×

جستجو

درنگ‌های روزانه: پا در کفش شهرشناسان، یا در چیستی گوهر «مَستِر پلَن»ها

شاید برنامه (پلن) را، به یک اعتبار، بتوان «شیوه» یا «طریق» رسیدن به هدفی دانست. بدین معنا، در زندگی عادی، برنامه‌های جورواجوری داریم؛ برنامۀ درس خواندن، برنامۀ سفر، برنامۀ ورزش کردن، برنامۀ پیاده‌روی و ... . از ما بهترانِ مدیرسِمَت هم با برنامه بسیار سروکار دارند این کلمۀ شریف، از زبانشان نمی‌افتد: برنامۀ کاهش مصرف انرژی، برنامۀ مدیریت بحران آب، برنامۀ تأمین داروهای بیماران دیابتی، برنامۀ سازماندهی نظام بانکی و ... . در این میان، شهرشناسان ــ اعم از شهرسازان و برنامه‌ریزان شهری و هر تخصصی که سری در شهرشناسی دارد ــ برای شهرها «پِلَن» (برنامه) دارند. برنامۀ کاهش آلودگی هوا، برنامۀ نوسازی بافت‌های فرسوده، برنامۀ روان‌سازی رفت‌وآمد سواره (ترافیک)، و ...؛ و شاه بیت این برنامه‌ها، سرسلسلۀ این پلن‌ها، آنچه آن را در رأس همۀ برنامه‌ها می‌گذارند و همۀ برنامه‌های دیگر پیرو آن آن شاه‌برنامه‌ است، «مَستِر پِلَن» (طرح جامع، برنامۀ جامع) ــ یا عنوان مکانیکی و دشوارفهمِ «طرح توسعه و عمران شهر» است.
«پلن» یا برنامه همواره برنامۀ چیزی است. برنامه همواره متعلَقی دارد. یعنی نمی‌توان برنامه‌ای تدوین کرد که موضوع آن معلوم نباشد. برنامه‌ای که برنامۀ چیزی یا موضوعی نباشد بی‌معناست. حال طرح جامع که قراراست جامع‌ترین برنامه برای شهر باشد، برنامۀ چه چیز است؟ این برنامه چه چیزِ شهر را موضوع قرار می‌دهد؟ در برنامۀ جامعِ شهر، چه را برنامه‌ریزی می‌کنند تا شهر طی آن برنامه، به هدفِ درخورش برسد؟ به زبان ساده، بدون غلنبه‌سلنبه‌گویی، به نظر می‌رسد این سؤال سه پاسخ بیشتر ندارد: یا موضوعِ طرح جامع «وجه یا وجوهی» است از وجوه شهر؛ یا موضوع طرح جامع «کل یا همۀ» جنبه‌های شهر است؛ یا موضوع آن نفسِ شهر (خود شهر) نه یکی از وجوه آن یا کل وجوه آن است؛ البته اگر بتوان پذیرفت که شهر «نفس، یا خود، یا به یک بیان، ذاتی» داشته باشد.
اگر برنامۀ جامع شهر، برنامه‌ای برای یکی یا چندی از وجوه و جنبه‌های شهر باشد، آن جنبه یا جنبه‌ها چیست؟ قول رایج این است که مسترپلن‌ها «نحوۀ ساخت‌وساز» را برنامه‌ریزی می‌کنند؛ یا نحوۀ «ادارۀ» شهر را مدیریت می‌کنند. یعنی موضوع این برنامه‌ها «چگونگی ساخت‌وساز بناها یا چگونگی ادارۀ شهر است. اگر چنین باشد، لابد هرچه در طرح جامع می‌آید پیرو این موضوع است: شهر را از جنبۀ اجتماعی، اقتصادی، ترافیکی، زییست‌محیطی مطالعه می‌کنند که دست آخر چیزهایی از این دست را تعیین کنند: در کجاهای شهر خانه بسازیم، در کجاها کار و تجارت کنیم، در کجاها تفریح کنیم (یا به‌طور خلاصه، پهنه‌بندی)، چطور به اینجاها برویم، در هریک از اینجاها چقدر ساخت‌وساز کنیم، آنچه می‌سازیم را به چه شکل (تراکم و سطح اشغال و ...) بسازیم و مانند اینها. به فرض که این پاسخ درست باشد. اما سؤال بعدی: جنبه‌های دیگر شهر را ــ لابد بی‌شمار جنبه نظیر اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و ترافیک و سرزندگی و میراث فرهنگی و میراث طبیعی و ... است ــ فی‌نفسه، بی‌آنکه به هدفِ برنامه‌ریزی ساخت‌وساز باشد، کی و کجا مطالعه می‌کنیم و تعیین تکلیف می‌کنیم؟ تازه اگر چنین هم کردیم، این برنامه‌ها را چطور با هم جور می‌کنیم (یا به اصطلاح دلبندِ مدیران، چطور این برنامه‌های متعدد را با هم «هماهنگ» می‌کنیم؟)
البته اینکه بگوییم موضوعِ شاه‌برنامۀ شهر (مستر پلن) «زندگی» شهروندان یا «کیفیت زندگی شهروندان» است، گره‌ای از کار نمی‌گشاید؛ هرچند اصطلاحی زیباست و به همان اندازه دست‌مالی‌شده.
اگر برنامۀ جامع شهر برنامۀ یک یا چند یا همۀ وجوه و جنبه‌های شهر نباشد، اگر کار مستر پلن این نباشد که شهر را از حیثی برنامه‌ریزی کند، لابد باید بپرسیم کار برنامۀ جامع شهر، یا آن جوهر و نفسی که مستر پلن آن را مطالعه می‌کند و آن را برنامه‌ریزی می‌کند، چیست؟ می‌دانم که پرسشم فلسفی است. به سخن دیگر، ذات شهر چیست و آیا مستر پلن برنامه‌ای است در خدمت برنامه‌ریزی نشو و نمای آن ذات، قبض و بسط آن گوهر؟ البته الزاماً نمی‌خواهم بگویم که شهر فقط ذاتی دارد و هیچ نیست جز جلوۀ آن ذات و گوهر. اما اگر ذاتی داشته باشد، آن چیست؟ بهتر بگویم؛ شهر ذاتاً چیست؟ چه کلان‌انگاره‌ یا کلان‌نظریه‌ای دربارۀ چیستیِ شهر داریم که ساخت‌وساز و اقتصاد و ترافیک و ... را برای «رشد و بالندگی» آن ذات به صف می‌کنیم؟ اگر فرضاً، مثلاً ذات شهر این باشد محل بروز «قدرت» باشد، یا اگر شهر ذاتاً جلوۀ «آزادی» انسان باشد، یا اگر شهر ماهیتاً تجلی «نیت‌ها و قصدها» شهرواندان باشد، یا اگر شهر محل یاد کردن از «تجربه‌ها و روایت‌ها» باشد، یا جلوه‌گاه «دیالوگ و گفتگوی آدمیان» باشد، آنگاه مستر پلن، ماهیتاً، جوهراً، از لحاظ فلسفی، نباید برنامه‌ای برای تطور اینها (قدرت، آزادی، نیت، روایت، دیالوگ ...) باشد؟ امروزه طرح‌های جامعْ شهرها را بر بنیاد کدامیک از اینها برنامه‌ریزی و سازماندهی می‌کنند؟

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر