×

جستجو

معماری مشروط به مشروطه

به نام خدا


شاید عده‌ای گمان کنند خلاقیت معمارانه باعث می‌شود بتوانیم خیلی کارها بکنیم و طرحها بزنیم اما حداقل تجربه معماران نشان می‌دهد خلاقیت کمک می‌کند تا در میان خیلی کارها که نباید و نمی‌توانیم بکنیم طرحی را به اجرا برسانیم. در این میان هستند معمارانی که با همین نبایدها و نمی‌شودها مشکل دارند و اهل فکر و نظرند تا راهی برای برداشتن شروط و قیود بیابند. اما آیا ممکن است؟ مثلا بازگشت به معماری سنتی ایران ممکن است؟ بازگشت به زیبایی و معانی و کاربردهای آن؟
اما یک مسئله را باید قبل از همه در نظر داشت. اینکه خیلی اوقات معماران چشم می‌بینند و خلاقیتشان ایشان را به دنیایی با صورت و معنی معماری گذشته‌مان می‌برد. غافل از این‌که همه قیود و شروط مثل قوانین شهرداری و اقتصاد و فن قابل چون‌وچرا و تغییر نیست. ما نه‌تنها نمی‌توانیم این شروط را برداریم بلکه هویتمان درگیر این شروط و قیود است چون بعضی از این شروط ریشه‌های تاریخی مستحکمی دارند نظیر انقلاب مشروطه. اگر مشروطه شخص اول مملکت و فرمانروایی‌اش را مشروط می‌کند چرا به سراغ معماری و شهرسازی نیاید؟ واقعیت این است که مشروطه خیلی واضح و پرتوان به سراغ معماری آمده است و ما هرچقدر دوست داشته باشیم در نظم مکانی و معماریانه گذشته زندگی کنیم جز برای خودمان در شرایطی خاص نمی‌توانیم طرحی بر آن اسلوب اجرا کنیم. یعنی باید بپذیریم انقلاب مشروطه نه فقط در نظام سیاسی و قانون‌گذاری ما تغییر و گسستی عمیق و بدیع را رقم زد بلکه در فرهنگ و تفکر و در نهایت در نیازهای ما دگرگونی آشکاری پدید آورده است که خیلی‌ها نه‌تنها از آن خشنودند بلکه به دنبال تکامل و اعتلای آنند.
با پذیرش این معنی که انقلاب مشروطه تا حد قابل اعتنایی از انسان ایرانی شخص دیگری ساخت می‌فهمیم که چرا بازگشت صرف به الگوها و کارکردها و حتی زیبایی‌های گذشته ممکن نیست. اما نپذیرفتن این مسئله بسیار خطرناکتر و دردناک‌تر از تلخی دوری از معانی و زیبایی‌های ازدست‌رفته است چرا که عقب‌نشینی بالکل از این ماجرا باعث نابسامانی معماری امروز ایران شده است. واضحتر اینکه دغدغه معماران متعهد و هوشیار اگر از لجاجت و دشمنی با حقیقت تغییر فرهنگ و فکر ایرانی خالی شود و آنها با هنر و فکر خودشان به حال امروز ایران طراحی کنند و بیندیشند عرصه بر کسانی که اصولاً در این معانی تفکر نمی‌کنند تنگ می‌شود.
متأسفانه کم‌اند معمارانی که هوشیارانه و با رویکرد مثبت به تحولات عمیق تاریخی مثل مشروطه بپردازند و خلاقیت و هنرشان را برای امروز ایران و مردمش به‌کار گیرند. اگر معماران به دو دسته خیالاتی در گذشته کوچه‌های یزد و در خیابانهای منتهن تقسیم شوند و نخواهند بر واقعیت امروز ایران چشم باز کنند این ماجرای اسف‌بار در شهرها و خانه‌هایمان ادامه خواهد داشت. اگر امروز مردم ما به فضاهای تفریحی عمومی بیش از حیاطهای مصفای گذشته نیاز دارند به سوسیالیسم یا سیاستهای شهرداری مناطق ربط وثیقی ندارد بلکه به تغییر انسان ایرانی بعد از مشروطه مربوط است. معماران این حقایق را نمی‌پذیرند چون شهر سبز لوکوربوزیه و قوانین شهرداری منطقه دو و پنج تهران را بهتر از تاریخ و فرهنگ خودشان می‌شناسند و گمان می‌کنند همه عالم به همین مسائل ختم می‌شود و شاید بشود روزی حریف این شروط شد. اما اگر معماران حداقل در تاریخ و تحولات ایران و فرهنگ و تفکرش در دوره قاجاریه و بعد از مشروطه حساس و عمیق می‌شدند می‌فهمیدند که شروط انقلاب مشروطه بر گرده معماری و شهرسازی سوار است و چه بخواهند و چه نخواهند باید با این شروط طراحی کنند.
گمان نمی‌کنم سنت‌گراها یا معتقدان به یکپارچگی تاریخی فرهنگ ایران از این تلقی من خشنود بشوند. اما توقعی نیز ندارم که بدون تحقیق عمیق و منصفانه در تاریخ ایران بفهمند که این گسست نه‌تنها ناگوار نیست بلکه حق مردم ایران بوده است و اگر معماری نتواند خودش را با شروط آن سازگار و کارآمد کند این معماری و هنر است که شکست می‌خورد. با شکست معماری و هنر ایرانی سازگاری بی‌بدیل فرهنگی و هنری ایران خدشه‌دار می‌شود و مسئول آن هم معمارانی‌اند که یا نمی‌خواهند قبول کنند در چه زمانی زندگی می‌کنند یا نمی‌خواهند قبول کنند در چه مکانی زندگی می‌کنند. دسته اول که چشم به گذشته دوخته‌اند و دسته دوم گمان دارند با الگوهای بی‌ربط به زیست‌بوممان می‌شود معماری کرد. امیدوارم روزی برسد که معماران ایرانی حداقل به ماجرای مشروطه که انقطاع بسیاری از باورها و سیاستها و تفکرات بود بپردازند و شروطش را باور کنند.



۹۵/۵/۱۵

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
«مسجد سنجیده‌ی قزوین: کارکرد و زمان ساخت» | لیلا قاسمی، زهره تفضلی
در محله‌ی کهن راه‌ری در شهر قزوین، بنایی تاریخی با نام «مسجد سنجیده» وجود دارد. تاریخِ ساختِ این بنا و بانی آن نامشخص است. با در نظر گرفتن برخی شواهد کالبدی در بنا و برخی شواهد در گزارش‌های مرمتیِ بنا و نظر به اینکه برخی محققان پیشین با توجه به شباهت فرم بنا به مقابر، احتمال تغییر کارکرد این بنا را مطرح کرده‌اند، به نظر می‌رسد کارکرد اصیل بنا چیزی غیر از مسجد بوده و در دوره‌ای کارکرد آن تغییر یافته است. درباره‌ی کارکرد اصیل آن نظراتِ مختلفی وجود دارد.
اسطوره و اسطوره‌شناسی نزد ژرژ فردریش کروزر | نخستین نشست از سلسله نشست‌های سهراب
برگزارکننده: گروه پژوهشی میت‌اوخته، موسسه‌ی فرهنگی هنری کتاب‌آرایی ایرانی میزبان: نگارخانه‌ی لاجورد
ایران‌شناسی در قلمرو زبان آلمانی (دو گزارش تاریخی) | رودیگر اشمیت، مانفرد لورنتس
ایران‌شناسی در آلمان سنّتی غنی است و سابقه‌ای چندصدساله دارد. به‌واقع هیچ‌یک از حوزه‌های گوناگون پژوهش در تاریخ و فرهنگ ایران کهن، اعمّ از باستان‌شناسی،...
تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته (۱) | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
الیزابت منسفیلد، استاد تاریخ هنر در دانشگاه ساوت در سوانی امریکا، در این کتاب، مقالاتی را بر محور موضوع بررسی رشته‌ی تاریخ هنر را از...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر