منظور از هنر و معماری اسلامی نزد محققان مختلف، بنا به رویکرد و نظرگاهشان، متفاوت است. این رویکردها به هنر و معماری اسلامی را میتوان در دو گروه کلی دستهبندی کرد:
۱. رویکرد کسانی که هنر و معماری اسلامی را امری تاریخی میشناسند و در آن چارچوب بررسیاش میکنند. از نظر ایشان هنر و معماری اسلامی پدیدهای است که به اعتبار وقوع در زمان و مکان خاصی این نام را به خود گرفته است. تعاریف ایشان از معماری اسلامی نیز متناسب با این تلقی است؛ مانند اینکه «هنر و معماری اسلامی عبارت است از هنری که هنرمندان یا صنعتگرانی که دینشان اسلام بوده، برای ولینعمتانی که عمدتا مسلمان میزیستند، یا به مقاصدی که منحصر یا ویژة جماعتی مسلمان یا مکانی اسلامی است خلق کردهاند.» این پدیده (هنر و معماری اسلامی) ابژهای قابل مطالعه است و میتوان از دریچهها و با رویکردها و روش مختلف آن را بررسید؛ رویکردها و روشهایی مانند تفسیری-تاریخی، نشانهشناختی، سبک یا گونهشناختی، ساختارگرایانه و غیر آن. کسانی چون شیلا بلر و جاناتان بلوم و دونالد ویلبر و بسیاری از محققانی که در حوزۀ تاریخ هنر و معماری اسلامی نامی دارند، چنین نگاهی دارند.
۲. رویکرد کسانی که هنر و معماری اسلامی را بهسان امری غیرتاریخی میشناسند. از نظر ایشان هنر و معماری اسلامی اساسا نمود امری غیرتاریخی یا فراتاریخی (دین اسلام) است. هر اثری به اعتبار واجد بودن این امر غیرتاریخی میتواند در زمرة هنر و معماری اسلامی شمرده شود: « معماری اسلامی عبارت است از معماریای که همة جزییات آن مطابق با اصول مستخرج از تعالیم اسلام طراحی و اجرا و بهرهبرداری شود.» از این بابت ایشان هنر و معماری اسلامی را به مثابه یک مبنای نظری برای نظرورزی در معماری میشناسند. صاحبان این رویکردها، بنا به اینکه چگونه (با چه روش و مفروضاتی و از خلال چه منابعی) به دین اسلام نظر کنند و مظاهر آن را در هنر و معماری چگونه بجا آورند چند دسته میشوند. میتوان نظرگاه ایشان را در دو گروه کلی جای داد:
o نظرگاه گروهی که عموما تفسیرهای باطنی از اسلام بر پایة آیات و روایات و رسالات فلسفی و عرفانی عرضه میکنند. ایشان به اتحاد ذاتی و باطنی سنتهای دینی و عرفانی جهان (جهان پیشامدرن) باور دارند و آن را امری اصیل و جاودان میدانند که باید شناخته شود و معیار عمل ــ از جمله در هنر ــ قرار گیرد. (در این گروه نیز دو جریان عمده وجود دارد: آنها که به اتحاد همۀ سنتهای پیشامدرن باور دارند؛ آنها که به اتحاد ادیان ابراهیمی باور دارند.) از نظر ایشان، هنر و معماری اسلامی به معنای تاریخی آن، ظهوری از هنر و معماری اسلامی در این معناست. کسانی چون نصر و شوان و بورکهارت هنگامی که از «هنر اسلامی» یاد میکنند قائل به چنین خصوصیتی در آن هستند.
o نظرگاه گروهی که عموما با تکیه بر نصّ آیات و روایات دین اسلام تلاش میکنند معماری اسلامی را ــ که نزد ایشان معماری درست است ــ تبیین کنند. ایشان تا حد امکان از تفسیرهای باطنی اجتناب میکنند و میان اسلام با سایر سنتهای پیشامدرن تفکیک جدی قائلاند. کسانی چون نقرهکار و نقیزاده و علیآبادی از این گروهاند.
اگرچه گاهی محققی که عموما با نظرگاهی خاص شناخته میشود ممکن است تللیفی با نظرگاهی دیگر هم داشته باشد، این نظرگاهها و مواضعشان را نباید به هم آمیخت. هر کدام از این نظرگاهها قابل بررسی است. بر هر کدام از اینها نقدهایی وارد است و اهل هر کدام از جهاتی بر دیگری میتازد.
پ.ن.: خانم دکتر نادیه ایمانی رسالهای خواندنی در مقطع دکتری درباره نسبت اسلام و معماری تنظیم کردهاند و به اقسام این نظرگاهها پرداختهاند.