پیش از ورود به بحث دربارهی صحبت های رئیسجمهور چند نکته قابل بررسی است. رئیسجمهور میگوید: «یک شهر بسازید»؛ اما در این باره که این شهر چگونه شهری باید باشد نکتهی خاصی را مطرح نمیکند، البته میتوان فرض را بر این گذاشت که قصد ایشان تنها طرح این مسئله است و ادامهی کار را به متخصصان این عرصه محول میکنند؛ اما نگاه دیگر این است که ما برمبنای همان چند جملهای که ایشان گفتهاند بحث را پر و بال بدهیم، به نحوی که انگار اندیشهها و پیشنهادهای این شهر را در این سه چهار جمله میتوان یافت. فقط اینکه چون گفتههای ایشان مختصر و کمی مبهم است، امکان برداشتهای مختلف وجود دارد. شاید به خاطر همین ابهام، برخی از بیانات ایشان با هم متناقض به نظر برسد؛ اما ما فرض را بر سازگاری سخنان ایشان میگذاریم. در این نوشته تنها به چند نکته از مسائل نهفته در جملات ایشان اشاره و درنهایت پیشنهادی درخصوص این شهر عرضه میشود.
اینکه رئیس جمهور میگوید «یک شهر بسازید»، این شهر چگونه شهریست؟ چکیدهی فعالیتهای شهرسازی و معماری جمهوری اسلامی در چهل سال اخیر است؟ یا شهری بهتر؟ این شهر توصیفی است؟ یا تجویزی؟ یک شهر انتزاعی است؟ یا عینی؟ شهر مثالی است؟ یا واقعی؟ شهری جدید در محدودهای مشخص است؟ یا تبدیل یکی از شهرهای موجود به شهر مورد نظر؟ ساکنین واقعی دارد با سبک زندگی امروزی؟ یا ساکنین آن انتخابیاند؟ و در نهایت قصدمان ماکتسازی است؟ یا پرداختن به مسائل مهم برای شهرهای امروز؟ دربرابر برداشت ما از هرکدام از این موارد پاسخی متفاوت وجود دارد و پاسخ مناسب به هرکدام از این سوالها میتواند هدایتگر بحث باشد.
یک نکتهی دیگر که در صحبتهای رئیس جمهور وجود دارد این است که ایشان میخواهد شهر ساختهشده اطلاعاتی را به ناظر بیرونی منتقل کند و ناظر با این اطلاعات دستاوردهای معماری و شهرسازی جمهوری اسلامی را دریابد. برای این منظور، در حال حاضر شهر کرج برای معرفی شهر جمهوری اسلامی نمونهی خوبیست. شهری که در دل جمهوریاسلامی شکل گرفته و رشد کرده است. اگر منظور این باشد، دیگر نیاز به ساخت شهری جدید نیست. شهرهای دیگری هم میتوان برای این منظور معرفی کرد.
نکتهی دیگر اینکه آقای رئیس جمهور یک دورهی فرهنگی را به دولت صفویه یا قاجاریه نسبت میدهد. این نوع تلقی ناظر به بدفهمی ایشان از مقولهی شهر و معماریست. شهرها و معماری آنها محصولات دورههایفرهنگی هستند که در پیوستگی مفاهیم و شیوههای ساخت متجلی شدهاند، نه با شیوهی دستوری و ارادهی حکومت به تنهایی. ایراد این تلقی که شهر و معماری اصفهان را به دولت صفوی نسبت دهیم زمانی جدی میشود که توقع ساخت شهر جمهوری اسلامی به شیوهی دستوری پیش میآید. اگر شهرسازی و معماری در معنای اصولی آن محل نظر باشد، پیششرطهای آن را باید در علوم مختلف و زمینههای متفاوت جُست . علوم سیاسی، علوم اجتماعی، علم اقتصاد و شیوههای تولید و سبک زندگی انسانها، ارتباطات ، زمینههایفرهنگی و... .
