×

جستجو

از تن لاله‌پوش لؤلؤ‌پاش/ صد نهان آشکار خواهد کرد [۱]

بسیارند افرادی که اسفند ماه را دوست دارند و انتظارش را می‌کشند. گویی عید اصلی قبل از نوروز است. بساط دست فروش‌ها، مغازه‌های شلوغ، مردمی که با عجله به یکدیگر تنه می‌زنند و راه خود را در خیابان‌های شلوغ باز می‌کنند، کودکان رها شده از لباس‌های سنگین زمستانی که مشتاقانه به این شهر جدید نگاه می‌کنند، اینها و صدها تغییر دیگر شهر، از بوی ماهی تازه گرفته تا گربه‌های کمین کرده، همه و همه با هم اسفند را اسفند می‌کنند و عطش یک سالۀ انتظار را خاموش. اما اسفند دوست داشتنی من کمی زودتر از پهن شدن بساط دست فروش‌ها بر کف خیابان‌ها خود را نشان می‌دهد. درست زمانی که که انتظار زمستانه تمام می‌شود و درها و پنجره‌های خانه‌ها بار دیگر به روی شهر گشوده.


در کودکی در باز یک خانه باعث می‌شد کمی پایم را تندتر کنم تا شاید بتوانم لحظه‌ای حیاطش را ببینم. اگر خانه جنوبی بود که چه بهتر. پادری‌های پهن و تابلوهای آویخته شده بر دیوار راهروها جذاب‌تر هم بودند؛ اما آپارتمان‌ها جاذبه‌ای نداشتند و هنوز هم ندارند. از باز ماندن درهایشان چیزی عایدم نمی‌شود. نمی‌توانم صاحبانشان را بشناسم و انتخاب‌هایشان را باور کنم، نمی‌توانم بفهمم گل‌های کاشته شده در باغچه محصول ذوق صاحبخانه است یا انتخاب سازنده‌ای که آنجا هیچ‌گاه خانه‌اش نبوده است. کودکیم در همسایگی خانه‌ای سپری شد که هر درخت باغچۀ حیاطش نشانۀ تولد یکی از فرزندان صاحبخانه بود. حسرت درخت نداشته‌ام تا سال‌ها رهایم نمی‌کرد. حالا دیگر حیاط‌ها تغییر کرده‌اند. داستان درخت‌ها و گل‌های باغچه‌ها دیگر چندان داستان آشنایی نیست؛ اما درون خانه‌ها هنوز خانۀ ساکنانش است و خانه تکانی به من نوید آشکار شدن این نهان را می‌دهد. پنجره‌هایی که چندین ماه پاییز و زمستان محتاطانه باز می‌شدند بی مهابا گشوده می‌شوند، پرده‌ها کنار می‌روند و اگر اندکی خوش شانس باشم در تاریکی شب چراغی روشن می‌ماند. آنگاه شهر تا داخل خانه‌ها امتداد پیدا می‌کند و می‌شود مبل‌های انباشته شده در وسط پذیرایی‌ها را دید در حالی که کسی روی آنها ننشسته و به تلویزیون همیشه روشن نگاه نمی‌کند. با دیدن اینها اندکی ساکنان خانه‌ها را می‌شناسم و خیلی بیش از آن درباره‌شان خیال‌پردازی می‌کنم. من در پس زمستان انتظار این دیدار را می‌کشم، انتظار دیدن شهر قالی‌های لاکی.

 

۱. سنایی
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
«مسجد سنجیده‌ی قزوین: کارکرد و زمان ساخت» | لیلا قاسمی، زهره تفضلی
در محله‌ی کهن راه‌ری در شهر قزوین، بنایی تاریخی با نام «مسجد سنجیده» وجود دارد. تاریخِ ساختِ این بنا و بانی آن نامشخص است. با در نظر گرفتن برخی شواهد کالبدی در بنا و برخی شواهد در گزارش‌های مرمتیِ بنا و نظر به اینکه برخی محققان پیشین با توجه به شباهت فرم بنا به مقابر، احتمال تغییر کارکرد این بنا را مطرح کرده‌اند، به نظر می‌رسد کارکرد اصیل بنا چیزی غیر از مسجد بوده و در دوره‌ای کارکرد آن تغییر یافته است. درباره‌ی کارکرد اصیل آن نظراتِ مختلفی وجود دارد.
اسطوره و اسطوره‌شناسی نزد ژرژ فردریش کروزر | نخستین نشست از سلسله نشست‌های سهراب
برگزارکننده: گروه پژوهشی میت‌اوخته، موسسه‌ی فرهنگی هنری کتاب‌آرایی ایرانی میزبان: نگارخانه‌ی لاجورد
ایران‌شناسی در قلمرو زبان آلمانی (دو گزارش تاریخی) | رودیگر اشمیت، مانفرد لورنتس
ایران‌شناسی در آلمان سنّتی غنی است و سابقه‌ای چندصدساله دارد. به‌واقع هیچ‌یک از حوزه‌های گوناگون پژوهش در تاریخ و فرهنگ ایران کهن، اعمّ از باستان‌شناسی،...
تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته (۱) | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
الیزابت منسفیلد، استاد تاریخ هنر در دانشگاه ساوت در سوانی امریکا، در این کتاب، مقالاتی را بر محور موضوع بررسی رشته‌ی تاریخ هنر را از...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر