×

جستجو

تأثیر معماری ساسانی بر معماری اسلامی در بررسی اجمالی آثار سه پژوهشگر

در این‌جا می‌خواهیم آثار سه محقق را دربارۀ تأثیر معماری ساسانی بر معماری اسلامی به شکل اجمالی و مختصر بررسی کنیم. نخستینِ آن‌ها تأثیر هنر ساسانی در هنر اسلامی نوشتۀ عباس زمانی که ترجمۀ فارسیِ رسالۀ دکترای باستان‌شناسی (۱۹۶۵) وی در دانشگاه سوربن پاریس است. او در این کتاب به هنرهای گوناگونی، در بازۀ زمانی ساسانیان تا حدود قرن نهم هجری، پرداخته که بخش عمدۀ آن مختص معماری و تزئینات وابسته به آن است. نویسنده سهم هنر ساسانی را در هنر ایران و میان رودان در دورۀ اسلامی عمده می‌داند و سهم هنر بیزانس را در آسیای صغیر، و تا حدی در سوریه و شمال آفریقا و اسپانیا. زمانی ماهیت و اعتبار برای اصطلاحاً هنر عرب قائل نشده و حتی آثار آنان پیش از ظهور اسلام را حاصل نفوذ فرهنگ ساسانیان و دیگر تمدن‌ها دانسته است. دو فصل نسبتاً مفصلِ کتاب به تأثیر هنر ساسانی بر بناهای اموی و عباسی اختصاص دارد. در این‌جا هم بناهای دینی و هم غیردینی بررسی و مؤلفه‌های چون صورت و کارکرد فضاها، نظام فضایی، مصالح، سازه، و تزئینات با آثار معماری ساسانی مقایسه شده‌اند. نویسنده حتی بنایی چون مسجد جامع دمشق را نیز، که روی کلیسا و معبدی ساخته شده، ملهم از معماری ساسانی پنداشته است. با این که وی تلاش خوبی در ذکر نمونه‌ها کرده، در نیم سدۀ اخیر دربارۀ قدمت و کارکرد بناهای منسوب به ساسانیان تردیدهای مهمی پدید آمده است. از سوی دیگر، برخی ویژگی‌هایی را که وی مختص معماری ساسانی دانسته، ممکن است در آثار معماری دیگر تمدن‌ها، مانند بیزانس، نیز یافت شود، در پایان، این‌که در این‌جا به آیین‌ها و صورت‌های مختلف بروز آن اشاره چندانی نشده و کتاب فاقد نتیجه‌گیری و نظریۀ روشنی است.

کریستوفر تاجِل در مقاله‌ای با نام «میراث معماری پیش از اسلام» بر این باور است که جهان اسلام به واسطۀ دین و تجارت یکپارچه شده، اما در پایتختی عظیم متمرکز نبوده است و ماهیتی التقاطی داشته. از نظر وی مسلمانان هیچ سنت ساختمانیِ باشکوهی نداشتند که از آن پیروی کنند، هنر آنان از سوی غرب، مرهون بیزانس مسیحی و روم غربی بود و از سوی شرق، از میراث اشکانیان و ساسانیان بهره بردند. وی حتی معتقد است که هنر اشکانیان و ساسانیان ترکیبی بوده از میراث هلنی و رومی و ایران باستان. تاجل معماری قصرهای مسلمانان متقدم را بیشتر برگرفته از قصرهای رومیان مي‌داند که دارای سه بخش بوده است: بارعام و دیوانیان، شورای خصوصی، و اقامتگاه شخصی فرمانروا در اتصال با حرمسرا. دیگر ویژگی مشترک ورودی دو برجی که مکانی بود برای تفخیم ورود حاکمی در مقام یا جانشین خدا در میان مردم. همچنین به حیاط و آب و باغ در کاخ‌ها اشاره دارد و این سنت را به آشوریان می‌رساند. نویسنده در بحث خود از هیچ بنای مشخص اسلامی سخنی به میان نیاورده و نمونه‌ها متعلق به دوره‌های پیشین است.

بهترین مقاله در این حوزه تاکنون «کاخ‌های ساسانی و تأثیر آنها در دورۀ متقدم اسلامی» (۱۹۹۳) نوشتۀ لایونل بیِر است. وی در آغاز به منابع دانش ما دربارۀ کاخ‌های ساسانی می‌پردازد و پژوهشگران، محدودیت‌ها، تصورات، ترسیمات، و خطاهای احتمالیِ مربوط به این حوزه را به خوبی وارسی می‌کند. بیِر دو مشکل را در شناخت چگونگی و میزان تأثیرپذیری کاخ‌های اسلامی از ساسانیان برمی‌شمرد: کمبود داده‌های باستان‌شناختی مربوط به اواخر دورۀ ساسانی و تمرکز بر مقایسۀ عناصر معماری به طور مجزا. همچنین به دو دسته از شواهد نه چندان محکم بر تدوام دلالت دارند، اشاره می‌کند: تمثال‌‌ها و نمادهای شاهانه و نیز توصیفات تشریفات درباری ساسانیان در متون. وی در ادامه به مقایسۀ چند کاخ اموی و عباسی با بناهای ساسانی و به مواردی از این تأثیرپذیری‌ها، به ویژه در فضاهای رسمی و سلطنتی، می‌پردازد، همچنین از تأثیر عمدۀ این یادمان‌ها در حوزۀ شعر و استعاره سخن می‌گوید. نویسنده در پایان معتقد است که حاکمان مسلمان تلاش داشته‌اند که مفاهیم شاهانۀ ساسانیان را در معماری و مراسم تشریفاتی پیاده کنند، اما این اقتباس چنان ماهرانه و جامع بوده که تفکیک آن به عناصر مجزا بسیار دشوار و حتی ناممکن است.

منابع:

بیِر، لایونل. «کاخ‌های ساسانی و تأثیر آنها در دورۀ متقدم اسلامی». ترجمه احسان طهماسبی. گلستان هنر، ش ۱۷، پاییز ۱۳۹۸. ص ۷۶ - ۸۵.

تاجل، کریستوفر. «میراث معماری پیش از اسلام». ترجمه میترا هاشمی. در: مهرداد قیومی بیدهندی. مجموعۀ هنر در تمدن اسلامی، معماری ۱. تهران: سمت. ۱۳۹۷. ص ۱۰۵ ـ ۱۲۴.

زمانی، عباس. تأثیر هنر ساسانی در هنر اسلامی. تهران: اساطیر. ۱۳۹۰.

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر