این متن سرآغاز مستندنگاری ساده و اولیهای است از خانۀ مرحوم نایب غلامحسین، نایب والی ایالت فارس و متولی حرم شاهچراغ در اواخر دورۀ قاجار و ابتدای دورۀ پهلوی. این خانه در بافت تاریخی شیراز و در حدود غربی حرم شاهچراغ قرار داشت که بخشی از آن با توسعۀ صحن و الباقی آن با توسعۀ بازار جدید پشت حرم و اطرافش به کلی از میان رفته است. متنِ پیشِ رو مصاحبه با خانم مریم روشن اصطهباناتی در تاریخ ۱۶/ ۹/ ۸۷ و در خانۀ ایشان در شهر شیراز است. ایشان همسر محمد شاهچراغی و عروس نایب غلامحسین هستند و سالهای اول زندگی مشترکشان را (حدودا نیمۀ اول دهۀ ۱۳۳۰ش) در این خانه گذراندند. در زمان حضور ایشان نایب فوت شده بود و در خانه خانم بزرگ (همسر نایب) همراه با خانوادۀ یکی از برادرانِ بزرگترِ همسر ایشان زندگی میکردند.
خانه، مانند عموم بافت شهر شیراز، در امتداد محور قبله و محور عمود بر آن شکل گرفته بود. خانه دو حیاط داشت: اندرونی و بیرونی. حیاط خلوت یا بیرونی محل ملاقاتهای صاحبخانه (نایب) با مهمانان بود و مراجعان بود. خدمه نیز در همین حیاط زندگی میکردند. خانه دو ورودی داشت. ورودی اصلی خانه با دالانی بلند به حیاط اندرونی میرسید. ابتدای دالان راهی به آبریزگاه یا توالت داشت. از این دالان راهی هم به حیاط خلوت یا بیرونی وجود داشت. ورودی دوم نیز مستقیما به حیاط خلوت یا بیرونی وارد میشد. در حیاط خلوت اتاقی قرار داشت به نام اتاق بیرونی که محل ملاقات بود. این اتاق با یک درِ دو لتی به تالار وصل میشد.
تالار اتاق بزرگ و پر از تزیین و گچبری بود و رو به جنوب و حیاط اندرونی داشت. در آن مبل گذاشته بودند. تالار محل مهمانخانه در هر دو فصل سرد و گرم بود. اعضای خانواده در روزهای تعطیل، که همه در خانه بودند، ناهار را در این اتاق دور هم میخوردند ــ خصوصا در زمستانها که اتاق آفتاب میگرفت. محمدآقا گاهی در روزهای زمستان در این اتاق دراز میکشید و زیر آفتاب میخوابید. گهگاه هم مهمانان حیاط بیرونی را به این اتاق میآوردند. در این مواقع پرده را میانداختند تا توی حیاط اندرونی دیده نشود. راه ورود به تالار از حیاط اندرونی از طریق کفشکن بزرگ پایین تالار بود؛ فضایی که تقریبا به بزرگی یک اتاق بود. در زیر کفشکن نیز اتاق منبع آب بود که با آمدن آب لولهکشی و تلمبه حذف شد.
خانه اتاقی در جبهۀ شرقی نداشت؛ اما در جبهۀ غربی دو اتاق سهدری بود: یکی به اندازۀ دو قالی سهگزی (حدود ۲×۳ متر) و یک باریکه و دیگری به اندازۀ دو قالی سهگزی همراه با یک پستو. اتاق بزرگتر (دو سهگزی با باریکه) از آنِ محمدآقا و خانوادهاش بود و اتاق کوچکتر از آنِ برادر بزرگتر و خانوادهاش. هرکدام از سهدریها فضای اصلی استقرار و زندگی یک خانواده در همۀ فصول بود. اتاق سهدری بزرگتر در جوار اتاق بیرونی بود. در جبهۀ جنوبی، پشت به قبله، نیز اتاق خانم بزرگ قرار داشت. اتاقِ خانم خانه به اندازۀ ۴ تا سهگزی بود و یک اتاق پستوی بزرگ داشت. مطبخ زیر این اتاق بود و مقابل آن یک ایوان بزرگ و ستوندار قرار داشت. لباسها را گاهی روی بام پهن میکردند و گاهی در این ایوان؛ خصوصا در روزهای بارانی.
زیر اتاقهای سهدری زیرزمینی قرار داشت که راهپلۀ ورودیاش از دالان بود و پنجرۀ مشبکی به حیاط اندرونی داشت. این زیرزمین مخصوص نگهداری مواد غذایی بود و هوایش خنک و خشک و مناسب نگهداری مواد غذایی بود. این زیرزمین بدون تزیین بود. زیرزمین دیگری نیز در زیر تالار بود که سقفی بلند داشت. این زیرزمین مشبکی به حیاط اندرونی داشت و ورودیاش از حیاط بود. تا کمر دیوار یا بالاتر کاشیکاری بود و در ظهرهای گرم تابستان اینجا غذا میخوردند و استراحت میکردند. گاهی هم مهمانان را به این زیرزمین میآوردند و در اینجا از آنها پذیرایی میکردند. گاهی نیز در این زیرزمین نان یوخه (نان شیرین) ــ که بدون دود است ــ میپختند.
بر مبنای این مصاحبه کروکیای از جانمایی فضاهای خانه تهیه شده که پس از بازبینی و تکمیل عرضه خواهد شد.