در طول تاریخ شهر یزد ساخت میدان به دست حاکمان ابزاری برای نمایش قدرت سیاسی بود. این سنت تا نیمۀ اول دورۀ قاجاریه ادامه داشت. پس از آن با تغییر شرایط اجتماعی و سیاسی شخصیت فضاهای شهری دگرگون شد. ساخت میدان متوقف و به بازسازی و تعمیر میدانهای موجود اکتفا شد. در این دوران نیروهای اقتصادی و مذهبی به منزلۀ قدرتهای جدید اجتماعی در میدان ظاهر و نقش نیروی سیاسی کمتر شد.
در این تحقیق، شیوا فلاح نجمآبادی، در پی فهم و خوانش فضاهای شهری یزد در ارتباط با تحولات سیاسیـ اجتماعی دورۀ قاجاریه است. بدین منظور میکوشد، برای خوانش میدانهای یزد از منظر نیروهای اجتماعیـ سیاسی از نظریات پیر بوردیو در حوزۀ جامعهشناسی یعنی میدان قدرت استفاده کند. این تحقیق سه فصل دارد. در فصل اول، «سنت ساخت میدان: نیروی سیاسی»، سنت ساخت میدان در شهر یزد پیش از دورۀ قاجاریه و رابطۀ میدان با قدرت سیاسی حاکم را بررسی میکند. در فصل دوم،«در کمین میدان: نیروی اقتصادی»، ظهور قدرت اقتصادی در جامعۀ قاجاری یزد و حضور آن در میدان شهری را مطالعه میکند. در فصل سوم،«در میانۀ میدان: نیروهای مذهبی»، با توجه به سیر تحول مذهب تشیع و جایگاه علمای شیعه از دورۀ صفوی تا قاجاری، جایگاه نیروی مذهبی و تأثیر آن را بر میدان شهری قاجاری در یزد شرح میدهد.
شیوا فلاح نجمآبادی.«خوانش میدانهای یزد در دورۀ قاجار از منظر روابط نیروهای اجتماعی ـ سیاسی. نمونۀ موردی: میدانهای شاه، خان، امیرچخماق».پایاننامۀ کارشناسیارشد مطالعات معماری ایران. استاد راهنما: دکتر زهرا اهری. تهران: دانشگاه شهید بهشتی، دی۱۳۹۴.