بسیار است اموری که با زندگی ما چنان عجین شده که حضورشان را ساده و بدیهی میپنداریم؛ اسباب و اثاث، حوادث، جاها و حتی آدمهایی که از فرطِ نزدیکی، دیگر ارزشهایشان به دیدهمان نمیآید. بسیاری از رویدادها میآید و سپری میشود، بیآنکه اثری در خاطر ما باقی بگذارد. گویی درست گفتهاند که «هیچ چیز کهنهتر از روزنامۀ دیروز نیست»! لیکن اگر خوب دقت کنیم، لابلای برگهای روزنامه روزهای رفتۀ عمر خود را میبینیم. پنداری همانقدر که اخبار روزمره در معرض خطر «سپریشدن» و تبدیل شدن به زباله است، گوهر گرانبهای عمر نیز درصورتیکه به روزمرگی تقطیع شود، راحت زیر دست و پا ضایع خواهد شد. لیکن هیچ چیز نیست که واجد گوهری نباشد، کافی است تلاش کنیم که ورای ظاهر، راه به باطن آن بریم. مجموعۀ حاضر تلاشی است برای دیدن ارزش و حکمت نهفته در سادهترین رویدادهای روزمره ...
این کتاب در ۳۵۰ صفحه، مجموعۀ ۷۵ یادداشت، از شهریور ۱۳۷۹ تا آبان ۱۳۹۵ است که توسط نشرگمان منتشر و راهی بازار کتاب شده است