- رساله ذهبیه
رساله ذهبیه نام کتابی است کوچک ولی بسیار ارزنده و گرانبها، و بنا بر مشهور، از سخنان گهربار امام هشتم علی بن موسیالرضا علیهالسلام است در طب و بهداشت. این رساله را چنانکه گفتهاند حضرتش (ع) برای مأمون عباسی نوشته است در نیشابور و به طوری که راویان و شارحان آوردهاند چون این رساله به مأمون رسید بسیار شادمان شد و فرمان داد تا آن را به آب زر نویسند و بدین سبب رساله ذهبیه نامیده شد. انتساب این رساله را به امام رضا (ع) اغلب بزرگان شیعه و صاحبان کتب رجال تصریح کردهاند و علامه مجلسی نیز بخشی از آن را با اسنادی دیگر در نهایت بسط و تفصیل نقل کرده است. نثر رساله به سبکی بدیع و بیتکلف آراسته است و تعقیدی در آن دیده نمیشود.
"فصل در حجامت- و چون حجامت خواهی کردن، آن گه کند که دوازده روز از هلال گذشته باشد تا به پانزده روز تا بدنت را سودمند بود و در نقصان هلال حجامت مکن الا مگر که محتاج باشی زیرا که خون نقصان پذیرد در نقصان هلال، و حجامت آن گه باید کردن که از عمر بیست و دو سال گذشته باشد و هر بیست روز حجامت باید کرد و چندانک زیادت شود به حساب نگه دارد.
و بداند که حجامت خون از رگها ستاند که در ظاهر پوست باشد لاجرم قوه ضعیف نگردد چنانکه به رگ زدن ضعیف میگردد و حجامت گو قفا گرانی سر را سود دارد و حجامت رگهای گردن سبکی سر آرد و روی و چشم را سود دارد و درد دندان را نافع بود و باشد کی فصد به جای همه قیام نماید و حجامت زیر زنخدان فساد بن دندان را سود دارد و درد دهان را نافع بود. و حجامت میان هر دو دوش خفقان را سود دارد که با امتلا بود و حرارت و حجامت بر ساقها امتلا را کم کند و درد مثانه و گرده را سود دارد و حیض براند و باشد که بیهوش آرد... و باید که جای رگ زدن به آب گرم بمالند تا خون خالص بیرون آید... و در آن روز در حمام نرود زیرا که بیماری بد حادث کند و آب گرم بر سر و تن ریزد....
در جمع کردن و ناکردن طعام- ... و در گرماوه رفتن بر سر سیری و گرسنگی قولنج آرد و غسل کردن با آب سرد پس از ماهی خوردن فالج بار آرد... و جماع بعد از جماع بی آنک در میان غسلی بود [سنگ در مثانه اندازد]... و بر تو باد که از غسل غافل نگردی... . و چون خواهی که در گرماوه روی، روی و سرت درد نکند اول چون در گرماوه درآیی پنج کف آب گرم بخورد به امر خدایتعالی ایمن گردد از درد سر و درد شقیقه. ... و هر کی خواهد کی بلغم فاسد از او برود در گرماوه بسیار رود... و هر کی خواهد بادهای سرد را بشکند حقنه میکند و روغنهای نرم به کار میدارد و تن را به آب گرم بمالد نیکو بود.
منافع گرماوه- بدانک در جهان هیچ بنایی پر حکمتتر و بامنفعتتر از گرماوه نکردهاند و ترکیب بنای گرماوه بر ترکیب جسد آدمی کردهاند و گرماوه را چهار خانه است بر چهار طبایع. خانه اول سرد و خشک است و خانه دوم سرد و تَر است و خانه سیم گرم و تَر است و خانه چهارم گرم و خشک است. و منفعت گرماوه بسیار است؛ [مزاج را] به اعتدال آورد و عضوهای بزرگ را قوی گرداند و فضلها را بگذارد و در گرماوه رفتن بر سیری و گرسنگی قولنج تولد کند و اندام زیر را به آب سرد شستن عادت کند و پیش از آن کی در گرماوه رود نوره کند، از مجامعت پرهیز کند به ده یا به دوازده ساعت و در نوره چیزی از اقاقیا و صبر و حضض دراندازد و آن گه دراندازد که نوره مرده باشد در آبی گرم که درو بابونه و مرزنجوش و بنفشه خشک پخته باشند و زرنیخ چندان باید کی سدس نوره و بعد از آنکه به کار برده باشد دستها را به چیزی بشورد کی بوی آن برود و هر کی خواهد کی از نوره و سوزش نوره ایمن باشد نوره را بسیار نشوراند و زودتر بشورد و دستها به روغن گل بمالد و اگر العیاذ بالله بسوزاند، بستاند عدس پوست کنده با سرکه و گلاب و بر آن جایگاه کی سوخته باشد طلی کند و چون خواهند کی نوره خشکی نکند بعد از نوره جایگه را به سرکه و روغن گل نیک بمالد و در گرماوه اندک نشستن تری فزاید و بسیار نشستن خشکی فزاید و چون بیرون آید خود را به مئزری بپیچد و حرکت نکند و ساعتی بیاساید و شربتی لایق مزاج به کار برد و عود بخور کند و جامه مبخر بپوشد. " (درخشان، ۱۳۶۰، ۳۸۳-۳۷۹).
- تقویم الصحه
نویسنده این اثر معلوم نیست ولی ابن بطلان بغدادی آن را به عربی ترجمه کرده و ظاهراً به نام همو نیز شهرت یافته است. در این رساله در چند مورد به حمام اشاره شده است، از جمله در منافع و مضرات میوهها، از میوهای به نام آبی اسم میبرد: "علاج شکم رفتن را پیش از غذاها و عصبها را زیان دارد. باید که پس از خوردنش در گرمابه شوند و بندگاهها را به روغن بمالند و... " (بغدادی، ۱۳۶۶، ۱۱).
در جای دیگری به آب چشمهها اشاره میکند: "آب چشمههای سرد و آب مزمل را از ناشتا خوردن دماغ و معده و دندان و عصبها و استخوانها را زیان دارد خصوصاً در گرمابه از پس جماع و ماندگی حرارت غریزی را بمیراند... ." (همان، ۱۱۰). وی همچنین گرمابه کردن به اعتدال را از راههای دفع خمار شراب ذکر میکند (همان، ۱۳۶). در این رساله به بعضی نکات جالب اشاره شده است که در سایر رسایل وجود ندارد از جمله اینکه نویسنده معتقد است که فعالیت شدید بدنی و کُشتی گرفتن برای کارگران گرمابهها زیان دارد (همان، ۱۴۰).
نویسنده ناشناس رساله تقویم الصحه در بخشی مستقل به حمام میپردازد و شرح مبسوطی از مزایای گرمابه و هوا و معماری آن، ذکر و فضاهای حمام را بر حسب درجه حرارت و میزان رطوبت آنها تقسیمبندی میکند (همان، ۱۴۲). سپس در ادامه، فواید و مضرات استحمام با آب بسیار گرم، آب گرم و خوش، آب سرد و آب بسیار سرد را بر میشمرد (همان، ۱۴۴) و نهایتاً شرح جامعی از مشت و مال به دست میدهد: "مالش بیروغن، اگر به اعتدال کنند، خون را به ظاهر پوست کشد اما روغن بیمالش به کار بردن، مسامها را ببندد و منع تحلیل خلطها کند و پس از گرمابه به آب گرم، حرارت تن نگاه دارد و رطوبت اصلی بیفزاید." (همان، ۱۴۶).
- کامل الصناعه الطبّیه
این کتاب، اثر علی بن عباس مجوسی اهوازی، طبیب دربار عضدالدوله دیلمی و از متون مهم پزشکی به شمار میآید و حتی صاحب نظران آن را نخستین کتاب پزشکی دانستهاند که به صورت کلاسیک تألیف شده است (محدثی، ۱۳۷۷، ۵۹). این کتاب که چند نسخه از آن در کتابخانه مجلس شورای اسلامی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است، از منظر ادبی نیز از متنی روان برخوردار است و به تازگی با عنوان کامل الصناعه فی الطب، توسط انتشارات احیای طب طبیعی به زیور طبع آراسته شده است (رک: اهوازی، ۱۳۸۷).
"مقاله پنجم (شامل ۳۸ باب) در هوا، ورزش، اغذیه و...؛ در باب سیزدهم در مورد استحمام مینویسد: پس از حرکت ورزش، استحمام در درجه دوم از وظایف شخصی قرار دارد و باید بعد از ورزش استحمام کرد تا فضولات و سمومی که با حرکت خارج نشده است از این راه دفع گردد و چرک و گرد و غباری که در نتیجه ورزش سطح بدن را گرفته پاک شود. استحمام را باید بر غذا مقدم داشت چون بعد از غذا سبب امتلاء (پُر شدن) سر از فضول و عدم هضم غذا خواهد شد. اگر این عمل استمرار یابد موجب استسقاء میگردد. در منافع استحمام مینویسد: بدن را مرطوب نگاه میدارد و حرارت غریزی را تقویت میکند و باعث سرعت هضم غذا میشود، سوراخهای موجود در پوست بدن را باز و فضولات را دفع میکند، دردها را تسکین و بادها را به تحلیل میبرد. خارش و جرب را سود میبخشد، نزلات را نضج داده، عسرالبول را تسهیل مینماید. برای بیماری قولنج و اسهال نیز سودمند است." (محدثی، ۱۳۷۷، ۶۵؛ به نقل از اهوازی).
"[در جزء دوم کتاب] در مورد استحمام دستور میدهد که بعد از ورزش انجام شود اما نباید به این کار بلافاصله بعد از ورزش اقدام کرد باید کمی صبر کرد و قبل از ورود به حمام بایستی بدن را با مواد روغنی به طور ملایم مالید. راجع به غذا دستور میدهد که بعد از حمام صرف شود ولی با قدری تأمل و در این فاصله بهتر است که شربت سکنجبین میل شود و سپس غذا صرف گردد." (همان، ۷۱). اهوازی در جزء دوم و در مقاله چهاردهم در باب اول، راجع به جذام، استحمام و مالش بدن با آب بابونه را برای مبتلایان به جذام مفید دانسته و تجویز کرده است (همان، ۷۳).
- دفع المضار
این کتاب، اثر ابوعلی سینا و نام کامل آن دفع المضار الکلیه عن الابدان الانسانیه بتدارک انواع خطاء التدبیر است، که متن کامل آن بین سالهای ۳۹۲ تا ۴۰۳ ه.ق برای ابوالحسن احمد بن محمد السهلی، وزیر دانشدوست علی بن مأمون خوارزمشاه، به زبان عربی نگاشته شده است.
کتاب مشتمل بر هفت مقاله است: در انواع خطاها، در باب هوا، در حمام، در خوراک، در آب و مشروبات، در حرکات، در باب استفراغ. خاتمه کتاب نیز در باب اسهال است. نسخههای متعددی از این اثر در کتابخانههای دنیا وجود دارد. کتاب به سال ۱۳۰۵ ه.ق در مطبعه بولاق مصر به چاپ رسیده که در حاشیه آن، کتاب منافع الاغذیه و دفع مضارها، تألیف حکیم محمد زکریای رازی نیز آمده است. ترجمهای فارسی از این اثر در کتابخانه بریتانیا موجود است که در تاریخ ۸۸۴ ه.ق تحریر شده و در دیباچه آن آمده که برای حسین ترخان ترجمه شده است؛ و ترجمه دیگری به فارسی نیز توسط شیخ حسین جابر انصاری صورت گرفته که به سال ۱۳۱۰ در دهلی، تحت عنوان موجز عظیمالنفع به چاپ رسیده است. ترجمه ایتالیایی این اثر توسط آندرهآ آلپاگو به سال ۱۵۴۷ م. در ونیز به چاپ رسیده است.
- رساله حفظ الصحه
این رساله از آثار حکیم ابوعلی سینا، به زبان عربی و در باب بهداشت نگاشته شده است. رساله حفظ الصحه در سیزده فصل و مشتمل است بر ذکر کیفیات و اعتدال بدنهای گوناگون و نیاز آنها به بهداشت و تدابیر روزانه، و مسواک کردن، و ورزش، و حمام، و منافع و مضار شراب، و دستور خواب، و رگ زدن و حجامت، و مسهل دادن، و استفراغ و امثال آنها. این کتاب به تازگی بازخوانی، تصحیح و به زیور طبع آراسته شده است (رک: ابوعلی سینا، ۱۳۸۶).
- ذخیره خوارزمشاهی
این اثر توسط زینالدین جرجانی در قرن پنجم هجری و برای یکی از پادشاهان سلسله خوارزمشاهی، تألیف شده و در آن به ویژگیهای معماری حمام و تأثیرات کالبد بنا بر جسم و جان آدمی و نیز شرح برخی درمانهای متداول پرداخته شده است. به عنوان نمونه "و از پس استفراغ، اندر آب گوگرد نشاندن و گرمابه خشک نافع باشد...". در همین کتاب، در ذکر انواع نبض آدمی به نبض موجی اشاره میکند که پس از گرمابه رفتن یا شراب خوردن بسیار، باعث مشکلاتی برای شخص میشود (جرجانی، ۱۳۵۲، ۷۴ از کتاب دوم).
- خلاصه التشریح
اثر اسماعیل بن ابراهیم شیخ احمد تبریزی، که به تاریخ ۹۷۲ ه.ق. در ۲۵ باب و از برای خواجه ابراهیم نگاشته شده است. باب یازدهم این اثر درباره حمام است. نسخه خطی این کتاب در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به شماره ۳۸۲۹/۲ محفوظ است. این نسخه در سده دهم به تاریخ ۹۷۲ ه.ق تحریر شده است.
- رساله فصد و حجامت و علق
تألیف عمادالدین محمود بن مسعود بن محمود بن محمد بن احمد بن حسین بن علاء طبیب و به تاریخ ۹۹۰ ه.ق. است. این کتاب در سه بخش جداگانه نوشته شده که بخش حجامت آن به حمام و آداب حجامت در حمام اختصاص دارد. نسخه خطی این اثر در کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شماره ۸۰۸۵/۲ محفوظ است. این نسخه به خط نستعلیق توسط علیرضا فرزند حسن طبیب تحریر شده و دارای ۳۱ برگ است.
- فواید بدنیه
اثر فیضالله مرعشی، متعلق به سده ۱۱ و ۱۲ هجری، که در یک مقدمه و دوازده باب نگاشته شده است. باب چهارم به حجامت و باب پنجم به حمام پرداخته شده که خود در دو فصل تدوین شده است. نسخه خطی آن در مجموعه سید محمدعلی روضاتی در اصفهان، بدون تاریخ محفوظ است. چند سطری از آغاز نسخه افتاده و یادداشتی از میر سیدمحمد چهارسویی بر آن نگاشته شده است. این نسخه ۶۱ برگ دارد.
- رساله فی الحمام و منافعه و مضاره
اثر حکیم زکریای رازی، که طی آن به تفصیل به تمامی وجوه طبی گرمابهها، برخی آداب و فواید و مضار استحمام اشاره شده است.
- رساله دلاکیه
اثر محمدکریم خان کرمانی است که در نیمه دوم سده سیزدهم هجری (اتمام در چهارم محرم الحرام ۱۲۷۲ ه.ق)، به خواهش شخصی به نام کربلایی رضا نگاشته شده است. گویا خواهنده این رساله، خود به فن دلاکی اشتغال یا دست کم به آن تعلق خاطر داشته است. کتاب شامل مقدمه و ده باب است: باب اول، در حمام رفتن، آنچه باید انسان در حمام بکند؛ باب دویم، در کتابهای متعلقه به حمام؛ باب سیوم، در زایل کردن مو از بدن؛ باب چهارم، در کیسه کشیدن و سنگپا به کار بردن و مالش دادن؛ باب پنجم، در خضاب کردن؛ باب ششم، در خون کم کردن؛ باب هفتم، در کندن دندان است؛ باب هشتم، در ناخن چیدن؛ باب نهم، در ختنه کردن است؛ باب دهم، در شانه کردن و عطر به کار بردن بعد از حمام.
اگرچه مطمئناً این اثر را نمیتوان در قیاس با سایر آثار معرفیشده، یک کتاب پزشکی دانست اما چون اشارات آن به معماری حمام عمدتاً ناظر بر رعایت بهداشت عمومی و حفظ سلامت فردی است لذا اثر قابل توجهی به شمار میرود. به همین مناسبت، مقدمه کتاب مذکور عیناً نقل میشود:
"بدان که حمام بنایی است از وضع حضرت سلیمان چنانکه نقل کردهاند، و بعضی گفتهاند که از وضع حکماست و حمام باید چهار خانه باشد تا بر نهج اعتدال باشد، خانه اول باید سرد و خشک باشد که در آن آب نباشد و خانه دویم باید سرد و تَر باشد یعنی حرارت آتش به آن نرسد و آب سرد داشته باشد و خانه سیوم گرم و تَر باشد که بخار اندرون خانه به آنجا برسد و آب هم داشته باشد و چهارم خانه باید گرم و خشک باشد که حرارت آتش در آنجا قوی باشد.
و هوایش بنهایت گرم باشد که عرق آورد و رطوبتهای بدن به واسطه عرق کردن کم شود و به آن واسطه، گرم و خشک باشد نه آنکه آب نداشته باشد چنانکه از حضرت امام رضا (ع) مروی است که فرمودند که حمام مرکب است بر ترکیب بدن انسان و از برای حمام چهار خانه است مثل چهار طبیعت جسد، خانه اول سرد و خشک است و دوم سرد و تَر و سیوم گرم و تَر و چهارم گرم و خشک و فرمودند منفعت حمام عظیم است؛ بدن را معتدل میکند و چرک را میبرد. پی را و رگ را نرم میکند و تقویت اعضای بزرگ میکند و فضول را آب میکند و عفونت را میبرد و اگر خواهی در بدن تو جوشش و بخار پیدا نشود اول مرتبه در حمام بدن خود را به روغن بنفشه چرب کن.
و بدان که حمام باید سقفش بلند باشد تا هوایش به جهت مردم و عفونت چرکها و زیرآبها و متوضّاها فاسد نشود. و روزنهها داشته باشد که هر زمان هوای آن متعفن شود شیشههای آن را بردارند تا هوای متعفن بیرون رود بلکه اگر هر شب بعد از بیرون رفتن مردم چند ساعتی بعضی از روزنهها را بردارند که عفونت بیرون رود بهتر است و متوضّا در اندرون خانه نباشد و راه به آن نداشته باشد که عفونت داخل گرمخانه شود و سوراخ زیرآب گرمخانه بسیار تنگ باشد که عفونت بیرون نیاید.
و باید حمام کهنه باشد که بوی ساروج و آهک و گِل ندهد و بعضی گفتهاند که هفت سال از بنایش گذشته باشد و باید رختکن حمام بسیار سرد نباشد که در هنگام بیرون آمدن ضرر رساند و چایش عارض شود و اگر کسی را طاقت آنجا نباشد در خانه سیوم جامه را بکند و بپوشد و در حمام، بخورهای گرم مانند کندر نباید کرد که باعث سردرد و تنگی نفس شود و بلکه بخورهای سرد مانند صندل، پسندیده است.
و حذر کند بسیار از افروختن زغال، چه در جامهکن و چه در گرمخانه که سمّ قاتل است بلکه حذر کند از گذاردن آتش اگرچه سوخته باشد، در گرمخانه که بسیار مضر است و باید دالانهای حمام پیچ و خم بسیار داشته باشد که هوای بیرون داخل نشود و گرد و غبار کوچهها داخل نشود که بسیار مضر است و آبها در حوضها و خزانهها به قدر آنکه متعفن شود و هوای حمام را فاسد کند نگذارد و همچنین در گوشه و کنار حمام به هیچ وجه نگذارد که کثافات جمع شود و بماند و بخار کند و هوا را فاسد کند چراکه اگر هوایش متعفن شود کثیرالضرر است خاصه برای دلاکان و کسانی که بسیار در حمام میمانند و باعث تبها و عفونت اخلاط میشود.
و همچنین شایسته نیست نمد بر در حمام بستن چراکه چون رطوبت و حرارت بدان رسد متعفن میشود و بخارش باعث عفونت حمام میشود بلکه بهتر آن است که تختههای در، متصله و بیفرجه باشد که هوای حمام بیرون نرود و نورهکش خانه در اندرون خانه نباید باشد و راه به آنجا نباید داشته باشد که عفونت آهک در حمام مضر است و نوره در حمام نسازد که بخار آهک در حمام بلند شود.
و بهترین حمامها آن است که آبش شیرین و گوارا باشد و آب شور و تلخ مضر است به بدن؛ مگر به صاحب استسقا و بلغمی مزاج که برای آنها آب شور نافعتر است و همچنین باید حمام آبش به آتش گرم شده باشد نه آنکه از چشمههای گرم باشد که آب چشمههای گرم از جهنم و حرارت جهنم گرم شده است و مضر است و شفا جستن به آنها خوب نیست چنانکه از رسول خدا (ص) رسیده است و به صفراوی مزاجان بسیار مضر است و در هر خانهای از خانههای حمام آبی مناسب هوای آن ضرور است و استعمال مناسب آب باید بکند پس در گرمخانه، آب سرد و در سردخانه، آب گرم مناسب نباشد.
و حذر کنند از گشودن سوراخ و دودکش حمام، در حمام؛ چه کسی در حمام باشد و چه نباشد که باعث عفونت هوای حمام میشود و مورث صداع و خفقان و غشی میشود و بسیار مضر است و بهتر آن است که حمام بسیار وسیع باشد که هوایش از بوهای بد و دود قلیان و نفسهای مردم به زودی متعفن نگردد و بهتر آن است که بسیار روشن باشد که حمام روشن، مفرح است و حرارت و قوای انسان را انتعاش میکند و خون را زیاد میکند به خلاف حمام تاریک و تیره، که باعث وحشت و غلبه سودا میگردد.
و بهتر آن است که حمام را سفید کنند که سبب روشنایی میشود و تفریح میآورد و زمین حمام باید سنگ سخت باشد تا عفونت قبول نکند و آب در آن نفوذ نکند و نماند. پس اگر ساروج یا آجر باشد آب در آن نفوذ کند و متعفن شود و بخاری که از آن بر میخیزد متعفن است و مضر است.
و لنگها را در اندرون حمام مدتی نگذارد و شب در گرمخانه نگذارد که به زودی عفونت میکند و هوا را فاسد میکند و هر کس به خود میبندد از عفونت آن متضرر میشود و لنگها را در آفتاب بخشکانند که عفونتش کم شود و حرارت آفتاب جذب بخارهای متعفن آنها را کند و در سایه، رفع عفونت آنها نمیشود و همچنین روی سنگ حمام نخشکانند که بخارهای متعفن از آنها بر میآید و هوا را فاسد میکند.
و حمام باید خزانههای متعدد داشته باشد و یک از یک گرمتر باشد که صاحب هر مزاجی با آب مناسب شستشوی خود را کند، بلغمی مزاجان را آب گرمتر شایسته است و صفراوی مزاجان را آب سردتر و دموی مزاجان و سوداوی مزاجان را آب معتدل بهتر است. در فصل زمستان حمام گرمتر بهتر است و در فصل تابستان معتدلتر. و آنچه وارد شده است از حضرت امام موسی (ع) هر وقت میخواستند به حمام روند میفرمودند که سه روز آتش کنند و نمیشد که داخل حمام شوند مگر آنکه سیاه را میفرمودند که میرفتند در حمام و نهرها میانداختند. پس وقتی که حضرت میرفتند گاهی مینشستند و گاهی از شدت گرمی میایستادند، نه از جهت آن است که مستحب است مردم هم چنین کنند بلکه مناسب مزاج ایشان چنین بود.
و صاحب مزاج صفراوی و حمام بسیار گرم البته متضرر میشود و بسا آنکه غشی کند. پس حمام باید جاهای خنکتر و جاهای گرمتر داشته باشد تا صفراویان در موضع خنکتر حمام در نزد حوضهای سرد بنشینند و بلغمی مزاجان در مواضع گرم که در زیرش آتش باشد بنشینند و دموی و سوداوی مزاجان در جاهای معتدل بنشینند. این مجملی است از امر حمام که نوشته شد به جهت آنکه هر کس میسازد و مباشر میشود چنین کند و غیر آنها در چنین حمامی روند و از غیر آن اجتناب کنند تا انشاءالله به سلامت باشند." (رضوی برقعی، ۱۳۸۸، ۶۹-۶۸).
- رساله صلاح الصحاح
افضلالدین ابوحامد احمد بن حامد کرمانی، ملقّب به افضل کرمان، از نویسندگان بزرگ آخر قرن ششم هجری است. وی در آخرین قِسم (ص ۱۵۴ به بعد) از اقسام پنجگانه کتاب عقد العلی للموقف الاعلی، گوشهای از احوال خود را آورده است.
علاوه بر کتاب عقد العلی للموقف الاعلی که قدیمیترین تاریخ حوادث کرمان در عهد سلاجقه است، از افضل کرمان آثار دیگری باقی مانده که یکی بدایع الازمان فی وقایع کرمان معروف به تاریخ افضل است که شامل اطلاعات مبسوطی درباره جغرافیای کرمان و شرح نواحی مختلف و تفصیل بنای بلاد عمده آن و تاریخ مختصر کرمان از دوره قبل از اسلام و فتح آن به دست مسلمانان تا روزگار مؤلف است؛ و دیگری المضاف الی بدایع الازمان فی وقایع کرمان است که در سال ۶۱۳ ق تألیف شده و درباره تاریخ کرمان است.
افضلالدین علاوه بر تاریخنگاری و تبحر در فنون شعر و ادب در فن طبّ نیز مهارتی داشته به امر طبابت نیز میپرداخته و چندین بار در کتاب عقد العلی بدین امر اشاره کرده است. لذا اثر دیگر وی، رسالهای است کوچک در طب با عنوان صلاح الصحاح فی حفظ الصحه. در صحت انتساب این رساله به افضلالدین شکی نیست و از نادره آثاری است که به حفظ صحت و بهداشت عمومی پرداخته و در چهار مقالت ترتیب یافته است: مقالت یکم، در حفظ صحت؛ در سه فصل: در وصایا و کلمات حکما، در اصلاح امور غیرطبیعی که آن را ستّه ضرور نامند، حفظ صحت به حسب انسان: طفلان، جوانان و پیران. مقالت دوم، در حفظ صحت به حسب فصول؛ در چهار فصل: تدبیر صحت در فصل بهار، تدبیر صحت در فصل تابستان، تدبیر صحت در فصل خزان و تدبیر صحت در فصل زمستان.
مقالت سیم، در حفظ صحت اعضای رئیسه و اندامها؛ در سیزده فصل: در حفظ صحت سر و دِماغ...، در حفظ صحت ذوق و آن چشیدن باشد...، در حفظ صحت جگر...، در حفظ صحت آلات تناسل و گرده و مثانه. و مقالت چهارم، در یاد کردن بعضی شرابها و داروها که ساختن و داشتن آنها آسان بود (رک: کرمانی، ۲۵۳۶).
در نسخ موجود این رساله، اختلاف درخور ملاحظهای از نظر ترتیب و کمیت مطالب دیده میشود. از این اثر، نسخی چند در کتابخانههای ایران و جهان موجود است از جمله نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به شماره ۵۱۸۸ [پزشکی ۲۳۸/۱۰]؛ و میکروفیلم دانشگاه تهران.
- ینبوع الحکم
اثر حسن طبیب شیرازی. نویسنده، از طبیبان قرن نهم بوده که پسرش نجیبالدین عبدالله، بعدها طبیب مخصوص شاه طهماسب اول میشود. حسن طبیب، کتاب ینبوع الحکم را در بیست فصل مینگارد. نسخهای از این اثر، به خط نسخ در کتابخانه ملی ایران موجود میباشد. مؤلف، ابتدا ترکیب آدمی را از جسم و روح بیان کرده و سپس تعریفی از صحت و مرض به دست میدهد و در ادامه نقش دانش پزشکی را بیان میدارد. وی در هر یک از فصول بیستگانه کتاب، به شرح اندامی از بدن میپردازد.
- آیین شهرداری
اثر ابن اخوه، که هر چند به امر حسبت و وظایف محتسب میپردازد اما در حسبت بر گرمابهداران، مطالبی درباره وجوه پزشکی و بهداشتی (و غالباً به نقل از اطبّاء) دارد که جالب است. در اینجا بخشهایی از این کتاب را مرور میکنیم:
"گرمابه را سود و زیانی است. اما سودهای آن باز شدن مسام بدن و ریختن زیادهها و باز شدن بادها و بسته شدن مزاج در صورتی که کار کردن آن به سبب ناگواری خوراک بوده باشد، و پاکیزگی از چرک و عرق، زایل شدن خارش و جرب و نرم شدن بدن و خوبی هضم و نضج (بهبود) سرماخوردگی و زکام و استوار شدن (مصونّیت) در برابر تب یک روزه و دقّ و ربع است. اما زیانهای گرمابه این است که بدن را سست و حرارت آن را در مدت درنگ در گرمابه ضعیف میکند و اشتها را از میان میبرد و قوه باه را ناتوان میسازد و بزرگترین زیان آن به هنگام ریختن آب گرم بر اعضای ناتوان است که بدن را خشک و لاغر و ناتوان میسازد. استحمام پس از سیری اما بعد از هضم اول، بدن را نرم و فربه و پوست را زیبا میکند." (ابن اخوه، ۱۳۶۷، ۱۹۵- ۱۹۴).
چنانکه گفته شد، کتاب آیین شهرداری هرچند که یک کتاب پزشکی نیست، اما مطالب آن آنقدر ارزشمند است که حتی سیریل الگود نیز بر اساس مندرجات آن، درباره وظایف محتسب چنین مینویسد: "... وظیفه نظارت بر حسن اجرای این مقررات [مقررات دارویی و بهداشتی] کار یک پزشک نبود بلکه بر دوش محتسب قرار داشت. تفتیش غذاها و نوشابهها و جلوگیری از شیوع بیماریهای عفونی از طریق گرمابهها نیز برعهده وی بود. در مورد حمام وظیفه محتسب این بود که مواظب باشد از آب تمیز و تازه استفاده گردد، کف سنگی آن شسته و تمیز باشد و از شستن نمد، چرم و هر چیز دیگری که در حمام ایجاد بوی بد میکرد جلوگیری شود. به علاوه از ورود مبتلایان به جذام و بیماریهای پوستی به حمام، به سختی ممانعت به عمل میآمد. عمادالدین به امکان ابتلاء به سفلیس از طریق آب حمام اشاره کرده است." (الگود، ۱۳۷۱، ۳۱۳). البته الگود به منبع خود اشارهای نکرده است.
- قابوسنامه
اثر عنصرالمعالی کیکاوس بن وشمگیر است که در آن وجوه گوناگون پزشکی مرتبط با حمام مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. مؤلف، در باب شانزدهم، اندر آیین گرمابه رفتن، به فرزند خود تأکیداتی میکند که بیشتر جنبه حفظ بهداشت و سلامت عمومی را دارد و کیفیت معماری حمام را نیز باز مینماید: "چون به گرمابه رفتن حاجت اوفتد بر سیری مرو که زیان دارد و نیز در گرمابه به جماع مشغول مباش. البته خاصه در گرمابه گرم که محمد زکریای رازی گوید عجب دارم که کسی به گرمابه گرم اندر جماع کند و اندر وقت فجا بنمیرد.
اما گرمابه سخت جلیل است. شاید گفتن که تا حکیمان بناها ساختند از گرمابه بهتر هیچ بنا نساختند ولیکن با همه نیکی، هر روز به گرمابه رفتن سود ندارد بلکه زیان دارد که عصبها و مفاصل نرم گرداند و سختی وی ببرد و طبیعت عادت کند هر روز به گرمابه رفتن. تو چون یک روز نروی آن روز تن تو چون بیماری بود و اندامها درشت شود. چنان باید که هر دو روز یک روز شود تا هم تن را سود دارد و هم بر عنانی منسوب نکنند.
و چون به گرمابه روی اول به خانه سرد رو یک زمان توقف کن چندان که طبع از وی حظی یابد. آنگاه در خانه میانگی رو و آنجا یک زمان بنشین تا از آن خانه نیز بهره یابی. آن گه در خانه گرم شو و ساعتی همی باش تا حظ خانه گرم نیز بیابی و چون گرما در تو اثر کرد در خانه خلوت رو آن جا سر بشوی و باید که در گرمابه بسیار مقام نکنی و آب سخت گرم و سخت سرد بر خود نریزی معتدل باید که بود.
و اگر گرمابه خالی بود غنیمتی بزرگ دان که حکما گرمابه خالی را غنیمتی دانند از جمله غنیمتهای بزرگ و چون از گرمابه بیرون آیی موی، سخت خشک باید کردن و آن گه بیرون رفتن؛ که با موی تر به راه رفتن نه کار محتشمان باشد و نیز از گرمابه بیامده بامداد با موی تر پیش خداوندان نشاید رفتن که بیادبی باشد و همچنین با موی تر سلام مردمان محتشم شرط نباشد رفتن؛ و نفع و ضرر گرمابه این است که گفتم. اما در گرمابه از آب خوردن و فقاع خوردن پرهیز کن که سخت زیان دارد و استسقاء آورد مگر سخت محرور بود آن گه روا باشد که اندکی بخورد تشنگی و شکستن خمار را." (وشمگیر، ۱۳۶۸، ۸۹- ۸۸).
- سرّ الاسرار
کتابی است منسوب به ارسطو که ظاهراً برای اسکندر مقدونی نگاشته است. "سخن درباره گرمابه است ای اسکندر؛ گرمابه شگفتترین چیزی در جهان و غریبترین چیزی است که حکیمان روی زمین آن را وصف کردهاند و از برای آسایش تن و پاکی آن و تحلیل اندامها و باز شدن سوراخهای بدن و آشکار شدن بخارات و فضولات و پاکی پوست از آن دردها و بیماریها که مانده است ساختهاند.
زیرا که گرمابه بر حسب فصول سال درست شده است. گرم آن برای زمستان است و پهلوی آن برای پاییز است. اتاق پهلوی آن برای بهار و چهارمین آن برای تابستان است. بهتر این است کسی که به گرمابه برود در خانه اول کمتر بماند سپس برود به خانه دوم و کمی آنجا درنگ کند سپس خانه سوم و همچنین وقتی که بر میگردد از حمام در هر خانهای کمی بماند تا از گرمای سخت به سرمای سخت نرسد. باید ساختمان حمام بلند باشد و هوای آن بسیار و آب آن شیرین و مجمرههایی با بخور در آن جا بگذارند مطابق هوای فصل.
سپس به حمام روند بنشینند بر تختیتر و پر و نرم که تن او عرق بریزد سپس بمالد آن را، آن به آن با دستمال کتان. وقتی که کار به پایان برسد برود به جای خود و آبتنی کند و در آبزن (حوض) نیمگرم برود. وقتی که زیاد گرم شد و گرما بر او غلبه کرد یکی از صابونهای پاککننده را به کار برد؛ در تابستان، بهار، پاییز و زمستان مطابق با فصل.
روی سرش آب نیمگرم بریزد سپس تمام بدنش را در آب کند تا چرک از او جدا شود. سپس با بعضی روغنها که مناسب با فصل هست بدن را روغنمالی کند سپس خودش را پاک کند با مالیدنیهایی که سودمند باشد آنگاه برود به آبزنی که گرمتر از آبزن اولی باشد به دو درجه سپس به تدریج از آنجا خارج شود و در خانه گرمترین بنشیند تا خشک شود. با مندیل های خوشبو شده با آب گل و عنبر بدن را بمالد. اگر تابستان باشد با دستمالهای کتان نرم و اگر زمستان باشد با قدیفه ابریشمی یا پنبهای.
اگر تشنه شود از آب گل که با آب سرد ممزوج شده نیم رطلی بخورد سپس دراز بکشد و نگاه کند به چهره زیبایی که در حمام تصویر کردهاند و اگر به یک انسان زیبایی نگاه کند بهتر است سپس غذای خود را بخورد به کمال و از شراب آمیخته بر حسب عادت بنوشد نه زیاده که سست شود. سپس بوی خوش به کار برد و بر حسب فصل.
سپس به رختخواب رود و بخوابد و در این شب و روز از زن دوری گزیند و کسی که پسر باشد یا مردی در مزاجش بسیار باشد درنگ بسیار کند تا عرق کند و اگر جوان باشد و حرارت و خشکی بر او چیره باشد اندکی تأمل کند تا عرق از او کم شود و اگر میانهسال باشد باید به طور میانه در آنجا بماند و آب معتدلی را به کار برد و کسی که مزاجش بلغمی است باید روغنهای گرم به کار برد و کسی که صفرا بر او غلبه دارد پس و پیش از حمام آنچه میتواند سکنجبین و آب سرد بخورد و اگر هم قی کند سودمند است." (روح الامینی، ۱۳۸۶، ۱۸-۱۷).
- دیگر آثار به زبان عربی
برخی دیگر از آثار و رسالههای مهم درباره حمام که در سدههای هشتم تا دهم هجری به زبان عربی نگاشته شدهاند عبارتند از:
- الامام بآداب دخول الحمام، ۷۵۳ ه.ق
- القول التام فی آداب الدخول الحمام، سده ۸ ه.ق
- مقاله فی الحمام، سده ۱۰ ه.ق
- رساله فی الحمام، نوشته داود ضریر انطاکی، سده ۱۰ ه.ق
- التحفه البکریه فی احکام الاستحمام الکلیه و الجزئیه
- کتاب فی آداب الحمام، نوشته محمد بن عبدالله الشبلی السابقی (رضوی برقعی، ۱۳۸۸، ۷۰).
*این مجموعه مطالب با همکاری سرکار خانم دکتر سپیده موسوی تهیه شده است. از همراهی ایشان سپاسگزاری میشود.