چند روز پیش خبری در مورد سی و سه پل منتشر شد که خمی بر لبۀ نمایش افتاده، و البته زود جواب آمد که چیز جدید و جدیای نیست. این خبر مرا به یاد نکتهای انداخت که سه چهار ماه پیش در همین باره فهمیدم و فهمش از چند نظر برایم بسیار آموزنده بود.
آن زمان در طی کاری با این موضوع روبرو شدم که سال ساخت سی و سه پل کاملاً در ابهام است. گزارشهای متفاوت در چند منبعِ تاریخی سال اتمام بنا را از ۱۰۰۵ق تا ۱۰۲۱ق متغیر کرده بود. علینقی کمرهای در شعری سال اتمام پل را ۱۰۰۵ق دانسته.[۱] حال آنکه اسکندر منشی میگوید شاه عباس در نوروز ۱۰۰۶ق به اصفهان آمد و خیابان چهارباغ را از دروازهدولت تا پای کوهصفه با پلی که این دو بخش را به هم وصل کند طرح انداخت.[۲] جابری انصاری هم میگوید پل در سال ۱۰۰۸ق در حال ساخت بود و در ۱۰۱۱ق به اللهوردیخان سپرده شد تا تکمیلش کند.[۳] اما منجم یزدی که بسیار هم در ذکر تاریخها دقیق است میگوید پل در ۱۲ رجب ۱۰۱۱ق تکمیل شد.[۴] این تاریخها مرا گیج کرده بود که به منبعی نویافته رسیدم: جلد سوم افضل التواریخ نوشتۀ فضلی بیگ خوزانی که چند سال پیش به لطف دکتر چارلز مِلویل در یکی از کتابخانههای دانشگاه کمبریج پیدا شد. کتاب جزئیات شگفتانگیزی داشت اما حل معما را پیچیدهتر کرد! در افضل التواریخ آمده که در ۱۰۱۶ق اللهوردیخان داوطلبانه عهدهدارِ تکمیل پل شد و تا پنج سال بعد، یعنی تا ۱۰۲۱ق، آن را به انجام رساند.[۴]
چیزی که میفهمیدم یکی این بود که پل زودتر از تکمیل نهایی به بهربرداری رسیده بوده (چون در ۱۰۱۷ و ۱۰۱۸ق جشنهایی بر آن برپاشده بود). دیگر اینکه پل اول به دست شخص دیگری شروع و تا ۱۰۱۱ق ساخته شده بود؛ اما در ۱۰۱۶ اللهوردیخان پروژه را به دست گرفت و ادامه داد. اما اگر پل در رجب ۱۰۱۱ کامل شده بود، چه چیز را ادامه داد؟
جواب این سؤال در گزارش سال ۱۳۴۹ش مرحوم دکتر شیرازی از مرمت پل پیدا شد. در این سال، تیم مرمتی کف پل را (که در اثر رفت و آمد ماشینهای سنگینِ کارخانههای نساجی چهارباغ بالا آسیب جدی بود) باز کردند تا تقویت کنند. شیرازی در بررسی سازه تشخیص داد که دو بخش از پل با فاصلۀ زمانی اندکی به آن الحاق شده است؛ یکی سه دهانۀ جنوبی پل که ساختاری ظریفتر از باقی سازه دارد و دیگری پیادهراههای دو سوی مسیر اصلی. او نوشته که پیادهراههای سرپوشیدۀ روی پل فقط از سمت نما به سازه متصل است، و از سمت داخلی روی نخالههای گچ و شنی نشسته که پشت طاقهای زیرین را پر میکند و اضافه میکند از همین روست که گذرگاه سرپوشیده نشستهای گوناگون پیدا کرده و از از حالت تراز خارج شده است.[۶]
کنار هم چیدن این یافتهها تصویری تازه از ساخت پل به دستم داد: پل در سال ۱۰۱۱ق پلی دو طبقه بود؛ یک مسیر اصلی در بالا و یک مسیر زیرین. این پل کاروانرو بود و طول آن بسیار زیادتر از باقی پلهای ایران. لاجرم در مسیر رفت و آمد وزش باد و صدای خروش آب (در فصل پرآبی) بسیار بود. احتمالاً همین کاروانها را به سختی میانداخت یا باعث وحشت حیوانات میشد. (پوپ میگوید حفاظت حیوانات از وحشت آب مهمترین فایدۀ دیوارههای پل است.) در ۱۰۱۶ق اللهوردیخان پیشقدم شد تا کارآیی پل را بهبود ببخشد؛ او گذرگاههای سرپوشیده را به همت معماری اصفهانی به نام میر جمالالدین محمد جابری بر پل افزود. یک سال بعد، زیر این طاقها جشنی باشکوه برپا کردند:
«بعد از آمدن اعتمادالدوله، طرح جشن که پل زایندهرود که اللهوردیخان شروع نموده به توفیق الهی {بعضی را} به اتمام رسانیده بود، انداخته، هفت شبانهروز صحبت و جشن بر تمامی اعیان و اکابر دارالسطنۀ صفاهان و فقرا و مساکین و رندان عالم گردید؛ به فراغت و جشن قیام نموده، هر صفه و ایوانی از عمارت بالای پل را به یکی از خوانین و سلاطین و مقربان داده، مجلس به مجلس و هنگامه به هنگامه آراسته گشت و در برابر یکدگر هریک صحبتآرا شده، رشک بستان جنان و روضۀ رضوان گردانیدند.»[۷]
این نخستین بار بود که به اهمیت کلیدی گزارشهای مرمت در فهم تاریخ یک بنا پی بردم. به قول آقای ذاتالله نیکزاد گزارشهای مرمت تنها راه ما در دیدن بخشهای پوشیدۀ بناست.[۸] بخشهایی که میتواند اطلاعاتی از روش و مراحل و دورههای ساخت بنا به دست دهد. فهم این نکته در ساخت سی و سه پل را مدیون دید دقیق دکتر شیرازی و تعهدش در ثبت دیدههایش هستم. یادش گرامی.
[۱] هنرفر، تاریخ بنای پل اللهوردیخان، در هنر و مردم ش۱۰۹ (آبان ۱۳۵۰)، ص۴- ۹.
[۲] اسکندر بیگ منشی، عالمآرای عباسی، ج۱، ص۵۴۴و۵۴۵.
[۳] جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری و همۀ جهان، بیتا، حاشیۀ ص۱۹۰.
[۴] منجم یزدی، تاریخ عباسی یا روزنامۀ ملا جلال، ۱۳۶۶ش، ص۲۳۷.
[5] Khuzani, A Chronicle of the Reign of Shah ‘Abbas. Vol1, p 466.
[۶] بینا، سی و سه پل: تعمیرات انجام شده در ۱۳۴۹. ص۱۴.
[7] Khuzani, A Chronicle of the Reign of Shah ‘Abbas. Vol1, p 483.
[۸] سخنرانی مورخ ۴/۱۰/۹۶ با عنوان سرگذشت گزارشنویسی مرمت در ایران. دانشگاه هنر اصفهان.