جُنگ شَماخی
نسخهی Add.MS.16561 کتابخانهی بریتانیا
نسخهای مصور به سبک شمال تیموری (۸۷۳ ه.ق./ ۱۴۶۸ م.)
این جنگ با ابعاد ۷/۱۲ در ۹/۲۲ سانتیمتر، دربردارندهی اشعار ۱۲ شاعر مختلف از سدههای هشتم و نهم است. در هر صفحه از این نسخه که به طورکلی ۸۹ برگ و ۱۶۷ صفحه متن دارد، ۱۷سطر دو ستونی به خط نستعلیق با جدول زرین نوشته شده و جداسازی هر شعر با عباراتی چون «نور الله مرقده»، «وَ ایضاً لَه»، «طاب مثواه» و «طیب الله انفسکم» به رنگ سفید، طلایی، شنگرف یا لاجوردی صورت گرفته است. بر اساس انجامهی نسخه (برگ ۸۹ رو)، این جنگ را شرفالدین حسین سلطانی در سال ۸۷۳ ه.ق./ ۱۴۶۸ م. در دارالسلام شماخی، آذربایجان امروزی، کتابت کرده است. از اینرو میتوان گفت احتمالاً مربوط به دربار شیروانشاه فرخ یسار (۸۶۶-۹۰۶ ه.ق./ ۱۴۵۰-۱۵۰۱ م.) میشود. این نسخه را جلدی چرمی تیره با تزئینات ترنج، سرترنج و لچکی که دور تا دورش با آب طلا پوشانده شده و دارای طرح اسلیمی است؛ و جلد قهوهای دو لایه با تزئینات ترنج، سرترنج، لچکی و زنجیره با همان پوشش طلایی دربر گرفته است. نیز باید اشاره کرد یک مهر در برگ ۱ پشت دیده میشود.
از تزئینات این جنگ، میتوان به ۱۱ سرلوح مذهب که در آنها، جز سه مورد (برگ ۵۰ پشت، ۵۷ پشت و ۸۰ پشت) عنوان هر دیوان نوشته شده، نقاشیهای دو صفحهای ابتدای نسخه و ۷ نگارهی منفرد اشاره کرد. ویژگی منحصر به فرد این جنگ، کتابت آن بر روی کاغذهای چینی زرافشان صیقل خورده، با سایههای رنگی متنوع صورتی، ارغوانی روشن و سبز زرد است. کاغذهای این جنگ، در زرافشان بودن و تنوع رنگی، شبیه به نسخهای از دیوان حافظ است که امروزه به شمارهی Add.MS.7759 در کتابخانهی بریتانیا نگهداری میشود.
حال به این کاغذها، با تمرکز بر حاشیهی صفحه و نه متن نگاهی میاندازیم. شیلا بلر معتقد است اولین نسخهی باقی ماندهای که بر روی کاغذهای چینی زرافشان کتابت شده، دیوان سلطان احمد جلایر (۸۰۵ه.ق./ ۱۴۰۳م.) است. نسخهای که امروزه به شمارهی (32.30.37) در گالری هنر فریر نگهداری میشود؛ ۸ برگ دارد و در حاشیهی آنها با مرکب سیاه و تاشهای آبی و طلایی نقاشیهایی کشیدهاند. این نقاشیهای حاشیهای در دستنوشتههای اسلامی نادر است، بهقدری که برخی از هنرپژوهان گمان کرده آنها در سدهی یازدهم/ هفدهم به نسخه اضافه شدهاند. البته بیشتر محققین متأخر، شباهتهایی سبکی برای این نقاشیها آورده تا نشان دهند آنها با کتابت نسخه همدوره بودهاند (Blair 2000, p 27).
این نقاشیهای حاشیهای، قطعاً بخشی از علاقهی پرورشیافتهی کتابسازان در سرزمینهای اسلامی در به کارگیری امکانات تزئینی و زیباییشناختی حاشیه بوده است. اگر به زمان عقبتری بازگردیم میتوان دید اغلب دستنوشتههای مصور تولید شده در سدهی ششم/ دوازدهم و اوایل هفتم/ سیزدهم جدولی نداشتهاند که متن یا نقاشیها را از حاشیه جدا کند. به مرور در دوران ایلخانیان، هنگامی که کتاب مصور به مرکز اصلی فعالیتهای هنری تبدیل شد، کتابسازان به حاشیه و ارتباط آن با متن توجه بیشتری کردند تا سرانجام در نسخههای خطی اوایل سدهی هشتم/ چهاردهم متن به طور کامل از حاشیه جدا شد (ibid, p 27-28).
هنرمندان در سراسر سدهی هشتم، حداقل سه روش برای ادغام متن و حاشیه پیش گرفتند. نخستین آنها، گسترش عناصر متنوع تذهیب به حاشیه بود. علاوه بر شمسهها و گیاهان افشان حاشیهای، گاهی در صفحات نخستین، خطی از سرلوحها که با رنگ آبی لاجوردی کشیده شده بود به حاشیهها میرفت. علاوه بر مذهبان، نقاشان نیز ترکیببندی خود را به حاشیهها کشاندند. یکی از نمونههای اولیه در این مورد، نسخهای از گرشاسبنامهی اسدی طوسی است که در رجب ۷۵۵ه.ق./ ۱۳۵۴م. کامل شد و امروزه به شمارهی H.674 در کتابخانهی توپقاپو سرای استانبول نگهداری میشود (ibid).
در اواخر قرن هشتم فرآیند تحول حاشیهها به کمال رسید و نگارهها آنقدر بزرگ شدند که تقریباً کل متن را دربر گرفتند، متنی که به یک یا دو بیت تقلیل یافت. نقطهی عطف این نگاه و تغییر را میتوان در دیوان خواجوی کرمانی جنید (۷۹۸ه.ق./ ۱۳۸۶ م.) دید، نسخهای که در دربار سلطان احمد جلایر کتابت و تصویر شد و امروزه به شمارهی Ms.Add.18113 در کتابخانهی بریتانیا نگهداری میشود. در این دوره، بسط مبتکرانهی ترکیببندی به حاشیه، مانند بسیاری از نوآوریهای این نسخه به الگو تبدیل شد.
هنرمندانی که در شیراز و جنوب غربی ایران مشغول بودند شیوهی سوم را در بسط دادن متن به حاشیه پیش گرفتند. آنها موربنویسی میکردند. نمونهای از این شیوه را میتوان در جنگ اسکندر سلطان به شمارهی Add. 27261 در کتابخانهی بریتانیا دید (ibid, p 29). به گفتهی بلر از دلایل اولویت دادن به کلمه در نسخههای شیراز ــ نوشتن متن دومی به شکل مورب در حاشیهها ــ آن است که این شهر محل زندگی شاعران بزرگ غزلسرا بوده است، شاعرانی چون: سعدی (ت ۶۹۱/ ۱۲۹۲)، خواجوی کرمانی (ت ۷۵۳/ ۱۳۵۲) و حافظ (ت ۷۹۲/ ۱۳۹۰). از اینرو، بدیهی است که نوشتن در شیراز اهمیت داشته باشد (ibid).
هر سه شیوهی مذکور، خطکشی سرلوحها، بسط دادن نگارهها و موربنویسی، راههایی متفاوت برای رسیدن به یک هدف مشابه یعنی ادغام دو قاب جداگانه (متن و حاشیه) و نرم کردن لبههای تیزی بود که به دلیل تقسیم صفحه به متن و حاشیه ایجاد شده بود. هر سه روش، باعث کاهش تمایز بصری بین متن پر و حاشیهی خالی میشد و صفحه [متن و حاشیه] را درون یک ترکیببندی متراکم رنگی و واحد، یکی میکرد. هر سه شیوهی فوق در کارگاههای هنری جلایریان در اواخر قرن هشتم قاطعانه تثبیت و به الگوهای نقاشی ایرانی در دوران کلاسیک تبدیل شدند، از این رو در نسخههای خطی عصر تیموریان در سدهی نهم قابل دیدن است.
به گفتهی بلر این هنرمندان جلایری بودند که تکنیکهای دیگری از جمله استفاده از کاغذهای چینی با تزئینات طلا را، برای رسیدن به همان هدف مشابه یعنی ادغام متن و حاشیه امتحان کردند. از آنجا که این کاغذها گران بودند و به سختی به دست میآمدند، جای تعجب نداشت که خود هنرمندان ایرانی آنها را بسازند و اگرچه کیفیتشان به پای کاغذهای چینی نمیرسید اما چون همچنان گران قیمت بودند اغلب برای حاشیهها به کار میرفتند (ibid, p 29)[۱].
در اینجا به اختصار از تدابیر مختلف برای به کارگیری حاشیه، بهعنوان عنصری مهم در صفحهآرایی یک کتاب صحبت شد و در این میان به کارکرد کاغذهای زرافشان که نمونهای از آن را میتوان در جنگ شماخی دید، اشاره کردیم، اما به واقع این موضوع قابلیت مطالعه و پژوهش بیشتر را دارد.
صفحات منظوم و مصور این نسخه به شرح زیر است:
۱ پشت و ۲ رو: بزمی شاهانه در باغ
از برگ۲ پشت تا ۶ رو: انتخاب شیخ کمال خجندی
کمال خجندی (ت ۷۹۲- ۸۰۸ق./ ۱۳۹۰- ۱۴۰۵م.) از عارفان و شاعران پارسیگوی قرن هشتم هجری بود. گویا او در خدمت سلطان حسین جلایر بوده. آرامگاه وی در تبریز است.
از برگ ۶ پشت تا ۱۳ رو: انتخاب شمس الملة و الدین محمد شیرازی (حافظ)
نگاره: ۸ رو: صحنهای از میخانه
از برگ ۱۳پشت تا ۲۳رو: انتخاب امیرخسرو علیه الرحمة
امیر خسرو دهلوی، از فارسیگویان و فارسینویسان بزرگ هند در سدهی ۷ و ۸ ق. / ۱۳ و ۱۴ م. است.
نگاره: ۱۸ پشت: شاعری جامعهاش را میدَرَد.
از برگ ۲۳ پشت تا ۴۱رو: انتخاب دیوان مولانا کاتبی ترشیزی
محمّد بن عبدالله کاتبی ترشیزی، از شاعران نیمهی اول قرن نهم هجری است. وی روزگاری شاعر دربار حاکم شیروان، میرزا شیخ ابراهیم بود. در باب وفات او دولتشاه سمرقندی و امیر علیشیر نوایی، سال ۸۳۹/ ۱۴۳۵را ضبط نمودهاند.
نگاره: ۳۶ پشت: بازی شطرنج
از برگ ۴۱پشت تا ۵۰ رو: انتخاب دیوان مولانا اشرف
این شاعر ممکن است با درویش اشرف، او که در زمان سلطان محمد بن بایسنغر میزیست، یکی باشد.
برگ ۴۹ پشت: جای نگاره، خالی است.
از برگ ۵۰ پشت تا ۵۷ رو: دیوان امیر شاهی سبزواری
امیرشاهی سبزواری خطاط، نقاش، موسیقیدان و شاعر قرن هشتم و نهم ق. است. او از مشاهیر برجستهی هنر و ادبیات خراسان در دورهی تیموری محسوب میشود.
از برگ ۵۷پشت تا ۶۲رو: دیوان ناصر بخارایی
ناصر بخارایی، شاعر پارسیگوی ایرانی در قرن هشتم/ چهاردهم است. دولتشاه سمرقندی در تذکره خود هنگام «ذکر مقبول حضرت باری درویش ناصر بخاری» مینویسد: «مرد فاضل و درویش بوده و شعر او خالی از حالی نیست. و بوی فقر از سخنان او به دل میرسد. همواره سیاحت کردی و در خرقۀ درویشان بودی و طاقیۀ نمدی و قبای کتانی داشتی و دگر از دنیاوی هیچ چیز همراه او نبود».
نگاره: ۶۰ رو: شهر بغداد در سیل
از برگ ۶۲ پشت تا ۶۷ پشت: از کلام مولانا بساطی سمرقندی
این فصل ناقص است. برگهای بعد از ۶۷ پشت گم شدهاند.
سراجالدین بِساطی سَمَرْقَنْدی (ت ۸۱۴ یا ۸۱۵ ق./ ۱۴۱۲ م.).
وی از شاعران دورهی گوركانیان بوده.
نگاره: ۶۵ رو: شاعری جامهاش بدرید و بر حسادت رقیبش چیره شد.
از برگ ۶۸رو تا ۷۴رو: دیوان خَیالی
ابتدای این فصل گم شده زیرا متن با حرف «ب» آغاز شده است.
خیالی بخارایی، شاعر پارسیزبان قرن نهم/ پانزدهم است. گویا وی معاصر الغبیگ (ت ۸۵۳/۱۴۴۹) بوده و به دربار وی رفت و آمد داشته.
از برگ ۷۴پشت تا ۸۰رو: مولانا عبدالرحمن جامی
نگاره: ۷۹پشت: چهار مرد در حال تماشای جوانی زیبارو.
از برگ ۸۰پشت تا ۸۶رو: دیوان عبدالله طوسی
وی اهل خراسان بود و شاعر دربار سلطان ابوالقاسم بابر (سلطنت: ۸۵۳- ۸۶۱ق./ ۱۴۴۹-۱۴۵۷م.).
نگاره: ۸۵ پشت: مرافعهی پیرمرد و جوان
از برگ ۸۶ پشت تا ۸۹ رو: مولانا طالعی سمرقندی (ت ۸۵۸ق./ ۱۴۵۴ م.)
پانوشتها:
این نوشته گزیدهای از آرای شیلا بلر در مقالهی کاغذ و طلا: کاغذهای تزئینی مورد استفاده در نسخههای خطی اواخر دوران اسلامی است.
منابع:
Blair, Sheila S. (2000). “Color and Gold: The Decorated Papers used in Manuscripts in later Islamic Times.” Muqarnas 17.
جنگ مذکور (Add.MS.16561) را در سایت زیر به صورت آنلاین ببینید:
http://www.bl.uk/manuscripts/FullDisplay.aspx?ref=Add_MS_16561
سمانه سبزهکار: