بقعهٔ مربعشکلِ بسیار کوچکی که در وضعیتِ کنونی، روبروی مسجد شاهولیِ تفت است، میان اهالی به بقعهٔ بیبی اشتهار دارد. بقعهٔ مذکور در دورهٔ پهلویِ دوم و بهدنبال خیابانکشی و مداخلات شهری وضعیت مناسبی نداشته، و اهالی با مشورتِ مراجعِ دینی، سنگِ قبرِ مرمری آن را به موقعیتِ کنونی منتقل میکنند.[۱] [تصویر شمارهٔ ۱] بقعهٔ بیبی برای اهالی و خصوصاً زنانِ تفتی بسیار محترم است. در تابلویِ داخلِ بقعه، صاحبِ قبر خانشبیگم معرفی شده است. بر روی سنگِ قبرِ مرمریِ این بقعه، نقوش گلوبته[۲] و اسامیِ دوازدهامام به خط نسخ و دو بیت شعر به خط نستعلیق نقر شده است: [تصویر شمارهٔ ۲]
چون دلارام باجی از دنیا | رفت در سایهٔ رسول الله
هاتفی گفت بهر تاریخش | گشته مولای او علی الله
در وجهِ قِبلیِ سنگِ قبر، نام «دلارامباجی» [تصویر شمارهٔ ۳] و سال وفات را میتوان خواند و برداشت کرد. اهل تحقیق، صاحبِ مقبرهٔ بیبی را خانشبیگمْ خواهر شاهطهماسب میدانند. ایرج افشار دربارهٔ نسبتِ بقعهٔ مذکور با خانشبیگم تردید دارد[۳] و، دهقانیاننصرآبادی معتقد است که خانشبیگم به دلارامباجی معروف بوده است.[۴] در تواریخ، دو خانشبیگم ضبط شده است: یکی، دخترِ شاهاسماعیل صفوی و خواهرِ شاهطهماسب صفوی و همسرِ شاهنورالدیننعمتاللهباقی[۵]؛ و دیگری، همسرِ شاهنعمتاللهمیرمیران و دخترِ خانشبیگم (نوهٔ شاهاسماعیل صفوی).[۶] سوالهایی پیش میآید و آن اینکه، دلارامباجی همان خانشبیگم است؟ اگر همان باشد، کدام خانشبیگم؟ اگر نباشد، دلارامباجی کیست؟ اگر دلارامباجی، غیر از خانشبیگم باشد، چرا سنگ مزار را از آنِ خانشبیگم میدانند؟ آقای افشار سال وفاتِ صاحبِ قبر: «گشته مولای او علی الله»، را ۱۰۹۹ محاسبه کردهاند.[۷] در ادامه متوجه خواهید شد که محاسبهٔ مرحوم افشار تناسبی با قراینِ مندرج در تواریخ ندارد.
مستوفیبافقی به سالِ وصلتِ خانشبیگم و شاهنورالدین اشاره کردهاند. اما، مرحوم ایرج افشار[۸] در نسخههایی که در دسترسشان بوده، نتوانستهاند سالِ وصلتِ یاد شده را بخوانند: «[...] و در شهور سنهٔ .... نواب بلقیس مکان مریم شان علیهٔ متعالیه خانشبیگم همشیرهٔ محترمهٔ خود را که فاطمهٔ زمان و ملکهٔ ایران بود بر نهج شریعت غرّا بعقد ازدواج آن حضرت [...]».[۹] مؤلفِ تاریخ عالم آرای عباسی ۴۳ سال بعد از مستوفیبافقی به سالِ وصلت خانشبیگم یعنی نوهٔ شاهاسماعیل در ۹۶۲ اشاره میکند.[۱۰] و حسینیاسترآبادی، ۳۳ سال بعد از مستوفیبافقی ضمن معرفی فرزندان شاهاسماعیل صفوی به تاریخ وفاتِ خانشبیگم (خواهر شاهطهماسب) اشاره میکند: «[...]اولاد اناث آن حضرت شانزده نفر بودهاند: [...]، و خانش خانم بیگم که به تاریخ نوزده سنهٔ نهصد و هفتاد و یک در قزوین به رحمت ایزدی پیوسته، [...]».[۱۱] اما، عبدالحسین آیتی وفات خانشخانم مادر میرمیران را در سال ۹۹۰ و محل وفات و مدفنشان را در اصفهان مینویسد.[۱۲] محمدمیرمیران فرزند شاهنعیمالدیننعمتاللهباقی و خانشبیگم (خواهر شاهطهماسب) است.[۱۳]
استخراج سال وفاتِ خانشبیگم توسط مرحوم افشار با سال وقفنامهٔ ایشان و نام منقور بر سنگِ قبر توافقی ندارند. نگارندهٔ این سطور، تاریخِ وفاتِ خانشبیگم را از منقورات سنگِ قبر محاسبه و سال ۹۶۶ را برداشت کرده است. از قراینِ متنیِ یاد شده، اینطور استنباط میشود که صاحبِ قبرِ مشهور به بیبی در تفت، شخصی غیر از خانشبیگم است. اما، دلارامباجی کیست؟
