×

جستجو

نقدی بر خوانش و استفاده از منابع در شناخت (شهر) قزوین عصر صفوی
مطالعه دقیق شناخت‌هایی که به صورت خرد و کلان از قزوین صفوی ارائه گردیده، مسائل پنهانی را با خود همراه دارد که آگاهی بر آنها می‌تواند نتایج حاصله در شناخت را بهبود ‌بخشیده و دگرگون سازد. در اینجا سعی شده تا با اشاراتی کوتاه، به برخی نکاتِ مقوله مذکور پرداخته شود. این یک بررسی همه جانبه نیست، بلکه بر اساس نگاهی سریع بر کارهای انجام شده تنظیم گردیده است؛ از این‌رو می‌توان ادعا کرد که بیش از آنچه که نوشته شده، قابلیت افزایش دارد. 1- محدودیت منابع تاریخی مورد استفاده برای شناخت. در حدود ۳۵ تا ۴۰ متن تاریخی از دوره صفویه وجود دارد که غالباً کمتر از یک پنجم آنها مورد استفاده واقع می‌گردد. کتاب‌هایی مانند خلاصه التواریخ، عالم‌آرای عباسی و احسن ‌التواریخ بیشتر مورد اقبال هستند. 2- عدم مطالعه کامل منابع و متون تاریخی. این در حالی است که بستر زمانی و مکانی شکل‌گیری شهر و معماری صفویه، در متون منعکس گردیده و بدون مطالعه کامل متون نمی‌توان درک درستی از شهر و معماری آن داشت. به عنوان مثال برای شناخت باغ‌ها و عمارات صفوی قزوین، کمتر شده تمامی خمسه جنات عدن مورد مطالعه واقع گردد. و غالباً دو منظومه‌ای که بیشتر از ابنیه نشان دارند مورد استفاده هستند؛ در صورتی که تنها با خواندن کامل منظومه می‌توان درک عمیق‌تری از موضوع و مفاهیم حاصل نمود. 3- عدم اطلاع نسبی از تاریخ. این باعث می‌گردد بسیاری از نکات و اطلاعات تحولات معماری و شهرسازی از نظر دور بمانند. ندانستن تاریخ در مطالعات معماری، همچون گشت و گذار در شهر برای شناخت آن در شبانگاهان است. 4- عدم توجه و تسلط به بافت موجود شهر. بافت موجود شهر با وجود تغییرات بسیار، اطلاعات و خطوط دوره‌های پیشین را در خود محفوظ دارد. عدم توجه به بافت، باعث عدم انطباق یافته‌های مبتنی بر متون با واقعیت شهر می‌گردد. به عنوان مثال وقتی خیابان توصیفی عبدی‌بیگ با باغات طرفین خود، با خیابان سپه کنونی یکی قلمداد می‌شود، بافت کنونی پیرامون خیابان در تعارض با باغات قرار گرفته و آن را تایید نمی‌کند. 5- عدم آگاهی و یا بی‌توجهی به الگوهای معماری ایران و استمرار الگوها در معماری و شهرسازی دوره صفوی. اگرچه در ابداعات دوره صفوی تردیدی نیست، اما این معنی را نمی‌دهد که الگوهای معماری و شهرسازی پیشین به کلی دگرگون شده‌اند. به عنوان مثال تحمیل الگوی باغ و کوشک بر دولتخانه صفوی، همسان با الگوهای معماری پیشین (و مابعد) نیست. الگوهای معماری دوره‌های قبل، دولتخانه را متشکل از فضاهای بسته‌ای می‌نمایاند که در پیرامون چند حیاط مرکزی انتظام یافته‌اند. استفاده عبدی‌بیگ از واژه باغ برای حرم (باغچه حرم) معادل با این نیست که حرم، کوشکی بوده در میان باغ، بلکه باغی بوده در قالب میانسرا با حجرات و فضاهایی به دور آن. 6- عدم شناخت درست منابع و پدیدآورندگان آنها. این موضوع به استفاده نادرست از اطلاعات می‌انجامد. مثلاً استفاده از اسم میدان شاه که شاردن به کار برده، وجاهت تاریخی ندارد. در متون فارسی عنوان میدان اسب شاهی آورده شده است. (منشی قمی و ترکمان) در مقابل دلاواله در سفرنامه خود باغ جنت را با عنوان جنت باغی آورده است. 7- استفاده ناقص از اطلاعات به نحوی که اطلاعات ناقض نادیده انگاشته می‌شوند. خیابانی که بنابر وصف عبدی‌بیگ به صفه سرچنار و در کنارش مسجدی فلک‌آسا می‌رسیده غالباً همان خیابان سپه کنونی پنداشته می‌شود در صورتی که عبدی بیگ از حکم‌آباد در نزدیکی صفه سرچنار یاد کرده که در جنوب قزوین چنین مکانی وجود نداشته است. 8- دنبال کردن اطلاعات کالبدی به شکلی مستقیم در منابع و متون. این باعث نادیده انگاشتن بسیاری از اطلاعات غیرمستقیم ولی روشنگر می‌شود. 9- عدم برقراری رابطه بین اطلاعات و یافته‌های متون با عناصر شهر کنونی. برای بسیاری از اطلاعات در متون، نظیری در شهر وجود دارد که تنها با برقراری رابطه مابین آنها می‌توان نتیجه را بر پایه مستحکمی بنا نهاد. 10- زمان‌پریشی در نسبت با اسامی و مفاهیم. بسیاری از اماکن صفوی قزوین در طول زمان تغییر نام داده‌اند. نسبت اسامی به زمانِ غیر، اساس صحت شناخت را پریشان می‌سازد. همچنین است در رابطه با مفاهیم. به عنوان مثال راوی دوره صفوی، مفهومی را از باغ در ذهن دارد که در جنات عدن منعکس است. امروزه بی شناخت آن مفهوم، اغلب تصور و برداشت دیگری از شکل و مفهوم باغ‌های صفوی قزوین پدید آمده است. 11- زمان‌پریشی در رابطه با مستندات. استناد به اطلاعات دوره قاجار و قراردادن آن در مکان اطلاعات صفوی، باعث بروز شناختی نامتجانس و نامتوازن می‌گردد. عمدتاً این نکته فراموش می‌گردد که دولتخانه صفوی قزوین بارها دچار تغییرات اساسی شده (حداقل دو مرتبه در دوره صفوی و دو مرتبه در دوره قاجار). بنابراین بنای نامبرده شده در دوره قاجار لزوما باقی مانده از دوره شاه تهماسب نیست.
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر