×

جستجو

گزارشی از مهمترین پژوهش‌های دو سده اخیر درباره سازه نخستینِ مسجد پیامبر در مدینه*

مسجد پیامبر و چند و چونِ بنای نخستینِ آن، از جمله موضوعاتی است که هم عالمان مسلمان از دیرباز به آن توجه داشته‌اند و هم پژوهشگران غربی و مسلمان روزگارِ ما. با این همه، بسیاری از این پژوهش‌ها در زبان فارسی چنانکه باید و شاید انعکاس نیافته‌اند.[۱] در این یادداشت مروری خواهیم داشت بر این پژوهش‌ها.

لئونه کائتانی،[۲] در جلد نخست از اثر ده جلدیِ خود با عنوان تاریخ اسلام،[۳] ذیل وقایع سال دوم هجری، از جمله به مسجد پیامبر می‌پردازد. او دیدگاه سنتی مسلمانان و دانشمندان غربی پیش از خود را به چالش می‌کشد و اعلام می‌کند: بنایی که پیامبر در مدینه بر پا ساخت، نه مسجد که خانه‌ای شخصی برای خود و خانواده‌اش بود. او معتقد بود پیامبر نه در هنگام ساخت این بنا و نه حتی تا پایان عمر، به هیچ روی گمان نداشت که روزگاری منزل مسکونی‌اش الگوی ساخت عبادتگاه مسلمانان خواهد شد. کائتانی با توجه به نمونه‌هایی که از خانه‌سازیِ مردمان فقیر عرب در مناطقی از شبه‌جزیره، سوریه و عراق، در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم سراغ داشته است، حضور مجموعه‌ای اتاق در حاشیه حیاط مرکزی را، الگوی آشنای خانه‌سازی اعراب در روزگار پیامبر می‌داند که پیامبر نیز همان را پذیرفته است. او برای تایید استنباط خود مبنی بر «خانه» بودن این بنا، از جمله به برخی شواهد موجود در احادیث اشاره می‌کند که به باورِ او با تقدس مکانی به نام «مسجد»، منافات دارد. او در ادامه مطلب خود، با تکیه بر منابع قدیمی مسلمانان، به تبیین نقشه و طرح این بنا می‌پردازد. (Caetani, 1905: 432-460)

کرسول[۴] در کتاب معماری نخستین مسلمانان،[۵] نظر کائتانی را می‌پذیرد، و تبیین او از چند و چون این بنا را با طرح و نقشه ترسیم می‌کند. (Creswell, 1979: 6-15) جز در جایابی یکی از منازل همسران پیامبر، اختلافی میان تبیین کرسول و کائتانی نمی‌یابیم. دیدگاه این دو درباره مسجد/خانه پیامبر، مرجعی پذیرفته برای بسیاری از نویسندگان بعدیِ تاریخ هنر و معماری دوره اسلامی می‌شود و کمتر کتابی در این موضوع سراغ داریم که به بازنشر طرح کرسول از مسجد پیامبر نپرداخته باشد.[۶]

محمود عکوش، نخستین پژوهشگری است که با تکیه بر دیدگاه سنتی مسلمانان، به نقد آرای کائتانی و کرسول می‌پردازد. (Sauvaget, 1947: 7) با اینکه تبیینِ او از طرح مسجد،[۷] هماهنگی بیشتری با منابع تاریخی دارد، ولی نوشته او در میان پژوهشگران غربی توجه چندانی بر نمی‌انگیزد. (Johns, 1999: 75)

از دیگر پژوهش‌های شاخص درباره مسجد پیامبر، نوشته یوهانس پدرسن[۸] در مدخل مسجد از ویراست یک و دو دائرة‌المعارف اسلام است. او نیز با تکیه بر احادیث و گزارش‌های مکتوب به توصیف بنای مسجد پیامبر می‌پردازد،[۹] و البته به خلاف کرسول، بر آن است که مسجد در آغاز، تنها یک فضای مسقف در سمت شمال داشته است و در پی تغییر قبله، این بخش، جایگاه اهل صفه می‌شود و سایبان دومی در سمت قبله تازه (ضلع جنوبیِ بنا) ساخته می‌شود. (Pedersen, 1991: 644-647)

