیم میشود. نخستین کارهای وی که به شهرتش انجامید، در مقیاس منظر شهری بود. «باغ بلند شیراز» در مجاورت بزرگراه شهید چمران، «بوستان خواجو» در کنار دروازه قرآن و آرامگاه خواجوی کرمانی، و «پیادهرو باغ صفا» همگی در آغاز دهۀ هفتاد ساخته شدهاند. مهمترین آثار معماری وی در آغاز دهۀ هشتاد خانههایی است که طراحی و بر اجرای آن نظارت کرده. تاکنون مدارک «خانۀ شماره ۳»، «۱۰»، «۱۲»، و «۱۴» در نشریات منتشر شده است. در همین زمان طراحی و بازسازی چند ساختمان اداری با کارفرمایان دولتی و خصوصی نیز به او سپرده شد که معروفترین آنها «ساختمان اداری شرکت گاز»، «اتاق بازرگانی شیراز»، «ساختمان اداری قطار شهری شیراز»، «گالری نساجی (موزۀ تار و پود)»، و «ساختمان اداری شرکت سین» است. فعالیتهای وی در اواخر دهۀ هشتاد و اوایل دهۀ نود بیشتر به طراحی مجموعههای تفریحی و گردشگری معطوف شده که «باغ نگارستان»، «مجموعه رستورانهای هفتخوان»، «رستوران باغ راز»، و «مجموعه تفریحی گردشگری سرزمین سبز» از آن جملهاند. این معمار چند پروژۀ طراحی دیگر نیز دارد که وضعیت ساخت آنها مبهم باقی مانده است، مانند «پارک صدرا» و «طرح توسعۀ مجموعۀ حافظیه». در ادامه، چند اثر مهم وی را مفصلتر بررسی خواهیم کرد.
مهرداد ایروانیان با نخستین اثرش، «باغ بلند»، در آغاز دهۀ هفتاد به شهرت رسید. این بوستان به طول تقریبی سه کیلومتر در حاشیۀ بزرگراه شهید چمران، موازی با رودخانۀ خشک در سوی مقابل، برپا شده است. این اثر، به علت شکل خطی و باریک آن، بیشتر بر گذر تاکید دارد تا سکون. وی برای دست یافتن به این مقصود، مسیر را به چند منزل تقسیم کرده و عناصری مصنوع را برای آن طراحی کرده است. این کار با تغییر مصالح در کف و جدارهها، کولاژهای همگون و ناهمگون، و عناصر مجسمهوار صورت گرفته است.
اثر دیگر معمار در مهمترین جای شهر، یعنی دروازه قرآن، قرار گرفته و به علت وجودِ آرامگاه خواجوی کرمانی در آن، به «بوستان خواجو» شهرت یافته است. بخش غربی که چسبیده به دروازه قرآن است و آرامگاه را در بر گرفته، جدارهسازی مفصلی دارد و به صورت لایه لایه از سنگ تراشخورده ساخته شده است. فضاهای اصلی مجموعه شامل چند مهتابی است که با پلکانهایی به یکدیگر متصل میشوند. به نظر میرسد که معمار قصد داشته است حال و هوای معماری باستانی فارس را در این بوستان به نمایش گذارد. در ضلع شرقی و آنسوی خیابان، محوطهسازی به صورت سکوهایی پلکانی است که در کنار آبنمایی قرار گرفته. بالای آن هفت طاق دوازهمانند پیاپی دیده میشود که گشودگیشان همجهت با دروازه قرآن است.
شهرت ایرونیان در طراحی تکبناها با ساخت «خانۀ شمارۀ ۳» آغاز شد. شاخصترین ویژگی خانه استفاده از مصالح و عناصری است که با یکدیگر نه ترکیب، بلکه مونتاژ شدهاند. یعنی هر کدام دارای ویژگی مستقلیاند و بدون آنکه الزاماً تناسبی با هم داشته باشند، کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. افزون بر این، کاربرد برخی عناصر در اینجا غریب مینماید مانند حضور تنۀ درخت و لولۀ فلزی و درِ زنگزدۀ خودرو در جدارۀ بیرونی بنا. مصالح نما نیز متنوعاند و طیف متنوعی از مصالح طبیعی مانند سنگ و چوب تا مواد مصنوعی چون فلز و شیشه و بتن نمایان را در بر میگیرد.
نخستین بنای اداری مشهور این معمار «ساختمان شرکت گاز» در شیراز است. در اینجا نیز به نظر میرسد که هدف اصلی یک نماسازیِ نهچندان متعارف باشد. مصالح اصلی نما ورق و پروفیل فلزی و شیشه است که لولههای فلزی براق در میان آنها در حرکتاند. حجم بنا چندان پیچیده نیست و مکعبی است که بخشهای از آن جدا شده. فضاهای پروژه مستطیلیشکل و به صورت خطی کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. حضور ورق و لولههای فلزی در فضای داخلی نیز پررنگ است. یک نمازخانۀ تقریباً مثلثیشکل نیز در کنار ساختمان اصلی و با فاصله از آن دیده میشود که شیوه طراحی و مصالح نمای آن دارای الگویی تقریباً مشابه است.
در نگاه نخست شاید به نظر برسد که شیوۀ بیشترِ کارهای ایروانیان به سوی ساختارشکنی گرایش دارد، اما با بررسی دقیقتر مشخص میشود که هر چند معمار دوست دارد از قالبهای معمول ساخت و ساز پیروی نکند، این ساختارشکنی به روشهای استفاده از مصالح و عناصری در نما محدود میشود. یکی از نقدهایی که به وی وارد شده این است که تلاشی که در ساخت نما و گاهی حجم دیده میشود، در طراحی پلان به چشم نمیخورد. نکتۀ دیگر اینکه در شیوۀ کار ایروانیان در این بیش از دو دهه تغییراتی ایجاد و گرایش به فناوری پیشرفته در کارهای متأخر جایگزین طبیعت در کارهای نخست شده است. در برخی آثار وی علاقه به مصالح و صورتهای بومی نیز دیده میشود مانند کاربرد آجر و سنگ لاشه و طاق و قوس که معمولاً در کارهایی به چشم میخورد که منظر شهری مهمی داشتهاند. از دیگر ویژگیها میتوان به استفاده از مصالح به شکل خام و پرداختنشده اشاره کرد، مانند بتن نمایان، ورقها و میلگردهای فولادی رنگ نخورده و حتی زنگ زده، و چوبهای خام. نکتۀ پایانی آنکه ایروانیان معماری است متکی به تجربه، یعنی به نظر میرسد که در هر کاری به دنبال آزمایش مسائلی در طراحی و ساخت است و در پروسۀ اجرا مصالح و روشهایی را میآزماید که ممکن است از آغاز پیشبینی نکرده باشد.