«بسازید» کیست؟ و این فاعل چه ارتباطی با «اقدام ملّی» دارد؟ شاید صورت مناسب برای حوزهی نظری جنسی از هماندیشی باشد که متفکران و اندیشهورزان به همراه معماران و شهرسازان آراء مختلف اندیشههای خود را روی هم بگذارند و طرحی ارائه کنند. با اندیشهای که برآیند اندیشههای موجود درباره مسألهی مبهم دیگر در صحبت های ایشان عبارتِ «بسازید» است. فاعلِ فعل طرح پیشنهادی رییس جمهور باشد. اما در مقام عمل نیروهای موثر در ساخت شهر مردم به همراه جامعهی متخصص و دولت هستند.
هستند. امروزه برای ساخت هر شهری باید سه عامل مردم، متخصصان و دولت در نسبت درستی با یکدیگر کار کنند. اما یافتن نقش این عناصر در اقدامی ملّی بسیار مهم است. تعریف ما از شهر مورد نظر در اقدام ملی شهری است که توسط ایرانیها، برای ایرانیها و با خرد جمعی آنها ساخته شود. شهری که به دغدغهی امروز ایرانیها پاسخ دهد، همچنین از فناوریهای روز و عناصر فرهنگی گذشته نیز بهرهی مناسب ببرد.
عوامل موثر بر شکل گیری شهر شبکهای از علتهای گوناگون است که هر کدام در جای خود موثر و بر هویت و کالبد شهر اثرگذارند. میزان اثرگذاری این عوامل در دورههای مختلف و با توجه به مسائل موجود در هر مقطع زمانی متفاوت و قابل بررسی است؛ اما تنها عاملی که از ابتدای حیات شهرها پر اهمیت بوده، نقش عوامل اقلیمی بر زندگی اجتماعی انسان است. برای برنامهریزی شهرِ امروز هم عامل اقلیم میتواند به عنوان مهمترین مسأله بررسی شود.
با توجه به مخاطرات محیط زیستی در تمام دنیا، مبنی بر افزایش انتشار گازهای گلخانهای و پیشبینیهای اقلیمی در جغرافیای طبیعی ایران، مبنی بر افزایش سطح اقلیمِ گرم و خشک در دهههای پیشرو، توجه به عوامل جغرافیایی و زیست محیطی اهمیت دوچندانی دارد. مدیریت مصرف آب، کنترل مصرف سوختهای فسیلی، بهرهبرداری از انرژی خورشیدی و ساخت بناها و شهرهای کم مصرف از مسائل پراهمیت امروز دنیاست. شهر مورد نظر ما هم باید به دغدغههای امروز جهان و ایران پاسخ دهد. در این راستا رویکرد توسعهی پایدار میتواند محملی برای تفکر پیرامون شهر و معماری مورد نظر باشد. توسعهی پایدار شهری در معنای عام خود دو هدف عمده را دنبال میکند. ارتقا کیفیت زندگی با لحاظ کردن ظرفیت محیط زیست و پاسخگویی به نیازهای نسل حاضر بدون ایجاد محدودیت برای آیندگان.
با توجه به نکاتی که در بالا مطرح شد و نقاط ضعف و قوتی که بیان شد انتظار این است که این شهر هم از پیشینه و توان فرهنگ و هنر ایرانی بهره ببرد و هم از کارآمدترین فناوریها و دستاوردهای علمی امروز. البته این هم یکی دیگر از نکاتی است که باید سنجیده با آن روبهرو شد. اهمیت تحقیق و بررسی شهرهای دیگری که در دنیای امروز با همین قصد و یا مشابه این مقصد ساخته شده اند هم کمک حال ما خواهد بود. توسعه پایدار همانطور که از اسمش میتوان فهمید به دنبال ایجاد شهری است که در طول زمان قادر باشد خود را اصلاح کند، ارتقا دهد، در صورت نقص و ایراد خود را ترمیم کند و با توجه به شرایط روز و اوضاع و احوال موجود خود به حیات سالم خود ادامه دهد. البته این جا شرایط فقط محدود به امور مربوط به معماری و مهندسی و شهرسازی نمی ماند.
جغرافیا خواستههای خویش را بر ما تحمیل خواهد کرد. پس بهتر است برای آن برنامه داشته باشیم.
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
درباره نویسنده
حمیدرضا بابایی:
مطالب مرتبط