همانطور که پیش از این اشاره شد، بر روی سنگِ قبر نام «دلارامباجی» کنده شده است. وقفنامهٔ خانشبیگم در سال ۹۶۳ تدوین شده است.[۱۴] در حاشیهٔ وقفنامهٔ خانشبیگم افرادی آن را تأیید و مهر کردهاند. در حاشیهٔ سمت راستِ صفحهٔ پنجمِ وقفنامه، نام اشخاصی از جمله «دلارام» و سال ۹۶۵ خوانده میشود: «و ایضاً مدبر فرمودند، ممالیک مُجدده التَّملیک را بدین تفصیل مدبری صحیح شرعی: دلآرام، حُسنافروز، نشاطانگیز، گلزار، مه سیما، غضنفر غلام. و حرَّر ذلک فی یوم دَحوَ الارض الخامس و العشرین من شهر ذیالقعده الحرام سنه خمس و ست و تسعمأئه محل مهر نواب آفتاب «خانش بیگم» بنت شاه اسماعیل.»[۱۵] [تصویر شمارهٔ ۴] تنها شاهد موجود، همین «دلارامِ» وقفنامه است. اما برای نتیجهگیری و حکمِ قطعی به شواهد و قراین بیشتری نیاز است. سوالی که پیش میآید این است که، چرا سنگِ قبرِ دلارامباجی را به خانشبیگم نسبت دادهاند؟ آیتی با تردید سنگ قبر معروف به قبر زن حضرتشاه را به زن شاهنورالدین نسبت میدهد. «نزدیک ساختمان خانقاه فعلی خرابهای است معروف به خزینهٔ شاه و یک صورت قبر که سنگ مرمری روی آن است معروف به قبر زن حضرت شاه که شاید مربوط به «خانم» زن شاهنورالدین بوده ...». ایرج افشار، احتمال میدهد که منظور آیتی، سنگ قبر خانشبیگم باشد.[۱۶] نتیجه اینکه از حدود هشتاد سال پیش آیتی که تفتی است و در تفت هم به خاک سپرده شده،[۱۷] دربارهٔ صاحبِ سنگِ قبری که کانون توجه این نوشته است، تردید داشته است.
باری، بر روی سنگ قبرِ بقعهٔ بیبی هیچ شاهدی برای خانشبیگم یافت نشد. خانشبیگم یکی از شانزدهْ دخترِ شاهاسماعیل صفوی و خواهر شاهطهماسب صفوی در نیمهٔ دوم سدهٔ دهم هجری وفات کردهاند. به نظر میرسد مقبرهٔ خانشبیگم در جایی غیر از تفت و، بقعهٔ بیبیِ تفتْ مدفنِ «دلارام» یکی از نزدیکانِ خانشبیگم باشد، که در سال ۹۶۶ از دنیا رفته است.
فهرست منابع
اسکندربیکترکمان. تاریخ عالم آرای عباسی. ج۱، تصحیح ایرج افشار. تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۲.
افشار، ایرج. يادگارهاي يزد. ج ۱. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۷۴.
آیتی، عبدالحسین. تاریخ یزد. یزد: گلبهار، ۱۳۱۷.
تشکری بافقی، علي اکبر. يزد عصر صفوي (از تاسيس سلسله تا پايان حکومت شاه عباس اول). يزد: انديشمندان يزد، ۱۳۹۲.
ـــــــــ. گفتگوي شخصي با مجتبي مهرعلي. یزد: ۱۳۹۶، موسسۀکوشک.
حسینیاسترآبادی، حسنبنمرتضی. تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی. احسان اشراقی. تهران: علمی، ۱۳۶۶.
دهقانیاننصرآبادی، کاظم. سیمای تفت. ج۲. يزد: انديشمندان يزد، ۱۳۹۳.
ـــــــــ. گفتگوي شخصي با مجتبی مهرعلی. تفت: ۱۳۹۶، مقبرۀبیبی.
ـــــــــ. گزیده اسناد موقوفات شهرستان تفت. يزد: انديشمندان يزد، ۱۳۹۳.
مستوفیبافقی، محمد مفيد. جامع مفيدي. به کوشش ايرج افشار. ج ۱ و ۳. تهران: اساطير، ۱۳۸۵.
پیوست
[۱] دهقانیاننصرآبادی، گفتگو با نویسنده؛ افشار، یادگارهای یزد، ج۱، ص ۴۱۰.
[۲] مرحوم افشار حدود پنجاه سال پیش عکسی از سنگِ قبرِ بیبی برداشتهاند. در این عکس منقورات واضح نیستند و تنها نقوش گلوبته دیده میشود. افشار، یادگارهای یزد، ج۱، ص۶۳۱.
[۳] همان، ص۴۱۰.
[۴] دهقانیاننصرآبادی، گزیدهٔ اسناد و موقوفات شهرستان تفت، ص ۲۹۵.
[۵] مستوفیبافقی، جامع مفیدی، ج۳، ص۵۷؛ آیتی، تاریخ یزد، ص ۲۳۵.
[۶] همان، ص۶۲ و ۶۷.
[۷] افشار، یادگارهای یزد، ج۱، ص ۴۱۱.
[۸] مرحوم ایرج افشار، مصحح کتاب جامع مفیدی بودهاند.
[۹] مستوفیبافقی، جامع مفیدی، ج۳، ص۵۷.
[۱۰] اسکندربیکترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۳۲.
[۱۱] حسینیاسترآبادی، تاریخ سلطانی، ص۳۳.
[۱۲] آیتی، تاریخ یزد، ص۲۳۷.
[۱۳] افشار، یادگارهای یزد، ج۱، ص ۴۱۵.
[۱۴] دهقانیاننصرآبادی، گزیدهٔ اسناد و موقوفات شهرستان تفت، ص ۳۰۰.
[۱۵] همان، ص ۹۴.
[۱۶] افشار، یادگارهای یزد، ج۱، ص ۴۱۱.
[۱۷] آیتی، تاریخ یزد، ص۲۷۷.