شاهنامۀ فردوسی از مهمترین منابع برای راه بردن به سرنمون (آرکیتایپ)های معماری و کشف جنبههایی از معماری است که امروز فراموش شده است. در اسطورهها مطالبی برای بیشتر موضوعات و حوزههای مبانی نظری به دست میآید و از طریق آنها میتوان به دیدگاه رایج ایرانیان دربارۀ معماری و شهر و آبادانی پیبرد. از طرف دیگر، این متن، به ادعای نویسندهاش، تاریخنامۀ ایران است. هرچند در سدۀ چهارم هجری سروده شده است و ناگزیر حاوی اندیشه و طرز تلقی فردوسی و همعصران اوست، سندی از تاریخ معماری ایران پیش از اسلام نیز هست.
در این تحقیق، مونا بلوریبزاز، به شناخت شئون و اطوار معماری ایران آنچنان که در شاهنامه ظاهر شده است میپردازد. این تحقیق سه فصل دارد. در فصل اول، «معماری هنر و معماری جادویی»، به آشنایی با مفهوم هنر در شاهنامه و نسبت آن با معماری میپردازد. در فصل دوم، «اندیشه و عمل و اثر معماری»، معماری از جنبههای مختلف، اندیشه و عمل و اثر، بررسی میشود. آنچه در فصل اول و دوم ذیل عناوین مختلف دربارۀ معماری گفته میشود، در فصل سوم، «سیر تطور معماری در ادوار هستی»، از منظری دیگر و باتوجه به سیاق شاهنامه بازنگری میشود تا نسبت معماری با سیاق فرهنگی، اجتماعی و سیاسی درک شود.
مونا بلوری بزاز. « از معماری مینوی تا معماری زمینی: معماری و اطوار آن درشاهنامه». پایاننامۀ کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران. استاد راهنما: دکتر مهرداد قیومی بیدهندی. استاد مشاور: دکتر ابولقاسم اسماعیلپور. تهران: دانشگاه شهید بهشتی، بهمن ۱۳۹۰.