شاید این رویداد برایتان آشنا باشد: به ساختمانی اداری یا پزشکی مراجعه کردهاید و به دنبال نشانی جایی میگردید، در برگۀ نشانی نوشته شده است طبقۀ اول، حالا شما به این فکر میکنید که منظورش اولین طبقهای است که واردش شدهاید یا آن را همکف حساب کرده و طبقۀ اول بالاتر است؟
وضعیتی دیگر را تصور کنید: وارد خانهای قاجاری در یزد شدهاید، پس از عبور از هشتی و راهرویی، که اندکی پایینتر از کوچهاند، وارد حیاطی میشوید که چند پله پایینتر است. دور تا دور حیاط فضاهایی میبینید که چند پله از سطح آن بالاترند، همچنین شماری پنجره در زیر آنها که متعلق به فضاهایی است که چندین پله پایینترند. در اینجا، آیا مثلاً اتاق پنجدری همکف محسوب میشود؟ اگر آری، با کدام کف همتراز است؟ حیاط، کوچه، یا همان تراز خود فضا معیار است؟ حالا اگر این خانه در بوشهر باشد، چگونه آن را توصیف کنیم؟ در آنجا تراز نخستین فضاها همسطح حیاط است و دیگر فضایی زیر آن نیست و روی آن یک یا دو طبقه قرار گرفته است. در شیراز، از نظر وضعیت تراز طبقات، دو گونه خانه وجود داشته است، یکی مانند خانههای یزد، و دیگری نزدیک به خانههای بوشهر، با این تفاوت که نخستین طبقه یکی دو پله پایینتر از حیاط است. اکنون اگر بخواهیم کتاب یا مقالهای دربارۀ خانههای تاریخی ایران بنویسیم، آیا میتوانیم طبقهای را همکف بنامیم که در توصیف خانههای نقاط مختلف ایران مقصودمان را به درستی برسانیم؟ آیا اصطلاح طبقۀ منفی یک، که امروزه متداول شده است، در آنجا معنی دارد؟
در چند دهۀ اخیر، متداول بوده است که تا ارتفاع یک متر و بیست سانتیمتر را طبقۀ همکف بنامند، اما اکنون مثلاً در شهرداری شیراز تراز مجاز برای همکف هشتاد سانتیمتر است. از این رو، میتوان پرسید که آیا نامگذاری طبقات معطوف به قوانین است؟
حال بنایی را در سطح شیبدار متصور شوید. وقتی میخواهید از ورودی اصلی وارد شوید، حدوداً دو متر را با پله بالا میآیید، هنگامی که به نخستین طبقه میرسید، ورودی دیگری را میبینید که با تراز پشت ساختمان همسطح است، در این شرایط این طبقه قانوناً همکف است یا اول؟ وضعیت پیچیدۀ دیگر دربارۀ ساختمانهایی است که ورودی آن یکی دو پله بالاتر است و در آن فقط پله و یا آسانسور وجود دارد. از آنجا با یکی دو پله به پارکینگِ همسطح کوچه میرسیم و با پیمودن حدوداً ده پله به طبقهای که در آن واحد مسکونی یا اداری قرار دارد. با این وصف، تکلیف نام طبقۀ ورودی چه میشود؟
یکی از راههای تصمیمگیری در این باره رجوع به نوشتههای پیشینیان ما برای توصیف بناها است. به نظر میرسد که «طبقۀ همکف» در فرهنگ و زبان فارسی عبارتی ساختگی و جدید باشد و نویسندگان و مورخان ایرانی از آن استفاده نمیکردهاند. مثلاً در دورۀ قاجار، فرصت شیرازی برای توصیف مدرسۀ خان شیراز، که دو طبقه بوده، از واژههای طبقۀ زیرین و فوقانی استفاده کرده است. البته این مبحث تاریخی به دقت و جست و جوی بیشتری نیاز دارد. در پایان، پیشنهاد من برای نامگذاریِ طبقات روی زمین «طبقۀ اول»، «دوم»، و غیره است و برای طبقات پایینتر از سطح زمین «زیرزمین اول»، «زیر زمین دوم» و غیره.