نخستین گنبدها، جستهگریخته، در محلههای ثروتمند و مسیرهای پَرت ظاهر شدند. این نمونههای نخست، پیش از آنکه چون اخلافشان فراگیر یا رؤیتناپذیر شوند، بسیار جلب توجه میکردند. معدود افرادی که آنها را از نزدیک دیده بودند، در زمرۀ تجملات سبکسرانۀ ثروتمندان تلقیشان میکردند؛ مانند لولههای گرمایشِ زیرزمینیِ باغهای زمستانی یا تالار بولینگ مجهز به ماشینهای خودکار. حتی گزارشگران روزنامهها نمیدانستند با چه لحنی به گنبدها بپردازند؛ از توصیف فنی آنها به تفسیر کنایهآمیز یا تحسین محتاطانهشان در نوسان بودند. عجیب نبود؛ زیرا ویژگیهایی از گنبدها که میتوانست تحسین عدهای را برانگیزد، همزمان، عدۀ دیگری را شاکی و برآشفته میکرد.
[ادامه دارد ...]
[ادامه دارد ...]
۱. ترجمۀ داستانی از اِستیون میلهازِر
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط