گاهی جاهایی هست که آدمها دلشان میخواهد آنجاها باشند، در عوض شهر خودشان. این حس با حس نیاز به سفر رفتن فرق دارد، این جاها جاهایی است که آدمها به علتهایی برایشان دلتنگ میشوند و این دلتنگی طوری است که با حضور در آنجاها آرام میگیرد. اما زندگی و مناسبات و قیودش طوری است که همیشه میسر نیست آدم هر وقت دلتنگ جایی شد بار و بندیلش را ببندد و برود آنجا. هر کس به روشی با این دلتنگی کنار میآید، یکی ميرود فیلمهایی از آنجا تماشا میکند، یکی میرود عکسهای قدیمی از بودن خودش در آنجا را میبیند و با یادآوری خاطرات حضور قبلی خودش در آنجا کمی از دلتنگیاش کم میکند، یکی ممکن است یادگاریهایی از آنجا داشته باشد و با دیدن آن یادگاریها با این دلتنگی کنار بیاید، به هر حال مثل همۀ انواع دلتنگی آدمها راههای مختلفی پیدا میکنند تا با آن کنار بیایند. چیزی که در این راهها مشترک است این است که هیچکدام آنقدرها دلتنگی را رفع نمیکند.
حالا تصور کنید راهی بود که بتوانید بدون اینکه مجبور به سفر کردن باشید آن «جا»هایی را که دلتنگتان میکند و برایتان ارزشمند است بیاورید به شهر خودتان. یکی از خوشاقبالیهای ما این است که در زمانۀ فناوریهای مختلف زندگی میکنیم، این فناوریها ابزارهایی شدهاند در خدمت تخیل بیحد و حصر و امیال انسانها. یکی از نمونههای فناوریهایی که در خدمت ماست فناوری پرینت بنرهای خیلی بزرگ است، میتوانید تصاویر خیلی بزرگی را روی چند بنر بزرگ چاپ کنید و با سر هم کردنشان یک تصویر خیلی خیلی بزرگِ چاپشده داشته باشید، مثل اتفاقی که در میدان ولیعصر تهران ميافتد. حالا یک چیز دیگر را هم تصور کنید تا با هم برسیم به یکی از درخشانترین ایدههای زادۀ فناوری و تخیل بیپایان انسانها؛ تصور کنید یک میدان تاریخی خیلی بزرگ، مثلاً میدان نقش جهان اصفهان، در شهرتان دارید که میتوانید از آن برای اجرای مراسم مختلف استفاده کنید، آدمهای دلتنگ زیادی را دور هم جمع کنید و به جای فقط یک سطح دوبعدی برای چسباندن بنرهای بزرگ بتوانید چند سطح را طوری کنار هم بگذارید که به آدمها القا کند در یک فضا هستند؛ کمابیش!
شکر خدا در روز ۱۳ تیر ۹۸ این اتفاق افتاد، کسانی که دلشان برای امام رضا تنگ بود و میخواستند مراسمی به مناسبت تولدش برگزار کنند دور هم جمع شدند، فناوری را به خدمت گرفتند و بنرهای عظیمی از صحن حرم امام چاپ کردند، این بنرها را روی سطوح بزرگی چسباندند و در میدان نقش جهان، مقابل سردر مسجد جامع عباسی چیزی بنا کردند تا به جای اینکه اصفهانیهای دلتنگ به مشهد سفر کنند بیایند و در این فضایی که کوچکتر از اندازههای واقعی صحن حرم است حاضر شوند و تولد امامشان را جشن بگیرند و کمی از دلتنگیشان کم شود.
میبینید؟ فناوری میتواند خیلی کارها بکند، مخصوصاً وقتی با تخیل آدمها ترکیب شود. چه اهمیتی دارد که در این ترکیب عقل سلیم و مدیران شهری دانا غایب باشند و نتیجه چیزی گروتسک و عجیب از آب دربیاید!
پانوشت: عکس اول از صفحۀ اینستاگرام حمیدرضا بانی است و بقیۀ عکسها از صفحۀ اینستاگرام نفیسه حاجاتی.