یکی از جدی‌ترین نقدها بر پژوهش کرسول را ژان سواژه[۱۰] انجام داده است. او در مقدمه کتاب مسجد اموی در مدینه، سه اشکال عمده بر بازسازی کرسول از مسجد پیامبر دارد: نخست آنکه، بسیاری از ویژگی‌هایی که چهره واقعی مسجد را می‌ساخته و به فردانیت آن شکل می‌داده و نشان دهنده چیدمان اجزای بنا و نسبت آنها با غرض این بناست، در گزارش کرسول مبهم مانده است. دوم آنکه، به نظر نمی‌رسد کرسول ارزیابی دقیقی از منابع انجام داده باشد و این در حالی است که با توجه به فاصله زمانی میان تدوین گزارش‌ها با روزگاری که وقایع در آن رخ داده است، ارزیابی انتقادی و روش‌مند منابع اهمیت بسیاری دارد. اشکال سوم در انتخابی است که کرسول از منابع داشته است. از آنجا که منابع منتخب کرسول، مناسب‌ترین منابع برای مطالعه‌ای باستان‌شناسانه درباره یک بنا نبوده‌اند، بخشی از اشکالاتِ بازسازی او نیز نتیجه همین عدم انطباق منابع با موضوع پژوهش است. سواژه سپس 25 منبع کرسول را در سه بخش کلی دسته‌بندی می‌کند و به طرح ملاحظات انتقادی خود درباره تک‌تک آنها می‌پردازد. (Sauvaget, 1947: 7- 23)

جرمی جونز[۱۱] نیز روایت کائتانی و کرسول از طرح مسجد پیامبر را دارای مشکلات بسیار می‌داند. از نظر او بزرگترین اشکال استدلال کائتانی، در نوع برداشت او از احادیث جلوه دارد. کائتانی این احادیث را در زمینه اصلی آنها معنا نمی‌کند. به بیان دیگر، حدیثی را که بنای آموزش نکته‌ای تربیتی داشته است، چنان تفسیر کرده که گویی در مقام بیان رفتاری عادی در این بنا بوده است. فارغ از اعتبار و دقت تاریخیِ احادیثی که مستند کائتانی بوده‌اند (و نیاز به اعتبارسنجی دارند تا به مثابه سند تاریخی به کار آیند)، آنچه این احادیث نشان می‌دهند این است که در مسجد طیف وسیعی از فعالیت‌ها (نظامی، سیاسی، اجتماعی، و عبادت) انجام می‌گرفته است، و نه اینکه مسجد، خانه شخصی بوده است. از سوی دیگر، آنچه کائتانی به عنوان طرح منزل پیامبر عرضه می‌کند، از جهاتی با الگویی که خود او از منازل معمول عرب ارائه می‌کند، در تعارض است. ابعاد حیاط ۲۵۰۰ متر مربعی، به مراتب وسیع‌تر از هر گونه نمونه مسکونی و کارکرد‌های معمول چنین منازلی است. حیاط بنایی که پیامبر می‌سازد به خلاف آن الگو، سه (و بعدتر چهار) دَر دارد. از سوی دیگر، حجره‌های همسران پیامبر مستقیما به حیاط گشوده می‌شوند و این، تداخل فضای خصوصی و عمومی را در پی دارد. نهایتا اینکه در طرح کائتانی از حجره‌های همسران پیامبر، این حجره‌ها به جای اینکه داخل حیاط جای داشته باشند، بیرونِ آن جای می‌گیرند و این از نظر اصول معماری ناموجه می‌نماید. (Johns, 1999: 72-74) جونز در ادامه، با ذکر نمونه‌هایی از مکان‌های آیینی با ساختاری شبیه به مسجد پیامبر در دوران پیش از اسلام، بر آن است که مسجد پیامبر در دسته بناهای دینی در آسیای غربی در سده‌های پیش از ظهور اسلام جای می‌گیرد. از نظر جونز، گزارش‌های مسلمانان درباره بنای نخستینِ مسجد پیامبر، در چارچوب الگوی قهقرایی قابل تحلیل است، به این معنا که مسلمانانِ دوره‌های بعدی، تصویر آشنای مساجد روزگار خودشان را در بازسازی تصویر مسجد پیامبر در زمان‌های پیشین بازتولید می‌کنند. (Johns, 1999: 59-112)

اسلام‌شناس آلمانی، هاینتس هالم،[۱۲] ضمن ستایش از مقاله جونز و تأیید اشکالاتی که بر روایت کائتانی و کرسول برشمرده است، نحوه تعامل جونز با احادیث را صحیح نمی‌داند. هالم بر آن است که الگوی قهقراییِ جونز در تحلیل متن‌های حدیثی، با دقت در محتوای این متن‌ها نقض می‌شود. از نظر هالم، برای آنکه بتوان داوریِ درستی درباره مفاد احادیث بنای مسجد داشت، لازم است آنها را به تفصیل ارزیابی کرد. او گزارش‌های مربوط به ساخت مسجد را در چهار گزارش اصلی منحصر می‌داند و می‌کوشد با ارزیابی دقیق این چهار حدیث، فرصتی فراهم آورد تا به مسجد پیامبر در صورت نخستین آن نزدیک شویم. او البته اذعان دارد، با توجه به ابهام و تعارضاتی که در و میان این گزارش‌ها هست، دستیابی به تصویری واضح از مسجد نخستین ممکن نخواهد بود. (Halm, 2008: 258-276)

عصام عبدالرحمن، رساله دکتری خود در دانشگاه لیدز را به بررسی تأثیر حدیث بر معماری مساجد جامع نخستین اختصاص داده است (۲۰۱۰) و در حال حاضر نیز که استاد دانشگاه قطر است، همچنان به پژوهش درباره ابعاد مختلف این موضوع مشغول است.[۱۳] عبدالرحمن، مسجد را برآمده از سنت دینی مسلمانان و معماری آن را متأثر از آموزه‌های حدیثی پیامبر می‌داند. او گرچه به اشکالات تاریخ‌نگارانه در اعتبارسنجی منابع مکتوب اسلامی برای گزارش وقایع سده نخست توجه دارد، اما دلیل کم‌توجهی پژوهشگران غربی به زمینه‌های دینی معماری دوره اسلامی را عمدتا در خاستگاه‌های دنیوی دانش «هنر اسلامی» می‌جوید. از نظر او، از همان آغاز هجرت، الگویی واحد و قاعده‌ای پذیرفته در ساخت مساجد وجود داشته است و سازندگان بعدی نیز همان را پیگیری می‌کرده‌اند (البته با ملاحظه سنت‌های معماری موجود در مناطق مختلف جغرافیایی). (Abdelrahman, 2010: 82-129) علیرغم این که بخشی از استدلال‌های عبدالرحمن به نحو جدلی مطرح می‌شود، ولی از این نظر که کوشیده است از آراء سده اخیر غافل نشود، پژوهشی ارزشمند به شمار می‌آید.

علاوه بر عکوش و عبدالرحمن، پژوهشگران مسلمان دیگری نیز به پژوهش درباره مسجد پیامبر پرداخته‌اند. بررسیِ یافته‌های پژوهشیِ ایشان که به زبان عربی و نیز زبان‌های اروپایی در دسترس است،[۱۴] مجال جداگانه‌ای می‌طلبد.


*از خانم دکتر هایده لاله و آقای دکتر سید محمد رضا حسینی بهشتی که برخی از این منابع را معرفی کردند، سپاسگزارم.

منابع

پاپادوپولو، الکساندر. ۱۳۶۸. معماری اسلامی، ترجمه حشمت جزنی، تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء.

هیلن­برند، روبرت. ۱۳۹۳. معماری اسلامی: شکل، کارکرد و معنی، ترجمه باقر آیت‌­الله‌­زاده شیرازی، تهران: روزنه.

Abdelrahman, Essam. 2010. The influence of Ḥadīth on the architecture of early congregational mosques, PhD thesis, University of Leeds.

Bloom, Jonathan. 2003. ‘Mosque’ in Encyclopaedia of the Qur’ān, Jane Dammen McAuliffe (ed.), vol. III, 426-438.

Caetani, Leone. 1905. Annali dell’Islam, Milan: U. Hoepli, vol 1.

Creswell, K.A.C. 1979. Early Muslim Architecture Umayyads A.D. 622-750,  Hacker art books.

Ettinghausen, Richard, Oleg Grabar, and Marilyn Jenkins-Madina. 2001. Islamic Art and Architecture: 650-1250, New Haven: Yale University Press.

Grabar, Oleg. 1978. The Formation of Islamic Art, New Haven and London: Yale University Press.

Halm, Heinz. 2008. ‘Der Masǧid des Propheten,’ Der Islam 83, 2: 258-276.

Johns, Jeremy. 1999. ‘The house of the Prophet’ and the concept of the mosque. In Bayt al‐Maqdis: Jerusalem and Early Islam, Jeremy Johns (ed.), Oxford: Oxford University Press, 59–112.

Kuban, Doğan. 1974. Muslim religious architecture. Vol. 1. Leiden: E.J. Brill.

Pedersen, Johannes. 1928. ‘Masdjid’, In El1, vol. III, 315-376.

Pedersen, Johannes. 1991. ‘Masdjid’, in El2, vol. VI, 644-647.

Sauvaget, Jean. 1947. La Mosquee omeyyade de Médine, étude sur les origines architecturales de la mosquee et de la basilique. Paris: Van Oest.

پی‌نوشت

۱. برای نمونه‌ای از آثار پژوهشگران ایرانی در این موضوع بنگرید به:

-        پیرنیا، محمدکریم. ۱۳۹۲. آشنایی با معماری اسلامی ایران، تدوین غلامحسین معماریان، تهران: سروش دانش، ۳۷- ۳۹.

-        نجفی، محمدباقر. ۱۳۸۶. مدینه‌شناسی. تهران: مشعر، ۷۴- ۸۳ و بعد.

-        دانایی‌فر، مطهره. ۱۳۹۷. «معماری در صدر اسلام»، در مجموعه هنر در تمدن اسلامی: معماری ۱، به کوشش مهرداد قیومی بیدهندی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، ۱۴۳- ۱۵۹.

۲. Leone Caetani (1869-1935)، فرزند یکی از خاندان‌های اشرافی شناخته‌شده ایتالیا، و متخصص روزگار نخستین اسلام.
3. Annali Dell’Islam (1905-1926)
4. K. A. C. Creswell (1879-1974)
۵. کتاب معماری متقدم مسلمانان (Early Muslim architecture) در سال‌های ۱۹۳۲ تا ۱۹۴۰ در دو جلد در قطع بسیار بزرگ در حجمی بالغ بر ۸۰۰ صفحه منتشر شد (وزن جلد دوم این اثر بالغ بر ۹ کیلوگرم بوده است!). کرسول در سال ۱۹۶۹ چاپ مجددی از جلد نخست را در دو بخش به همراه بازنگری‌هایی در ۶۸۴ صفحه عرضه کرد. در سال ۱۹۵۸ نسخه مختصری از این کتاب، با عنوان گذری بر معماری متقدم مسلمانان (A short account of early Muslim architecture)، در انتشارات پنگوئن به چاپ رسید. در سال ۱۹۸۹ جیمز آلن عهده‌دار تهیه نسخه‌ای روزآمد از همین خلاصه می‌شود. این کتاب را انتشارات اسکولار (Scolar) چاپ کرده است و همین نسخه اخیر است که با مشخصات ذیل به فارسی نیز ترجمه شده است:

کرسول، کپل آرچیبالد کمرون. ۱۳۹۳. گذری بر معماری متقدم مسلمانان، بازنگری جیمز آلن، ترجمه مهدی گلچین عارفی، تهران: مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری، متن.

با اینکه در نوشته حاضر به اقتضای موضوع، بیشتر به اشکالات اثر کرسول پرداخته‌ایم، اما نباید از یاد برد که این کتاب در زمان خود، تحولی مهم در مطالعات معماری دوره اسلامی بوده است و تا همین امروز نیز مرجعی مهم برای پژوهشگر معماری سده‌های نخست هجری است. برای آشناییِ بیشتر با کرسول و آثار او بنگرید به شماره هشتم سالنامه مقرنس (۱۹۹۱ م.).

۶. برای نمونه بنگرید به آثار پژوهشگرانی مانند گرابار، هیلن‌برند، کوبان، پاپادوپولو، و بلوم درباره مسجد پیامبر. (پاپادوپولو، ۱۳۶۸: ۱۰- ۱۵؛ هیلن‌برند، ۱۳۹۳: ۳۹- ۴۲؛ Bloom, 2003: 428؛ Kuban, 1974: 1-2؛ Grabar, 1978: 107-109؛ Ettinghausen, Grabar, Jenkins-Madina, 2001: 5-6) این پژوهشگران، بدون ارزیابی انتقادی منابع کائتانی-کرسول، روایت این دو را تکرار کرده‌اند (البته برخی مانند هیلن‌برند این بنا را صرفا خانه‌ای شخصی نمی‌داند، اما او نیز به تفصیل به مبانیِ استدلال‌های کائتانی یا کرسول نمی‌پردازد).
7. مشخصات کتاب‌شناسیِ مقاله او چنین است:

Akkouch, Mahmoud. Contribution à une étude des origines de l’architecture musulmane. La grande mosquée de Médine (al-Ḥaram al-Madanī). Mélanges Maspero. III: Orient islamique, Cairo: Institut de L’Institut Français d’Archéologie Orientale, 1935-1940, pp.377-410.

8. Johannes Pedersen (1883-1977)
۹. مدخل مسجد در در جلد سوم ویراست نخست دائرة‌المعارف اسلام (۱۹۳۴). بخش نخست مدخل مسجد در ویراست دوم دائرة‌المعارف اسلام (۱۹۹۱) نیز نوشته پدرسن است.
10. Jean Sauvaget (1901-1950)
11. Jeremy Johns (1954- )
12. Heinz Halm (1942- )
۱۳. برای فهرستی از مقالات او در موضوعات مرتبط بنگرید به: https://scholar.google.com/citations?user=fMAx04kAAAAJ&hl=en
۱۴. نمونه‌ای از این پژوهش‌ها در زبان انگلیسی چنین است:

- Bisheh, Ghazi Izzeddin. 1982. The mosque of the prophet at Madinah throughout the first-century A.H. with special emphasis on the Umayyad Mosque. University Microfilms International;

- Antun, Thallein Mireille. 2016. The architectural form of the mosque in the central Arab lands, from the Hijra to the end of the Umayyad period, 1/622-133/750. Oxford : British Archaeological Reports Ltd;

- Al-Harigi, Fahd. 1989. The Relationship between the Prophets’ Mosque and the Physical Environment: al-Medina, Saudi Arabia.

فهرست برخی از پژوهش‌ها در زبان عربی نیز از این قرار است:

- إلياس عبدالغني، محمد. ۱۴۱۶. تاريخ المسجد النبوي الشريف. المدينة المنورة: مؤلف.

- الرافعي، مصطفى بن محمد. ۱۴۰۴. إتحاف المؤمنين بتاريخ مسجد خاتم المرسلين. المدينة المنورة: المكتبة العلمية.

- عطار، ضياء بن محمد. ۱۴۳۲. التعريف بتاريخ ومعالم المسجد النبوي الشريف. جدة: كنوز المعرفة.

- كرارة، عباس. ۱۳۹۱. تاريخ الحرم المدني من بناية الرسول إلى التوسعة السعودية الكبرى. مكة المكرمة: مكتبة البوصي؛ القاهرة: مكتبة القاهرة.

- كريم الفقي، سعد. ۱۴۳۶. تاريخ المسجد النبوي. الإسكندرية: مؤسسة حورس الدولية.

- محمد علي، أحمد رجب. ۱۴۲۰. المسجد النبوي بالمدينة المنورة ورسومه في الفن الإسلامي. القاهرة: الدار المصرية اللبنانية.

- هزاع الشهری، محمد. ۲۰۰۱. عمارة المسجد النبوی منذ انشائه حتی نهایة العصر المملوکی. قاهره: مکتبة القاهرة للکتاب.

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر