راهآهن داخلی ایران، که در سال ۱۹۳۸ تمام شد، تهران را به دو دو دریای اصلیِ ایران متصل کرد: دریای خزر در شمال ایران و خلیج فارس در جنوب. نخستین راهآهن ملی ایران منجر به ایجاد یا تحول انواع گوناگون حرکت-داوطلبانه یا اجباری، آگاهانه یا ناخودآگاه، در سطوح مختلف، و در مسیرهای گوناگون و همچنین میان دیپلماتهای ایرانی، ایلنشینان، کارگران مهاجر، اهالی فن، کارگران راهآهن، گردشگران و عشایر و مقامان عالیرتبۀ اروپایی- شد. در کتاب حاضر، داستانهای تا کنون گفتهنشدۀ این افراد در زمانی که در حال تجربۀ انواع جدیدی از حرکت بودند بازگو میشود.
نویسنده با استناد به روزنامهها، اسناد چاپشدۀ صنعتی، سفرنامهها، و خاطرات و همچنین اطلاعات آرشیویِ آمریکایی و انگلیسی و دانمارکی و ایرانی، مهاجرتهای رقابتی و شیوههای انتقال را از خلال [بررسی] تصورِ افراد از پروژۀ راهآهن درونی در طول انقلاب حملونقلیِ جهانی در سدۀ نوزدهم تا نخستین سالهای سرآغاز عملیات جنبش ملیشدن نفت در دهۀ ۱۹۵۰ پی میگیرد. در این کتاب، با در هم آمیختن تجربههای فردی متعدد، بحث میشود که چگونه این پروژۀ بزرگ زیرساختی جریان حرکت مردم و کالاها را از نو سامان داد. با انجام این کار، پروژۀ راهآهن همزمان هم استانهای دیگر را به تهران نزدیکتر و هم از آن دور کرد و در نتیجه، دائماً تجربۀ فضاییِ محلی، ملی، و فراملیِ افرادِ در حرکت را باز میساخت.
– فهرست مطالب کتاب:
Introduction
1 Building a Transimperial Infrastructure
2 The Road to Salvation
3 Nationalizing the Railway
4 Redirecting Mobilities
5 Death on the Persian Corridor
6 Workers of the Victory Bridge
7 Traveling Citizens
Conclusion
– اطلاعات بیشتر دربارۀ این کتاب:
https://www.sup.org/books/title/?id=30669&bottom_ref=subject